۱۳۹۱ آذر ۲۹, چهارشنبه

خنجر اقتصاد در سینه‌‌ ملت








با گذشت مدت زیادی از  صعود قیمت ارز دولت و مسئولین هنوز راهکار مناسبی برای برقراری ثبات در بازار ارز و کنترل رشد تورم نیافته اند.و کماکان بازارهای اقتصادی ایران دستخوش تلاطم و ناآرامی است.گریز سرمایه‌های بومی که به واسطه اشخاص و شرکتهای خصوصی به بازار کار و تولید تزریق شده بود نتیجه همین بی‌ ثباتی بازار و عدم مدیریت اقتصادی مناسب مسئولین است که آثار مخربی در چرخه ساخت و تولید از خود به جا گذشته است.
بسیاری از مدیران و سرمایه گذاران این شرکتهای خصوصی پس از این نابسامانی اقتصادی سرمایه خود را به کّل از چرخه اقتصادی کشور خارج و در کشورهای صنعتی و روبه رشد به کار گرفته اند.
محمود بهمنی،رییس کّل بانک مرکزی ایران در گفتگویی تلویزیونی اعلام کرد:۱۲ تا ۱۸ میلیارد دلار ارز خانگی در دست مردم است.که این سرمایه میبایست وارد سیستم بانکی‌ کشور شود.در ادامه بهمنی اشاره کرد که تعبیر ما از این افراد که مبادرت به خرید ارز کرده و این مبالغ را در مکانهایی غیر از بانک نگهداری میکنند مفسد اقتصادی است و این جرم توسط مأمورن امنیتی،اطلاعاتی‌ و با حکمه قضایی قابل پیگرد بوده و پس از دستگیری این افراد مبالغ کشف شده مصادره و توقیف و جزو اموال دولتی میگردد.
دولت ایران چندی پیش حسابهای ارزی شخصی‌ مردم را طبق یک فراخوان عمومی به قیمت ۱۲۲۶ تومان محاسبه و بصورت ریال پرداخت کرد البته به بهانه تثبیت قیمت ارز،به قیمت ۱۲۲۶ تومان.ولی‌ پس از گذشت مدت کوتاهی دوباره قیمت ارز سیر صعودی خود را آغاز کرد.و مردم باز هم دچار ضرر و خسارت زیادی از سوی دولت شد.
 پس از این اتفاق در موجی خود جوش مردم و بسیاری از کسبه بازار سرمایه‌های راکد موجود در بانک خود راز حساب خارج و و با خرید ارز و نگهداری در مکان‌های خصوصی، بی‌ اعتمادی خود را به سیستم بانکداری و مدیران اقتصادی نشان دادند.به خاطر این خروج منابع مالی از سیستم بانکی‌ دولت هم توان کنترل قیمت و تنظیم بازار  را از دست داد و طبق معمول دوباره به زور متوسل شده و سعی‌ در کنترل بازار با اعمال زور داشت.و به همین دلیل محمود بهمنی اقدام به انجام این مصاحبه  تلوزیونی کرد.
از سویی دیگربسیاری از سرمایه دارن که از حمایت دولتی بر خوردار بودند در این بازار آشفته با دریافت مبالغ هنگفت ارز دولتی اقدام به واردات و خرید مواد اولیه، و با نرخ واردات دولتی گمرک کرده  و پس از تولید و واردات کالاها،تولیدات و اجناس خود را طبق ارز شناور و در بازار آزاد بفروش رساندند این حرکت پولهای پراکنده و سر گردن بازار را در خود هضم کرد و شکاف بازار را عمیق تر کرد ولی‌ دولت هیچ اقدام باز دارند‌ای با این افراد سود جو و فاسد نکرد .و برای همگان آشکار شد که بزرگ‌ترین دلیل این آشفته بازاری مسئولین دولتی هستند که علیرغم نداشتن عقل و تدبیر و سیاست اقتصادی  سرمایه‌های مردم را تبدیل به حربه‌ای برای فشار بر بازار،اقتصاد و مردم کرده اند.
از سوئی دیگر برخی‌ از موسسات و شرکتهای دولتی و خصوصی با توقف فعالیت و تعدیل پرسنل خود (البته به تعبیر خودشان)از هدر رفتن سرمایه جلوگیری کردند. تا آنجا که شرکت ایران خودرو در یه روز بیش از۴۰۰ تن‌ از پرسنل قراردادی خود را اخراج نمود
در منطقهٔ جنوب نیز بسیاری از شرکتهای زیر مجموعه وزارت نفت به همین حربه روی آورده و فقط با اخراج کارگران از هدر رفتن سرمایه جلوگیری کردند.در این میان فشار‌های ناشی‌ از این بی‌ مدیریتی که غیر از نوسان در بازار، تحریم‌های سیاسی را نیز برای ملت به ارمغان آورده قشر کارگر و حتی متوسط جامعه را به زانو در آورده به طوری که بسیاری از خانواده‌ها حتی توان پرداخت قبوض مصرف انرژی خود را ندارند،چه رسد به ساختن آسایش و امنیت کانون خانواده. این به بیراهه رفتن مسئولین در مسائل بین المللی و فشار تحریم‌ها باعث رشد روز افزون بیکاری و افزایش جرم و جنایت در جامعه شده است.که اغلب اتفاقات ماههای اخیر زأییدهٔ همین فقر و بیکاری است که افراد را وادار به انجام اعمال خلاف مثل دزدی و زورگیری و .........کرده است.
قشر بازنشسته هم در این طوفان تورم و گرانی در حال نابودی هستند زیرا اغلب آنها نه توانی‌ برای کار دارند نه کاری برای آنها مهیاست.اختلاف و درگیری میان مسئولان به خاطر نزدیک شدن به انتخابات مجلس و ریاست جمهوری باعث افشای بعضی‌ اسرار داخلی‌ شده که خروج سرمایه‌های ملی‌ و مصرف صندوق ذخیرهٔ ارزی به بهانه‌های واهی مثل واردات کالا به قیمت دولتی،ایجاد بنگاههای زود بازده،وام اشتغال زایی، وام ساخت و تولید صنعتی و ........... را خبر میدهد.
حال سوالی در ذهنها مطرح است،اگر فقط و فقط فروش نفت و درآمد‌های نفتی دولت طبق آمارهای رسمی‌ سازمانهای داخلی‌ و خارجی‌ در طول تاریخ فروش نفت در ایران بی‌سابقه است.پس مردم در کجای این نظام باید اثر این در آمد نجومی را مشاهده کنند زیرا در تمام زمینه‌ها مردم با مشکلات زیر بنایی و اساسی‌ روبرو هستند،نه در عرصه ورزش و مجموعه‌ها و امکانات آن،نه در عرصه بهداشتی و درمانی،نه در عرصه فرهنگی‌ و هنری و نه در عرصه اقتصادی.پس این پول‌ها کجاست و ملت مظلوم ایران در کجا باید به دنبال حقوق خود باشند.رئیس مجلس ایران اعلام کرده:۶۰%از طرح‌های عمرانی دولت نیمه کاره است  و بعضی‌ حتی به ۵۰% هم نرسیده با این که دولت کّل بودجه  دریافت نموده.
اکنون صندوق ذخیرهٔ ارزی خالیست تحریمها کماکان ادامه دارد بیکاری و تعطیلی کارگاه‌ها و شرکتها و مراکز تولیدی و صنعتی به سرعت در حال افزایش است.و هیچ مسئولی برای حل مشکل مردم در حرکت نیست،و این در حالیست که مردم لحظه به لحظه به فقر و نابودی نزدیک تر می‌شوند .
محمد احمدی.زوریخ،۱۸،۱۲،۲۰۱۲

