۱۳۹۱ آذر ۱۹, یکشنبه

مهدی حمیدی شفیق بازداشت شد








 "مهدی حمیدی شفیق"، فعال سرشناس دانشجویی اهل آذربایجان روز گذشته در تبریز بازداشت شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مهدی حمیدی شفیق روز شنبه، هجدهم آذرماه، پس از احضار از سوی مامورین اداره‌ی اطلاعات تبریز دستگیر و جهت گذراندن بیست و یک ماه حبس به زندان مرکزی تبریز منتقل شد.
وی به همراه بیست و هشت نفر دیگر از فعالین مدنی آذربایجان در تاریخ ۲ شهریور ماه سال گذشته در محله‌ی "قوم تپه" با هجوم ماموران نیروی انتظامی دستگیر شد. این جلسه در پی رد طرح دوفوریت نجات دریاچه اورمیه در صحن مجلس و سخنان توهین آمیز برخی از نمایندگان برگزار شده بود.
این فعال مدنی پس از بیش از پنج ماه بازداشت، در بهمن ماه گذشته به قید وثیقه‌ی ۱۰۰ میلیونی و به طور موقت آزاد شد.
آقای حمیدی شفیق به اتهام اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت ملی و ... از سوی دادگاه انقلاب تبریز به تحمل بیست و یک ماه حبس تعزیزی محکوم شده بود.
لازم به یادآوری‌ست که این دانشجوی رشته‌ی جامعه‌شناسی دانشگاه تبریز، سال گذشته نیز از سوی سازمان سنجش ستاره دار اعلام شد.

نامه سه زندانی سیاسی زندان رجایی شهر در گرامیداشت ۱۶ آذر








سه تن از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر جعفر اقدامی، رسول بداقی و شاهرخ زمانی در گرامیداشت روز ۱۶ آذر (روز دانشجو) می‌گویند: دانشگاه به عنوان کانون فکر و اندیشه، شور و شعور و احساسات پاک همواره مورد بی‌مهری و غضب حکومتهای خودکامه قرار گرفته است.
قتل، زندان، شکنجه و تحدید دانشجویان به انحاء مختلف روش و سیاست مشترک دو حکومت پهلوی و مذهبی در برخورد با دانشجویان بوده است.
متن کامل نامه این زندانیان که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است به شرح زیر است:
۱۶ آذر یاد آور پیکار خونین دانشجویان علیه استبداد و استعمار، گرامی باد
جنبش دانشجویی ایران به عنوان جنبشی مستقل و آوانگارد نقش بسزایی در طرح کردن و پیگیری مطالبات تاریخی مردم ایران داشته است.
مهم‌ترین نقشی که این جنبش ترقی خواه و تحول طلب به عنوان حلقه اتصال ما بین روشنفکران و مردم ایفا نموده، همانا انتقال دانش و تجربه سازماندهی مبارزه علیه ظلم و تبیین جهان بینی رهایی بخش به اقشار مختلف مردم بوده است.
جنبش دانشجویی با پرداخت هزینه‌های بسیار سنگین، همواره دین خود را به جنبش آزادی خواهی و عدالت طلبی مردم ایران اداء کرده است.
دانشگاه به عنوان کانون فکر و اندیشه، شور و شعور و احساسات پاک همواره مورد بی‌مهری و غضب حکومتهای خودکامه قرار گرفته است.
قتل، زندان، شکنجه و تحدید دانشجویان به انحاء مختلف روش و سیاست مشترک دو حکومت پهلوی و مذهبی در برخورد با دانشجویان بوده است.
و صد البته که تمامیت خواهان مذهبی در جنایت و بیدادگری و حق کشی، گوی سبقت را از رژیم پیشین ربوده است.
انقلاب فرهنگی و تصفیه و تعطیلی دانشگاه‌ها در اوایل انقلاب، حمله وحشیانه به کوی دانشگاه تهران و دانشگاه تبریز در سال ۷۸ ایجاد فضای پلیسی- امنیتی و اعمال زور و فشار در محیط‌های دانشجویی، هجوم دوباره نیروهای اطلاعاتی، انتظامی، سپاهی و بسیجی به خوابگاه دانشگاه تهران و طرشت در سال ۸۸ احضار، بازداشت، اخراج و ستاره دار کردن فعالین دانشجویی و همچنین صدور احکام سنگین زندان و تبعید برای ده‌ها دانشجو مانند: مجید دری، ضیاء نبوی، مجید توکلی، میثاق یزدان‌نژاد، شبنم مددزاده، بهاره هدایت، حسن ترلانی و شیوا نظرآهاری جملگی حکایت از بیم و هراس انحصار طلبان از فراگیری جنبش دانشجویی و پیوند آن با دیگر جنبشهای اجتماعی نظیر جنبش کارگری، معلمان، زنان و غیره دارد.
در پایان ضمن ادای احترام به شهدای جنبش دانشجووی آذر شریعت رضوی، مصطفی بزرگنیا، ناصر قندچی، عزت الله ابراهیم‌نژاد، امیر جوادی‌فر و یعقوب بروایه از هموطنان داخل و خارج کشور انتظار داریم، بیش از پیش فرزندان غیور خودرا در سنگر دانشگاه، حمایت و پشتیبانی نمایند.
ما زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج نیز همصدا با مردم و دانشجویان روز ۱۶ آذر دست و پای در زنجیر، سرود یار دبستانی را زمزمه خواهیم کرد.
اسامی به ترتیب الفبا:
جعفر اقدامی (شاهین)
رسول بداقی
شاهرخ زمانی
۱۵ آذر ۱۳۹۱ زندان رجایی شهر کرج

کارشکنی دادستانی تهران در اعزام عبدالفتاح سلطانی به بیمارستان










 عبدالفتاح سلطانی، وکیل پایه یک دادگستری و فعال سر‌شناس حقوق بشر که به بیماری کم خونی مبتلا شده است با کارشکنی دادستانی تهران از اعزام وی به بیمارستان جلوگیری می‌شوند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این عضو هیات رئیسه کانون وکلای دادگستری که به ۱۳ سال حبس تعزیری محکوم شده است بنا به گفته پزشک زندان اوین به بیماری کم خونی (مشکوک به تالاسمی از نوع مینور) مبتلا شده است و می‌بایست جهت انجام معاینات پزشکی و درمان در بیمارستانی مجهز بستری و مورد رسیدگی پزشکی قرار گیرد.
پیگیری‌های خانواده این زندانی برای اعزام هر چه سریع‌تر وی به بیمارستان با مراجعه به دادستانی و زندان اوین تاکنون نتیجه‌ای نداشته است و مسئولین در دادستانی با کارشکنی در این امر مانع از انتقال وی به بیمارستان و بستری شدن ایشان شده‌اند.
عبدالفتاح سلطانی که وکالت بسیاری از فعالین سیاسی و مدنی را برعهده داشته است آخرین بار در ۱۹ شهریور ماه سال ۹۰ به اتهام تبلیغ علیه نظام، تشکیل جمعیت غیرقانونی، اجتماع و تبانی علیه نظام و تحصیل مال نامشروع از طریق دریافت جایزه ابتدا از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ۱۸ سال حبس تعزیری توام با تبعید به زندان برازجان ۲۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شد و این حکم در دادگاه تجدید نظر استان تهران به ۱۳ سال حبس تعزیری توام با تبعید به زندان برازجان و ۲۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شد.


اعدام سه متهم به قاچاق مواد مخدر در زندان مرکزی زاهدان








 سحرگاه امروز سه متهم به قاچاق مواد مخدر که یکی از ایشان تبعه کشور پاکستان بود در زندان مرکزی زاهدان اعدام شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سحرگاه امروز شنبه ۱۷ آذر ماه سه متهم به قاچاق مواد مخدر در زندان مرکزی زاهدان اعدام شدند.
بستگان یکی از متهمین بنام ایرج محمدی به گزارشگر هرانا گفت: "از وی هیچ گونه مواد مخدری کشف نشده بود و تنها به علت اعترافات شخص دیگری ایرج اعدام شد."
نام دیگر زندانی که سحرگاه امروز با چوبه دار اعدام شد محمود براهویی است و از نام نفر سوم که تبعه کشور پاکستان می‌باشد تا این لحظه اطلاعی در دست نیست.
رسانه های رسمی ایران تا کنون هیچ خبری در مورد این اعدام منتشر نکرده اند.

وخامت وضعیت جسمی دو کودک شیرخوار در زندان سمنان / تصویر








 وضعیت دو شهروند زن بهائی و کودکان شیرخوارشان وخیم‌تر شده و کودکان نیازمند مراجعه به پزشک برای مراقبت پزشکی هستند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، خانم ترانه ترابی (احسانی) ۳۰ ماه محکومیت دارد که به همراه پسرش بارمان احسانی که فقط ۵ ماه سن دارد در حال گذراندن دوران محکومیت خود می‌باشد و فرزندش نیز با او در زندان است.
گفتنی است، زمانی که ترانه بار دار بود و منتظر ابلاغ حکمش برای اجرای احکام بود، از آنرو که مجددا به خانه‌شان هجوم بردند و همسرش عرفان احسانی را بردند به علت هیجان حاصله بچه هفت ماهه به دنیا آمده است لذا در حال حاضر این بچه ۵ ماهه بسیار ضعیف و نیازمند رسیدگی زیاد است.
لازم به ذکر است که در حال حاضر عرفان احسانی همسر ترانه نیز مشغول گذرادن حکم یکساله خود می‌باشد.
خانم زهره نیک آئین (تبیانیان) ۲۳ ماه محکومیت دارد که در حال حاضر به همراه پسرش رسام تبیانیان که حدود ۱۱ ماه دارد مشغول گذراندن دوران محکومیت خود است.
این در حالی است که، فرهاد شهریاری دادستان قبلی سمنان دستور مرخصی برای این دونفر صادر کرده بود ولی در حال حاضر قاضی ناظر برزندان روح الله اسماعیلیان و ریاست دادستانی استان سمنان حیدر آسیایی با مرخصی موافقت نمی‌کند و دادستان هم جواب صریح نمی‌دهد و هر بار که مراجعه می‌کنند جواب‌های ضد و نقیض می‌دهند.
حال با توجه به اینکه هر دو کودک بیمارند و نیاز به رسیدگی و چک آپ ماهانه دارند و کودک زهره (رسام) گوشش چرک کرده نیاز است که سریعا به وضع این شهروندان رسیدگی شود.

مسمومیت در استخر و آتش گرفتن یک کلاس درس دیگر








دوازده دانش آموز مقطع ابتدایی در تبریز، هنگام آموزش شنا با قطع برق دچار مسمومیت گاز کلر شدند و همچنین یک کلاس درس دیگر در سلماس هنگام نبود دانش آموزان در آتش سوخت.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پس از حادثه آتش سوزی در مدرسه ابتدایی در شین آباد از توابع پیرانشهر، طی هفته گذشته دو حادثه دیگر در مورد وضعیت دانش آموزان باعث شد نگرانی‌ها نسبت به وضعیت مدارس و امنیت آموزش افزایش پیدا کند.
در حادثه اول ۱۲ دانش آموز تبریزی در حال آموزش دیدن در یکی از استخرهای آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی بوده‌اند که به گفته مسئولین آموزشی به علت قطع برق استخر، با نشت گاز کلر مواجه شده و مسموم گشته‌اند.
در طی این حادثه اکثر دانش آموزانی که در استخر بوده‌اند به علت مسمومیت به بیمارستان سینای تبریز منتقل گشته و بر اساس اطلاعات منتشر شده حال ۴ تن از دانش آموزان به علت مسمومیت شدید خطرناک گزارش گردیده و اکنون نیز بستری می‌باشند.
در حادثه دیگر، روز پنج‌شنبه حوالی ساعت ۶ بعد از ظهر مدرسه ابتدایی "اتحاد" واقع در بخش ملحم از توابع سلماس واقع در آذربایجان غربی به علت اتصال سیم کشی برق دچار آتش سوزی گردید.
گفتنی است، در این ساعت دانش آموزان در کلاس حضور نداشتند و این حادثه بدون خسارت جانی سپری شد.
این حادثه دومین حادثه آتش سوزی کلاس درس در طی یک هفته و آنهم در استان آذربایجان غربی می‌باشد و نشانی از فرسودگی کلاس‌ها و ناامنی ناشی از بی‌توجهی مسئولین نوسازی و تجهیز مدارس این استان می‌باشد.
این همه در حالی است که سازمان نوسازی و تجهیز مدارس، با در اختیار داشتن دو هزار میلیارد تومان بودجه در سال، وظیفه مقاوم سازی و تعمیر و نگهداری ساختمان و تجهیزات مدارس موجود را بر عهده دارد. آموزش و پرورش وظیفه دارد که ایمنی دانش آموزان را در مدارس تامین نماید.