رضا شهابی دست به اعتصاب غذا و دارو زد









رضا شهابی فعال کارگری در بند در پی برخورد توهین آمیز مامور اعزام ایشان به بیمارستان و همچنین عدم رسیدگی پزشکی ضروری از سوی مسئولین زندان دست به اعتصاب غذا و دارو زد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، رضا شهابی فعال کارگری زندانی که روز شنبه ۲۵ آذرماه به بیمارستان خمینی تهران اعزام شده بود، در پی بدرفتاری مامور اعزام و ممانعت از انجام آزمایشات ضروری اعلام اعتصاب غذا کرد.
این فعال کارگری که از مشکلات حاد کمر و گردن رنج می‌برد جهت ویزیت پزشک متخصص به بیمارستان خمینی تهران منتقل شده بود و پزشک برای وی آزمایش (ام آر آی و سی تی اسکن) را تجویز می‌نماید که مامور اعزام از انجام آزمایشات تجویز شده توسط پزشک ممانعت می‌نماید و اصرار می‌کند باید هرچه سریع‌تر به زندان بازگردیم.
زمانی که مامور اعزام با اصرار رضا شهابی جهت انجام آزمایشات تجویز شده روبرو می‌شود، با برخوردی توهین آمیز وی را تهدید به ضرب و شتم می‌نماید.
رضا شهابی، فعال کارگری، عضو سندیکای کارگران اتوبوسرانی تهران و مسئول سابق واحد کارگری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران پیش‌تر از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران توسط قاضی صلواتی به اتهام تبلیغ علیه نظام به یکسال حبس و هم چنین به اتهام تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی نیز به پنج سال حبس محکوم شده بود وی همچنین در این حکم به ۵ سال ممنوعیت از فعالیت سندیکایی و هفتاد میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شده بود.
گفتنی است حکم وی بتازگی از سوی دادگاه انقلاب به چهار سال حبس تعزیری، پنج سال محرومیت از فعالیت سندیکایی و هفتاد میلیون ریال جریمه نقدی تقلیل یافته است.