مرگ یک کارگر سد "دریک چای" درشهرسلماس








یک کارگر سد "دریک چای" شهر سلماس در حین کار جان خود را از دست داد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، چند روز قبل جوانی ۳۱ ساله به نام "مرتضی ساجدی" ساکن سلماس درحین کار درزیر چرخ ماشین، درسد "دریک چای" شهرستان سلماس، جان خود را از دست داد.
نامبرده در طی مراسمی درزادگاهش شهرستان سلماس به خاک سپرده شد.
حوادث کار دومین عامل مرگ و میر در ایران بعد از تصادفات است و عدم رعایت ملاحظات ایمنی و تصویب و اجرای قوانین حمایتی لازم "جنایت علیه نیروی کار" توصیف شده است.

مرگ کارگر جوان در عمق ۱۵ متری چاه









 کارگر جوان در حادثه ریزش چاه در جنوب تهران جان خود را از دست داد.
جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتش نشانی تهران در تشریح این حادثه به مهر گفت: ساعت ۱۱ و ۳۲ دقیقه امروز حادثه گرفتاری کارگری در چاه به سازمان آتش نشانی اطلاع داده شد و بلافاصله گروه نجات ۵ به محل حادثه در شهرک مرتضی گرد اعزام شدند.
وی افزود: در بررسی‌ها مشخص شد به دلیل پر شدن چاه فاضلاب خانه‌ای، ساکنان آن اقدام به حفر چاه دیگری درکنار چاه قبلی کرده بودند. امروز کارگری ۳۲ ساله‌ای در عمق ۱۵ متری در حال حفر چاه بود که دیواره چاه تخریب شد و محتویات چاه قبلی به داخل آن ریخته و او را گرفتار کرده بود.
ملکی ادامه داد: آتش نشانان با خارج کردن گازهای سمی، با دستگاه تنفسی وارد چاه شده و کارگر را خارج کردند که امدادگران اورژانس پس از معاینه مرگ او را تائید کردند. ساعت ۱۲ و ۵۱ دقیقه با تمام شدن عملیات آتش نشان به ایستگاه بازگشتند.
سخنگوی سازمان آتش نشانی تهران در پایان هشدار داد، شهروندان هنگام حفر چاه جدید در خانه باید فاصله مناسب با چاه قدیمی را رعایت کنند. در خصوص چاه فاضلاب فاصله ایمنی ۶ متر است.

بیكاری ۳۰ کارگر قراردادی صنایع فلزی ایران









۳۰ کارگر کارخانه صنایع فلزی ایران، پس از اتمام قرارداد توسط کارفرمای دولتی این واحد تولیدی بیکار شدند.
نماینده کارگران صنایع فلزی ایران با اعلام این خبر، به ایلنا گفت: در پی عدم پرداخت معوقات حقوقی کارگران کارخانه صنایع فلزی ایران و اعتراضات مکرر بیش از ۶۰۰ کارگر این کارخانه در مقابل نهادهای دولتی برای رسیدگی به مشکلات کارگران این کارخانه، نماینده‌ای از جانب دولت در کارخانه مستقر شد که متاسفانه بجای ایجاد فضای کسب کار و افزایش اشتغال‌زایی، تعداد ۳۰ کارگر قرار دادی این کارخانه با اتمام قرار داد کاریشان بیکار شده‌اند.
پروین محمدی با بیان اینكه تعداد كارگران اخراجی ظرف هفته‌های آینده افزایش خواهند یافت، افزود: كارگران نگران‌اند كه دولت به بهانه کاهش سفارشات کار، همه کارگران قراردادی این کارخانه را اخراج کند.
به گفته محمدی، همچنین نماینده دولتی مستقر در کارخانه در تلاش است با این اقدام خود علاوه بر تعطیلی سالن شماره یک این کارخانه تمام کارگران رسمی را به کارخانه شماره دو انتقال دهند.
این فعال كارگری در ادامه اضافه کرد: هم اکنون حدود ۱۵۰ کارگر رسمی این واحد تولیدی که در شرف بازنشسته شدن هستند با دریافت حقوق خود در منزل بسر می‌برند و به آنان گفته شده تا رسیدن به سن بازنشستگی در منزل باشند.
این نماینده با بیان اینکه نگرانی کارگران این واحد صنعتی به سبب نداشتن امنیت شغلی بیشتر شده است گفت: تنها کمک کارفرمای دولتی کارگران صنایع فلزی ایران بیكار ساختن کارگران قراردادی با هدف تعطیلی کارخانه شماره یک بوده است.