در جریان انفجار معدن زغال‌سنگ طبس دست کم ۸ کارگر معدن کشته شدند









 فرماندار شهرستان طبس گفت: ریزش معدن زغال سنگ یال شمالی طبس قطعاً دارای تلفات جانی است اما فعلاً امکان ارائه آماری در این رابطه وجود ندارد. همزمان سازمان پزشکی قانونی استان یزد از کشته شدن دست کم ۸ تن در جریان انفجار در معدن زغال سنگی در طبس خبر داد.
بنا به گزارش فارس، احمد طالبیان مقدم اظهار داشت: در اثر ریزش معدن زغال‌سنگ یال شمالی در طبس فعلاً ورودی تونل مسدود است و با توجه به افزایش گازهای خطرناک در داخل معدن، احتمال انفجار در داخل تونل نیز وجود داشته است.
وی خاطرنشان کرد: ریزش این معدن قطعاً دارای تلفات جانی است اما به دلیل عدم امکان ورود امدادگران به داخل تونل، فعلاً امکان ارائه آماری در این رابطه وجود ندارد.
فرماندار شهرستان طبس گفت: تمامی امکانات، تجهیزات و نیروهای امدادی شهرستان طبس از سوی بیمارستان، هلال احمر، شرکت زغال سنگ پروده، و فرمانداری، از جمله سه دستگاه آمبولانس به محل حادثه اعزام شده‌اند اما در حال حاضر شرایط به گونه‌ای است که امکان فعالیت نیرو‌ها در داخل تونل، به دلیل مسدود بودن ورودی تونل وجود ندارد.
وی اضافه کرد: در حال حاضر نیروهای امدادی اعزام شده به دنبال ایمن‌سازی محل حادثه و خروج گاز داخل تونل هستند و فعلاً به این سرعت امکان خروج افراد داخل تونل وجود ندارد.
طالبیان مقدم بیان کرد: تمامی نیروهای اعزام شده با کار فکری به دنبال راهی برای نجات معدنچیان هستند و حتی نجات جان یک نفر هم برای ما ارزشمند است.
۸ کشته در جریان انفجار معدن زغال‌سنگ طبس
سازمان پزشکی قانونی استان یزد از کشته شدن ۸ تن در جریان انفجار در معدن زغال سنگی در طبس خبر داد.
به گزارش ایسنا سازمان پزشکی قانونی استان یزد اعلام کرد که در پی حادثه انفجار معدن زغال‌ سنگ در یزد، هشت تن جان خود را از دست دادند.
پیش از این نیز حسین درخشان، مدیر روابط عمومی سازمان امداد و نجات جمعیت هلال‌احمر ضمن اعلام اعزام دو تیم امدادی برای امدادرسانی، گفت: در ساعت ۹ صبح امروز انفجار معدنی در منطقه طبس به مرکز فوریت‌های امدادی ۱۴۷ اعلام شد که امدادگران با حضور در صحنه حادثه دریافتند که این حادثه در معدن "آرمین نوین" در منطقه "پروده" طبس رخ داده است.