تعطیلی دو کارخانه، بیکار شدن ۳۷۰ کارگر و پنج تجمع اعتراضی در طول یک هفته








در هفته ای که پشت سر گذاشته ایم دو کارخانه در کشور تعطیل شده اند و تعداد زیادی کارگر نیز بیکار شده اند. رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی سراسر کشور نیز از اخراج یک میلیون کارگر قراردادی از ابتدای سال جاری تاکنون در واحدهای تولیدی کشور خبر داده بود.
به گزارش تارنمای کلمه ، به گفته فتح الله بیات ۸ میلیون کارگر قراردای در کشور وجود دارند که اولین قربانیان بحران در تولید هستند و همواره در ناامنی شغلی به سر می برند و بیکاری و عدم تمدید قرارداد مثل بختکی شوم بر بالای سر آنها سایه افکنده است.
دولت نیز لایحه تغییر قانون کار را در هفته گذشته تقدیم مجلس کرده است. این لایحه در راستای بهره کشی و استثمار بیشتر از نیروی کار و کارگران تنظیم شده است و جامعه کارگری در تهیه این لایحه نقشی نداشته است و حتی نمایندگان حقوقی کارگران که حاکمیت آنها را پذیرفته است و اعضای شورای عالی کار می باشند به این لایحه و روند تهیه آن اعتراض دارند.
بیکاری کارگران و تعطیلی کارخانه ها
خرم آباد یخچال سازی بوژان خرم آباد با ۲۴۲ کارگر رسمی و قراردادی طی سال های گذشته تولید خوبی داشت، اما هم اکنون به دلیل افزایش نرخ ارز در واردات کمپرسورهایی که از عمده قطعات برای تولید این محصول محسوب می‌شوند، دچار بحران شده و تعطیل شده است. قیمت کمپرسور‌ها حدود ۵۷ هزار تومان در سال گذشته بود ولی رقم خرید این قطعه در سال جاری به ۱۴۵ هزار تومان رسیده است.
قزوین کارخانه تیک تاک تولید کننده سیم‌های جوش و میخهای پرچ با ۶۰ کارگر تعطیل شده است. کارفرمای این کارخانه افزایش قیمت مواد اولیه تولید به تبع افزایش قیمت دلار را دلیل تعطیلی عنوان کرده و گفته است که تولید این کارخانه دیگر صرفه اقتصادی ندارد. ۳۵ کارگر رسمی این کارخانه با سوابق بیش از ۲۲ سال، حقوق مهر و آبان ماه خود را دریافت نکرده‌اند و تنها در شهریور ماه مبلغی به صورت علی‌الحساب به آنان پرداخت شده است. این کارگران پس از خاتمه مدت قرارداد کار هم اکنون از سوی کارفرما برای دریافت بیمه بیکاری به اداره کار معرفی شده‌اند و حقوق آنان نیز یک ماه به تعویق افتاده است. تعدادی از کارگران رسمی که در شرف بازنشستگی قرار دارند به سبب پرداخت نشدن چند ماه از حق بیمه‌شان شرایط بازنشستگی ندارند.
قزوین کارخانه قطعه‌سازی مارلیک سان از ابتدای سال تا کنون تعداد ۲۸۱ کارگر کارخانه قطعه سازی مارلیک سان بیکار شدند. در این کارخانه اوایل امسال ۴۷۰ نفر کارگر مشغول به کار بودند، هم اکنون به علت پرداخت نشدن مطالباتش از سوی دو خودروسازی بزرگ کشور، علاوه بر اخراج ۲۱۰ کارگر با سوابق بالای ۱۸ سال سابقه طی فصل بهار، با ۷۰ کارگر دیگر خود با سوابق زیر ده سال در پایان آبان‌ ماه تمدید قرارداد نکرده است. این کارگران با آنکه ماهانه مبلغ زیادی اجاره بها پرداخت می‌کنند، به دلیل بیکاری در وضعیت بدی از لحاظ معیشتی به سر می‌برند و اکثر آنان به سبب بدهی‌هایی که به بانک‌ها دارند هر روز نامه‌های اخطار و کسر از حقوق از این بانک‌ها به دستشان می‌رسد و تهدید به مصادره اموال می‌شوند. بیکاری این کارگران با سوابق بالا در شرایطی است که با افزایش سن این کارگران در هیچ کارگاهی برای ادامه فعالیت و رسیاندن سابقه خود به حد نصاب بازنشستگی پذیرفته نمی‌شوند.
تجمعات اعتراضی کارگران
اهواز روز سه شنبه ۱۴ آذر آذرکارگران کارخانه قند و تصفیه شکر اهواز مقابل استانداری خوزستان تجمع کردند. این سومین تجمع متوالی اعتراضی این کارگران بود که در روز سوم این تجمع خانوده های کارگران نیز آنها را همراهی کردند. این کارگران ۲۲ ماه است که حقوقی دریافت نکرده اند. یکی از کارگران قند اهواز درباره علت همراهی خانواده‌های کارگری در این تجمع گفت: معمولا بعد از این تجمع‌ها، وقتی به خانه می‌رسیم خانواده منتظر شنیدن اخبار خوب درباره رفع مشکلات و تاریخ پرداخت حقوق هستند اما از آنجا که مسئولان هیچ‌وقت جواب مشخصی به ما نمی‌دهند ما هم جوابی برای خانواده‌هایمان نداریم و شرمنده‌شان می‌شویم. امروز آن‌ها را به همراه آوردیم تا خود شاهد باشند.
تهران روز دوشنه ۱۳ آذر حدود ۲۰۰ نفر از کارگران کارخانه نساجی مازندران به نمایندگی از ۸۰۰ کارگر این کارخانه برای ششمین بار طی یک سال اخیر در اعتراض به پرداخت نشدن ۲۷ ماه حقوق و مطالبات معوقه و همچنین عدم بازگشایی این کارخانه در مقابل نهاد ریاست جمهوری تجمع کردند. در اواخر ماه گذشته کارگران کارخانه نساجی مازندران، نماینده سرمایه گذار و خریدار خارجی کارخانه با اطلاع برخی مسئولان کشوری و استانی در خصوص بازگشایی کارخانه و پرداخت مطالبات معوقه کارگران و بازگشایی کارخانه توافق کرده بودند. مهلت تعیین شده در این توافق تمام شده است اما هیچ یک از تعهدات تا کنون عملی نشده است. این کارگران مازندارانی بعد از اتمام تجمعشان مقابل دفتر نهاد ریاست جمهوری در تهران ماندند و فردای آن روز مقابل مجلس نیز تجمع اعتراضی برپا کردند.
سیرجان روز سه شنبه ۱۴ آذر کارگران شرکت نگهداری خط و ابنیه فنی راه آهن سیرجان (تراورس)، به علامت اعتراض به وضعیت حقوق، مزایا و عدم پرداخت بیمه مقابل راه آهن سیرجان تجمع کردند. این کارگران چندین روز قبل از تجمع نیز اعتصاب کرده بودند.
تهران روز سه شنبه ۱۴ آذر بیش از ۳۰ نفر از کار‌شناسان و کارمندان موزه‌های تهران در مقابل ارگ آزادی تجمع کرده و خواستار رسیدگی به وضعیت مالی خود شده‌اند. ماه‌های گذشته حقوق بسیاری از آن‌ها داده نشده و هیچ مسئولی هم پاسخگو نبوده است .موزه‌های تهران که زیر نظر ستاد مرکزی سازمان میراث فرهنگی بودند، چند سال پیش استانی شده و موزه‌های تهران هم زیر نظر اداره میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران قرار گرفتند. کارمندان و کار‌شناسان که معترض به وضعیت مالی نابسامان شان شدند. بیشتر آن‌ها نزدیک ۱۴ و ۱۵ سال سابقه کاری دارند.
فعالان سندیکایی زندانی
رضا شهابی فعال کارگری محبوس در زندان اوین پیش تر در دادگاه انقلاب اسلامی به شش سال زندان،‌ پنج سال محرومیت از فعالیت سندیکایی و پرداخت هفت میلیون تومان جریمه محکوم شده بود. او در خرداد سال ۸۹ در کرج بازداشت شده بود. در هفته گذشته رضا شهابی در نامه ای از آنچه مرگ تدریجی زندانیان و فرسودگی فیزیکی و ذهنی آنها نامیده سخن گفته و به رییس دستگاه قضاء هشدار داده که “اگر به خاطر بی توجهی های بعدی اتفاق و حادثه ای برای من و کسان دیگری چون من در زندان روی دهد، مسئولیت آن با قوه قضائیه و سازمان زندان ها و البته در راس آن مسئولین بلند پایه کشور خواهد بود.”
این فعال سندیکایی در بخشی از نامه خود به لاریجانی، رئیس قوه قضاییه نوشت: دفاع بنده از حقوق عده ای کارگر مظلوم و زحمتکش و مورد تهدید واقع شده در شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، کدام قسمت امنیت ملی را به خطر انداخته است؟ مگر نه این است که همین صدا و سیما هر روز تصاویر میلیون ها کارگر و شهروند اعتصابی و اعتراضی اروپا را با افتخار نشان داده، از آنها تجلیل می کند، آیا آنها با ما تفاوت دارند؟ چه شده است که همان عمل در یک نقطه ای این ارض جرم و در نقطه ای دیگر افتخار محسوب می شود؟ آیا این مصداق معیارهای دوگانه حقوق بشری نیست که هر روز دیگران را بدان متهم می کنیم؟ چرا خانواده ای باید به خاطر یک ملاقات ۲۰ دقیقه ای کابینی آنهم در هفته یکبار، مدام آزار و اذیت شده و مورد هتاکی و بی احترامی قرار گیرند؟ چرا مسئولان زندان و دادستانی به خواسته های خانواده های زندانیان بی توجهی می کنند؟ آیا ویران کردن بنیان اقتصادی و مالی و شغلی ما کافی نبوده است؟ با کدام معیار انسانی تیشه به ریشه خانواده هایمان می زنید؟ جرم آنها چیست؟ چرا می خواهید خانواده ها را آنقدر اذیت کنید که بازدارنگی را به چاردیواری خانه ها بکشانید؟
رضا شهابی در این نامه نسبت به حذف حقوق و مزایای کاری اش اعتراض کرد و نوشت: من به عنوان یک کارگر شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و عضو سندیکای کارگران شرکت واحد از همان اولین روز دستگیری با قطع حقوق و مزایا و بیمه تامین اجتماعی توسط مسئولان شرکت واحد که ظاهرا با درخواست وزارت اطلاعات بوده است مواجه شده ام. در حالیکه هیچ منبع درآمد دیگری نداشته و ندارم. خانواده ام در سخت ترین شرایط اقتصادی به سر می برند و توان تهیه پول پیش خانه و اجاره منزل و هزینه های سرسام آور افسارگسیخته زندگی را ندارند. من نسبت به موارد فوق و چنین مواردی اعتراض دارم. جرم من دفاع از حقوق خودم و همکارانم و هم طبقاتی هایم بوده و هست و خواستار رسیدگی مسئولان باوجدان به این وضعیت هستم.

اعتصاب کارگران شرکت‌های پیمانکاری فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی










 پرداخت نشدن مطالبات کارکنان برخی فازهای مهم و سرنوشت ساز پارس جنوبی، باعث اعتصاب و ناآرامی در این مجموعه شده است.
به گزارش تارنمای کلمه، شرکت های پیمانکاری فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی (شرکت های پتروپارت، پایندان، دریا ساحل فارس اسکات) که در عسلویه فعالیت می کنند، به دلیل عدم پرداخت مطالبات توسط کارفرمای مجری طرح (شرکت آریا نفت شهاب، متعلق به سپاه پاسداران) در آستانه ورشکستگی هستند.
این شرکتها عیدی سال گذشته و حقوق معوقه پرسنل را از مرداد ماه تا کنون پرداخت نکرده و در ماههای اخیر نیز اقدام به اخراج  پرسنل خود کرده اند. مشکلاتی که دست به دست هم داده تا کارگران بعضی از این شرکت ها از شنبه گذشته دست به اعتصاب آرام بزنند.
بر اساس این گزارش، همچنین در پی بدقولی و خلف وعده جدید شرکت آریا نفت شهاب، کارگران روز جمعه پس از هجوم به دفاتر کارفرما، خسارت زیادی به اموال آنها وارد کرده اند.
نکته قابل توجه آنکه در حالی از پیشرفت ۹۰ درصدی فازهای ۱۵ و ۱۶ پاری جنوبی درخبرگزاری ها خبر داده می شود که براساس گزارش رسیده، این فازها در بهترین حالت دو سال تا آغاز به کار فاصله دارند.
این در حالی است که پیش از این مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس از آغاز تولید گاز در پالایشگاه‌های فاز ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی تا آبان ماه سال جاری خبر داده و  گفته بود: بر اساس برنامه تدوین شده، تولید زودهنگام گاز از فاز ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی با ۷ حلقه چاه کلید می خورد تا امکان انتقال حدود ۴۸۰ تا ۵۰۰ میلیون فوت مکعب گاز به پالایشگاه‌های ساحلی فراهم شود.
این وعده را ۲۱ شهریور ماه خبرگزاری فارس وابسته به سپاه به نقل از وزیر نفت به آخر سال موکول کرد و گفت: “با روند فعالیت در پارس جنوبی، فازهای ۱۵ و ۱۶ آن تا پایان سال‌ جاری در مدار تولید قرار خواهد گرفت.”
با این وجود ایسنا پس از آخرین بازدید وزیر سپاهی نفت، زمان بهره برداری را آخر پاییز اعلام کرد و نوشت: اگرچه برای برداشت گاز از این فاز تاریخ های متفاوتی مانند پاییز ۹۰ و تابستان ۹۱ اعلام شده بود اما این‌بار طبق جدیدترین وعده مسوولان تولید گاز از این فاز تا پاییز امسال محقق می‌شود.
براساس گزارش خبرگزاری ها هم اکنون پیشرفت فاز ۱۵ و۱۶ پارس جنوبی به ۸۹ درصد رسیده است. گزارشی که بر اساس شواهد موجود، غیر واقعی به نظر می رسد.
این طرح که مثل بسیاری دیگر از پروژه ها این روزها با بحران دست و پنجه نرم می کند، از جمله طرح هایی است که در دستور کار پروژه‌های مهر ماندگار در صنعت نفت قرار گرفته و از قضا بر اساس برنامه باید به تولید زودهنگام برسد. طرحی که آیینه تمام نمای دیگر پروژه های مهر ماندگار است.
البته این وعده ها موضوع تازه ای نیست و هر ساله اواخر تابستان و پاییز و زمستان موعدی شده برای وعده بهره برداری از این فازهای پارس جنوبی، وعده ای که هم چنان محقق نشده است. جالب تر آنکه  قرارداد توسعه‌ فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی به ارزش دو میلیارد و ۹۶ میلیون دلار بین شرکت ملی نفت و قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا (ص) اوایل تیر ماه سال ۱۳۸۵ به امضا رسید و عملیات اجرای این دو فاز از سال ۱۳۸۶ آغاز شده است.
قرارداد ساخت پالایشگاه این دو فاز نیز بین شرکت ملی نفت ایران به عنوان کارفرمای اصلی و قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء (ص) به عنوان مسوول بخش خشکی و نماینده‌ پیمانکاران در طرح و شرکت مهندسی و ساخت تاسیسات دریایی ایران به عنوان مسوول بخش دریا بسته شده است.
هم‌چنین ساخت سکوها و سازه‌های فوقانی آن‌ها از سوی دو شرکت ایزوایکو و صف با نظارت شرکت تاسیسات دریایی انجام می‌شود و ساخت لوله‌های دریایی و مدیریت بخش دریا نیز مستقیما بر عهده‌ شرکت مهندسی و ساخت تاسیسات دریایی است.
درآمد حاصل از فروش محصولات تولیدی فاز ۱۵ و۱۶ پارس جنوبی معادل سه میلیارد دلار تخمین زده شده است، در آمدی که عدم نفع آن بااحتساب تاخیر در زمان بهره برداری از آن اعداد و ارقام نجومی خواهد بود.
هدف‌ از طرح توسعه فاز ۱۵و ۱۶ پارس جنوبی تولید روزانه ۵۰میلیون متر مکعب گاز طبیعی، ۸۰ هزار بشکه میعانات گازی، ۴۰۰ تن گوگرد و سالانه یک میلیون تن گاز مایع (ال.پی.جی) و یک میلیون تن اتان است.
تاسیسات‌ دریایی‌ و ساحلی‌ این‌ دو فاز مشترک گازی از دو سکوی‌ حفاری‌ تولید شامل‌ ۲۴ حلقه‌ چاه‌، دو رشته‌ خط‌ لوله‌ ۳۲ اینچ‌ دریایی‌ انتقال‌ گاز به‌ طول‌ تقریبی‌ ۱۰۰ کیلومتر، دو خط‌ لوله‌ ۴٫۵ اینچی‌ انتقال‌ محلول‌ گلایکول‌ به‌ طول‌ تقریبی‌ ۱۰۰ کیلومتر، واحدهای‌ شیرین‌سازی‌ گاز و سرویس‌های‌ جانبی است.
خبرآنلاین در شرح این تاخیرها چندی پیش گزارش داد: درشرایطی مسوولان نفتی کشور بر تامین منابع مالی پارس جنوبی تاکید دارند که بسیاری از کارشناسان دلیل این تاخیرها را در عدم تامین به موقع منابع مالی فازهای این میدان جستجو می کنند.
معاون اسبق امور بین الملل وزارت نفت معتقد است: پیمانکاران پروژه های عمرانی کشور از جمله پیمانکاران پارس جنوبی به دلیل کمبود نقدینگی ناشی از عدم پرداخت بموقع صورت وضعیت های آنها با مشکل مواجهند،زیرا دولت به موقع صورت وضعیت پیمانکاران را پرداخت نمی کند و در نتیجه پیمانکاران نیز قادر به پرداخت حقوق کارکنان خود نیستند.
به گفته هادی نژاد حسینیان بر اساس قانون هدفمندی یارانه ها قرار بود که منابع حاصل از آزادسازی قیمت ها به عنوان منابع توسعه پروژه های زیر بنایی در اختیار صنعتگران و سازندگان تولیدی قرار گیرد. این در حالی است که دولت این عناوین را بابت کسری بودجه هزینه کرده است. در نتیجه منابع بودجه های عمرانی نیز به موقع تخصیص نیافته که این عامل نیز بر کندی توسعه پروژه ها افزوده است.
طبق وعده مسوولان شرکت نفت، تولید از پنج فاز ۱۲، ۱۵، ۱۶، ۱۷ و ۱۸ میدان گازی پارس‌جنوبی باید به تدریج تا پایان امسال محقق شود که با پیش بینی خبرآنلاین، بعید است که امسال ایران از پارس جنوبی افزایش تولید گاز داشته باشد. چنانچه اخبار دریافتی کلمه نیز وضعیت مجموعه دیگر فازهای ۲۹ گانه پارس جنوبی را وخیم و بحرانی گزارش می کند.