خودداری اسدالله هادی از انجام ملاقات با خانواده








 روز دوشنبه اسدالله هادی زندانی سیاسی بند ۳۵۰ نیز در اعتراض به برخوردهای دادگاه انقلاب با همبندیانش از انجام ملاقات با خانواده خود خودداری کرد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در اعتراض به برخوردهای رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب با دو تن از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ بنامهای علی معزی و وحید اصغری که منجر به انتقال ایشان به سلول انفرادی و ممنوعیتشان از ملاقات شده بود، اسدالله هادی نیز روز دوشنبه با وجود حضور خانواده در سالن ملاقات از انجام ملاقات خودداری کرد.
این دومین هفته پیاپی است که این زندانی سیاسی در اعتراض به برخوردهای قاضی شعبه ۱۵ با همبندیانش از رفتن به ملاقات سرباز می‌زند.
طی خبری که روز پیش منتشر شد، مجید اسدی در اعتراض به این برخورد‌ها به مدت یک هفته دست به اعتصاب غذا زده است و غلامرضا خسروی سوادجانی نیز دوهفته است که از انجام ملاقات با خانواده‌اش باوجود حضور ایشان در سالن ملاقات زندان خودداری کرده است.
گفتنی است، علی معزی بدلیل اینکه دادگاه خود را عادلانه، قانوی و مشروع نمی‌‎دانست، سه بار از رفتن به دادگاه قاضی صلواتی امتناع کرد و سپس به سلول انفرادی منتقل و پس از بازگشت به بند عمومی ممنوع الملاقات گردید.
وحید اصغری نیز عدم صلاحیت دادگاه و سوء استفاده صلواتی از حضور فیزیکی متهم برای حکمهای از پیش تعیین شده و نیز اجبار به پوشیدن لباس زندان و دستبند را علت امتناع خود از حضور در جلسه دادگاه عنوان نمود و به همین جرم به مدت یک هفته به سلول انفرادی منتقل و پس از بازگشت ممنوع الملاقات گردید.

احمدرضا احمدپور با تضمین پیگیری مسئولان اعتصاب خود را شکست










 سید احمد رضا احمدپور روحانی منتقد حکومت، پژوهشگر علوم دینی حوزه علمیه قم، وبلاگ نویس و از اعضای جبهه مشارکت ایران اسلامی که ۱۸ روز در زندان پارسیلون خرم آباد در اعتصاب غذا بسر می برد با درخواست مسئولین دادسرای ویژه روحانیت و با شرط رسیدگی به درخواست هایش اعتصاب غدای خود را شکست و به مرخصی آمد. 

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، وی پس از انتقال ناگهانی به زندان پارسیلون خرم آباد در اعتراض به انتقال غیرقانوی و به­دور از محل اقامت قانونی­اش از هشتم آذرماه دست به اعتصاب غذا زد و تا ۲۵ آذرماه به مدت ۱۸ روز ادامه داشت. آقای احمدپور که از ناحیه دیسک کمز، قلب، و ریه و اعصاب به شدت بیمار است از جانبازان زمان جنگ است که به خاطر انتقاداتش به حاکمان مورد خشم مسئولان عالی رتبه نظام جمهوری اسلامی قرار گرفته است. 

بنا به نظر پزشکان معتمد سازمان پزشکی قانونی قم وی می­بایست خارج از زندان تحت مراقبت های ویژه توسط پزشکان معالج قرار می گرفت! اما ناگهان وی را از زندان ساحلی قم به زندان پارسیلون خرم آباد مرکز استان لرستان که گفته می شود از محروم ترین زندان­های کشور است انتقال دادند! 

وی در طول اعتصاب غذای خود چندین بار در وضعیت بحرانی و خطرناک قرار گرفت بطوری که با تنفس دهان به دهان وی را از خطر مرگ نجات دادند اخبار موثق از لرستان حاکی است که در مدت اعتصاب غذا توسط همبندی ها و بهداری زندان دو بار «احیاء ریوی» و یکبار «احیاء قلبی» شد. وی اعلام کرده بود تا رسیدن به خواسته هایش چون: ۱- بازگشت به قم، محل اقامت قانونی اش ۲- رسیدگی به اعاده دادرسی­اش که بیشتر از یک سال از آن گذشته است، دست از اعتصاب غذا بر نخواهد داشت. 

گفتنی است بیش از یک سال است که به درخواست «اعاده دادرسی» احمد پور رسیدگی نشده و بلاتکلیف مانده است، «اعاده دادرسی» از تشریفات قضایی در حقّ محکوم است که در اینصورت باید در دادگاه هم عرض دادگاه صادرکننده حکم قطعی، به پرونده رسیدگی مجدد شود و حکم جدید برائت یا محکومیت صادر شود. 

بنابر اعتراضات مکتوب حجت الاسلام احمدپور نسبت به برخوردهای امنیتی قضایی با خود در سایت پژواک خاموش (www. pejvak-kh. com)، این نویسنده و پژوهشگر علوم دینی و اجتماعی و فعال حقوق بشری در ایران، برخورد دادسرای ویژه روحانیت را که مستقیما زیر نظر رهبری نظام جمهوری اسلامی فعالیت دارد، خلاف بیّن قانون و خلاف بیّن شرع می­داند و در نامه­ای به رهبر ایران در سال گذشته او را به تغییر ساختار دادسرای ویژه روحانیت با رویکرد به قانون اساسی فرا خوانده بود. 