گزارشی از پرونده قضایی عباس بادفر از اعضای سابق مجاهدین خلق


خبرگزاری هرانا - عباس بادفر، یکی از اعضای جدا شده سازمان مجاهدین خلق با وجودی که تحت نظارت کمیساریای عالی پناهندگان قرار داشت از سوی دولت عراق به ایران استرداد شد و در دادگاه انقلاب به ۱۰ سال حبس تعزیری توام با تبعید به زندان رجایی شهر کرج محکوم شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، عباس بادفر فرزند عبدالکریم ۲۹ ساله زندانی سیاسی بند ۱۲ زندان رجایی شهر کرج، در اواخر پاییز سال ۱۳۸۷ از قرارگاه موسوم به اشرف واقع در عراق که محل اقامت اعضای سازمان مجاهدین بوده است خارج شد و خود را تحویل نیروهای آمریکایی داد.
در نهایت نیروهای امنیت ملی عراق پس از مصاحبه وی با کمیساریای عالی پناهندگان و علی رغم اینکه تحت حمایت آن سازمان قرار داشت وی را در تاریخ ۶ اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۸ به ایران مسترد کردند.
به محض ورود به ایران عباس بادفر بازداشت و به بند ۲-الف در زندان اوین منتقل می‌شود. در این بند وی مدت ۳ ماه را در سلول انفرادی سپری می‌کند و مامورین از وی می‌خواهند تا بر علیه موضع پیشین خود و سازمان مطبوعش مصاحبه تلویزیونی انجام دهد.
پس از اینکه عباس بادفر حاضر به انجام مصاحبه و همکاری با اطلاعات سپاه نمی‌شود، در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه محاکمه و به ۱۰ سال حبس تعزیری به همراه تبعید به یکی از زندانهای کرج محکوم می‌شود و این حکم در شعبه ۳۶ تجدید نظر به تایید می‌رسد.
این شهروند بلوچ در حالی به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شده است که پیش‌تر مقامات امنیتی و مسئولین قضایی در مصاحبه با رسانه‌ها اعلام کردند: "اگر اعضای جدا شده این سازمان به دامان نظام جمهوری اسلامی ایران بازگردند برنامه‌ای برای پذیرش آن‌ها وجود دارد و عطوفت اسلامی شامل حال آن‌ها می‌شود."
عباس بادفر که اکنون نزدیک به ۴ سال را در زندان سپری کرده است، بدلیل اینکه خانواده‌اش در شهر ایرانشهر واقع در سیستان و بلوچستان زندگی می‌کنند، عملا از ملاقات با بستگانش نیز محروم است.
گفتنی است، وی در بهار و تابستان سال ۹۰ نیز به مدت ۵ ماه به سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل می‌شود و تحت فشار برای انجام مصاحبه تلویزیونی قرار می‌گیرد.

انتقال اوژن اکبری به زندان فردیس کرج و بی‌خبری مطلق ازوضعیت حجت کلاشی








 اوژن اکبری از اعضای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست از بند امنیتی زندان رجایی شهر به زندان فردیس کرج منتقل شد.
بنا به گزارش تارنمای حزب پان‌ایرانیست، این انتقال در حالی صورت می‌گیرد که با گذشت بیش از دو هفته از بازداشت حجت کلاشی مسول سازمان جوانان حزب پان ایرانیست، وی هیچگونه تماسی با خانواده خود نداشته و از وضعیت، شرایط و محل نگهداری وی هیچگونه اطلاعی در دست نیست.
اوژن اکبری در تماسی که با یکی از خانواده‌ها داشته، اعلام کرده است شرایط نگهداری وی بسیار بد و غیر قابل تحمل است و در صورتی که شرایط فعلی بری وی تکرار گردد دست به اعتصاب غذا خواهد زد.
لازم به دکر است حجت کلاشی و اوژن اکبری در تاریخ ۲ آذر ماه ۹۱ به همراه ۸ تن دیگر از اعضای حزب پان ایرانیست توسط ماموران امنیتی در منزل شخصی مهندس رضا کرمانی – از اعضای حزب پان ایرانیست – در کرج بازداشت شدند.
بازداشت شدگان دیگر با قرار وثیقه آزاد ولی حجت کلاشی و اوژن اکبری کماکان در بازداشت به سر می‌برند.

رضا حسن‌زاده اشرفی با پس گرفتن شکایت فرماندار بهشهر آزاد شد









 رضا حسن‌زاده اشرفی صاحب امتیاز و مدیر مسئول روزنامه دیار سبز که با مراجعه ماموران نیروی انتظامی به محل کارش بازداشت شده بود با پس گرفتن شکایت از سوی فرماندار بهشهر آزاد شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، رضا حسن‌زاده پس از آنکه فرماندار بهشهر در شعبه سه بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان ساری شکایتی را علیه وی مطرح کرد به دلیل ابلاغ دیرهنگام احضاریه دادگاه و عدم مراجعه به موقع ایشان به دادگاه با دستور قاضی بازداشت شد.
پس از انتقال نامبرده به دادگاه و با وساطت استاندار مازندران، فرماندار بهشهر نیز شکایت خود را از مدیر مسئول روزنامه دیار سبز پس گرفته و نامبرده عصر‌‌ همان روز آزاد شد.

احضاروتهدید پدریک زندانی سیاسی کرد درسلماس








 احمد ملازاده فرزند علی اهل روستای آشناک ازتوابع شهرستان سلماس، طی هفته گذشته به اداره اطلاعات شهرستان سلماس احضارومورد بازجویی وتهدید قرارگرفت.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، درطی بازجویی، این شهروند کرد تهدید شده که ادامه پیگیری ازسرنوشت فرزندنش عواقب بدی برای ایشان به دنبال خواهد داشت.
بنا به گزارشهای رسیده ازسرنوشت فرزند وی که بیش از یک سال است توسط عوامل سپاه پاسداران بازداشت شده‌ خبری در دست نیست.
برپایه گزارشهای رسیده ازمنابع محلی، رضا ملازاده فرزند احمد ۲۵ ساله اهل روستای آشناک ازتوابع شهرستان سلماس، در اواخر تابستان ۱۳۹۰ در هنگام ورود به شهر پاوه توسط مامورین سپاه پاسداران بازداشت و به‌ یکی از بازداشتگاهای سپاه در شهر کرمانشان منتقل شد و از آن‌ زمان تا به حال اطلاعی از سرنوشت این جوان کُرد بدست نیامده است.
همچنین باوجود مراجعه‌ مکرر پدررضا ملازاده ‌به‌ دستگاهای اطلاعاتی وامنیتی ایران، هیچ اطلاعی از وضعیت وی کسب نکرده‌‌اند.
به‌ گفته‌ همین منبع ملازاده درهنگام بازداشت زخمی بوده ‌و وضعیت سلامتی وی وخیم بوده است. اتهام وارده‌ بر وی و اعلام بی‌اطلاعی نهادهای امنیتی نگرانی‌ها از احتمال مرگ وی زیر شکنجه‌ را افزایش داده است.

رضا حسن‌زاده روزنامه نگار مازندرانی بازداشت شد








رضاحسن‌زاده اشرفی صاحب امتیاز و مدیر مسئول روزنامه دیار سبز استان مازندران، بازداشت شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مدیرمسئول روزنامه دیار سبز که چندی پیش شکایتی را علیه فرماندار شهرستان بهشهر به دادگاه کارکنان دولت ارائه کرده بود بازداشت شد.
وی با وساطت استاندار مازندران و معاون سیاسی امنیتی استانداری مازندران، از شکایت خود علیه فرماندار بهشهر انصراف داد اما دایره حقوقی استانداری مازندران شکایتی را علیه وی اقامه کرد.
دیار سبز با نه سال و اندی انتشار مداوم از سال ۸۲ فعالیت خود را شروع کرد و توانست تاکنون، ششصد و بیست و چهار شماره در میانگین ۲۴ صفحه منتشر کند.
گفتنی است، دو تن از ماموران نیروی انتظامی برای بازداشت مدیرمسئول روزنامه دیار سبز در دفتر مرکزی این روزنامه در ساری حضور یافتند و حسن‌زاده اشرفی را با خود بردند.
در ماه‌های اخیر شکایت علیه خبرنگاران و مدیران مسئول سایت‌ها و روزنامه‌های استان مازندران و کشور فزونی گرفت و هفته پیش نیز یکی از خبرنگاران فریدون کناری با شکایت یک بانک، شبی را در زندان به سر برد.

مهرداد سرجویی برای اجرای حکم ۳ سال حبس به زندان اوین رفت








 مهرداد سرجوئی خبرنگار پارلمانی روزنامه‌های ایران نیوز و تهران تایمز جهت اجرای حکم ۳ سال حبس خود به بند ۳۵۰ زندان اوین رفت.
بنا به گزارش تارنمای کلمه، مهرداد سرجوئی در دیماه سال ۱۳۹۰ توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شده بود و در فروردین ۱۳۹۱ با قرار وثیقه توسط شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر پس از ۱۰ ماه بازداشت آزاد شد.
با ابن حال دادگاه تجدید نظر در مردادماه سال جاری ضمن تایید حکم دادگاه بدوی و رد لایحه اعتراضی وکیل، حبس وی را به ۳ سال تعزیری و ۷ سال تعلیقی تغییر داد و در ۸ آذر ماه ۹۱ به شعبه اجرای احکام دادسرای اوین احضار و به بند ۳۵۰ این زندان منتقل شد.
اتهامی که به سرجوئی نسبت داده شد ابتدا جاسوسی بود و سپس در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به همکاری با دول متخاصم از طریق انتشارتحلیل، مقاله، مصاحبه و خبر به نفع کشورهای معاند تغییر یافت.
ابن زندانی سیاسی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۵ در روزنامه‌های انگلیسی زبان تهران تایمز و ایران نیوز بعنوان خبرنگار و دبیر سرویس سیاسی و پارلمانی فعالیت داشته است. وی از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ در مرکز تحقیقات استراتژیک وابسته به مجمع تشخیص مصلحت نظام، مسوول امور روابط عمومی بود.

بلاتکلیفی بازداشت شدگان مسیحی در زندان عادل آباد شیراز








 علیرغم پیگیری وکیل مدافع و خانواده‌های نوکیشان مسیحی دربند در زندان عادل آباد شیراز، این افراد با گذشت ده ماه از بازداشتشان همچنان در شرایط نامشخص و بحرانی به سر می‌برند و سرنوشتشان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.
بنا به گزارش‌ تارنمای محبت نیوز، اکنون ۱۰ ماه از دستگیری جمعی از نوکیشان مسیحی شیراز می‌گذرد. دستگیرشدگانی که دادگاهی ۵ تن از آنان پس از ۸ ماه روز دوشنبه مورخ ۲۴ مهر ماه ۱۳۹۱ در محل شعبه ۳ دادگاه انقلاب اسلامی شیراز و به ریاست قاضی رشیدی برگزار شد، اما دادگاه بدون صدور رای به کار خود پایان داد و نوکیشان مسیحی، "مجتبی حسینی"، "محمدرضا پرتویی (کوروش)"، "وحید حکانی"، "همایون شکوهی" و همسر ایشان خانم "فریبا ناظمیان" همچنان بلاتکلیف در انتظار روشن شدن وضعیت خود به سر می‌برند.
از سوی دیگر گفته می‌شود که "قاضی پرونده به علت وجود اختلاف شدید با وکیل مدافع زندانیان، موکلین و خانواده‌های آنان را تحت فشار قرار داده تا وکیل را عزل کنند.
در همین حال معلق نگه داشتن پرونده و عدم رسیدگی به آن، تغییرات مکرر تاریخ و زمان برگزاری دادگاه به بهانه‌های متفاوت که نشان از ایجاد فشارهای روحی و روانی (به مثابه شکنجه) بر زندانیان و خانواده‌های آنان می‌باشد، محدودیت در برقراری تماس‌های تلفنی، عدم اجازه مرخصی، نداشتن هرگونه ارتباط با اعضای درجه یک خانواده تنها بخشی از فشارهایی است که جمهوری اسلامی به نوکیشان مسیحی دربند و خانواده‌های آنان تحمیل می‌کند.
تاکنون از قول برخی مقامات و مسئولان قضایی به بازداشت شدگان و خانواده‌های آنان گفته شده که برای آزادی موقت این افراد هیچگونه وثیقه ایی نیز پذیرفته نخواهد شد.
همچنین در این گزارش آمده است، که به دستور مقامات زندان عادل آباد، بین هفت تا هشت نفر از نوکیشان مسیحی این زندان به بند تازه تاسیسی با عنوان "بند عبرت" منتقل شده‌اند، این بند از کمترین امکانات برای زندانیان برخوردار است.
با نزدیک شدن فصل زمستان حتی در این بند امکانات اولیه از قبیل سیستم گرمایشی و تهویه نیز تعبیه نشده و به لحاظ وضعیت سرویس بهداشتی از وضعیت مناسبی برخوردار نمی‌باشد.
در بین بازداشت شدگان مسیحی نیز گویا چهار تن از دگر اندیشان مذهبی وابسته به فرقه (مسیحیان غیر تثلیثی) که در تاریخ ۲۱ مهرماه ۱۳۹۱ برابر با (۱۲ اکتبر ۲۰۱۲) توسط ماموران امنیتی در شیراز بازداشت شدند نیز در این بند در بازداشت بسر می‌برند.
گفته شده "بند عبرت" محلی برای نگهداری زندانیانی که دارای جرم و پرونده مشترک هستند می‌باشد.
از طرفی پس از ده ماه حبس با وجود اینکه دوران بازجویی این چهار نوکیش مسیحی به پایان رسیده است و تفهیم اتهام نیز شده‌اند، اما به عناوین مختلف مسئولین زندان آن‌ها را احضار کرده و تهدید می‌کنند که تحت هیچ شرایطی اجازه صحبت در مورد اعتقادات و نگرش‌های دینی و بویژه ایمان مسیحی خود را ندارند.
اگر چه جریان پرونده این افراد هیچ روال قانونی ایی نداشته اما دستگاههای امنیتی و قضایی اتهام این افراد را تشکیل گروههای غیر قانونی، شرکت در جلسات کلیساهای خانگی، تبلیغ علیه نظام و توهین به مقدسات از طریق تبلیغ مسیحیت عنوان کرده‌اند.
مقامات جمهوری اسلامی تلاش دارند تا طرح اتهام دینی و اعتقادی را از اینگونه پرونده‌ها برداشته و برای محکومیت سنگین و رسیدن به اهداف خود به آن رنگ و بوی سیاسی بدهند. و یا با طرح اتهام توهین به مقدسات پرونده و حکم آنان را سنگین‌تر نمایند.
لازم به یادآوری است در مورخ ۱۹بهمن ماه ۱۳۹۰ ماموران امنیتی پس از شناسایی و یورش به منزل یکی از نوکیشان مسیحی که از آن مکان بعنوان کلیسای خانگی یاد می‌شده جمعی از نوکیشان مسیحی که به منظور دعا و عبادت در آنجا گردهم آمده بودند را با برخورد و توهین بازداشت نمودند.
با گذشت نزدیک به دو سال پس از نطق سید علی‌خامنه‌ای در قم - ویدیو - (۲۷ مهرماه سال ۱۳۸۹) که نقطه آغاز شدید‌ترین فشارهای امنیتی بر اقلیت‌های مذهبی به ویژه مسیحیان شد، بسیاری از کلیسا‌ها تعطیل و بناهای تاریخی متعلق به مسیحیان تخریب شدند و همچنین از برگزاری برخی مراسم کلیسایی جلوگیری به عمل آمده و نیروهای امنیتی با یورش به منازل نوکیشان حتی از برگزاری مراسم خصوصی دعا و نیایش در کلیساهای خانگی جلوگیری کردند.
گفتنی است آزار و اذیت و اعمال تبعیض علیه اقلیت‌های دینی در سی ساله گذشته همواره یکی از موارد عمده نقض حقوق بشر توسط حاکمیت بوده است.