مسئولان دادسرای ویژه روحانیت خوزستات_لرستان با توجه به وضعیت آقای احمد پور که نیاز به درمان خارج از زندان داشت با اعلام اینکه خواسته هایش را پیگیری می کنند به اعتصاب غذای خود پایان دهد و مرخصی استعلاجی برود. 

لازم به ذکر است که هفتم آذرماه ماموران دادسرای ویژه روحانیت به منزل وی مراجعه و بخشی از اسناد نوشتاری و دست نوشته های وی را با خود برده بودند. 

بنا به نظرات پزشکان معالج وی، آقای احمد پور می بایست تحت درمان فیزیوتراپی و درمان از طریق شنا و در صورت نیاز عمل جراحی کمر قرار داشته باشد و نیز بخاطر قلبش می­بایست از محیط های استرس­زا و آلوده مثل محیط زندان­ها به­دور باشد. وی که در حال حاضر دومین دوره­ی محکومیت خود را پشت سر می­گذراند به سه سال حبس در تبعید و ۱۰ سال تبعید پس از حبس (ایذه­ی خوزستان) به جرم نوشتن نامه به «بان کی مون» دبیرکل سازمان ملل متّحد محکوم شده است. لازم به یادآوری است که وی در حین گذراندن حبس پیشین خود این نامه را به «بان کی مون» نوشت و از نقض حقوق بشر و تفتیش عقاید قرون وسطایی در زندانها و دادسرای ویژه روحانیت سخن به میان آورده بود. 

محکومیت پیشین وی که در سال ۸۸ پس از انتخابات ریاست جمهوری صورت گرفت، به اتهام تبلیغ علیه نظام، هتک حیثیت روحانیت و نشر اکاذیب بقصد تشویش اذهان عمومی از طریق متن مقالات، مصاحبه­ها و شعرهایش از جمله سرودن شعری برای خانم ندا آقاسلطان از کشته شده­های جنبش سبز ایران بود که به یک سال حبس تعزیری محکوم و آن را به اتمام رسانده بود.

انتقال پدرام نصرالهی به سلول انفرادی و ممنوعیت ملاقات وی









 مسئولین زندان سنندج ضمن اعزام پدرام نصرالهی به سلول انفرادی از ملاقات این فعال کارگری در بند ممانعت به عمل آورده و وی را ممنوع الملاقات کردند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز دوشنبه ۲۷ آذر ماه خانواده پدرام نصرالهی که برای ملاقات با وی به زندان مرکزی سنندج رفته بودند با ممانعت مسئولین زندان مواجه شدند و به ایشان گفته شد: "پدرام را به سلول انفرادی انتقال داده‌اند و تا زمانی که قاضی پرونده دستور ندهد ممنوع الملاقات می‌باشد."
پدرام نصرالهی در تاریخ ۱۸ اسفند ماه سال گذشته طی یک تماس تلفنی به اداره اطلاعات در سنندج احضار و به مدت ۴۸ روز مورد بازجویی قرار گرفته و سپس با قید وثیقه ۷۰ میلیون تومانی آزاد شده بود.
وی توسط دادگاه انقلاب اسلامی در سنندج به اتهام عضویت در کمیته هماهنگی به ۲ سال حبس و به اتهام اطلاع رسانی به یکی از سازمانهای سیاسی به یک سال حبس محکوم شد.
حکم این فعال کارگری سپس در دادگاه تجدید نظر به ۱۹ ماه حبس تعزیری کاهش یافت و در تاریخ ۲۴ آبان ماه در پی مراجعه به دادگاه انقلاب بازداشت و به زندان مرکزی سنندج منتقل گردید.

ارژنگ داودی در پی انتشار نامه‌اش در فضای مجازی از تلفن محروم شد









 ارژنگ داودی زندانی سیاسی که هم اکنون در زندان بندرعباس بسر می‌برد در پی نگارش نامه‌ای که از وی منتشر شد تا اطلاع ثانوی از برقراری تماس تلفنی محروم شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز جمعه نامه‌ای از ارژنگ داودی زندانی سیاسی بنام "من قربانی ستم بارگی شیخ خونخوارم" در فضای مجازی منتشر گردید و مسئولین زندان بندر عباس در واکنش به این نامه از امروز صبح تماسهای تلفنی وی را تا اطلاع ثانوی قطع کرده‌اند.
وی که بیش از ۱۰ سال را در زندان سپری کرده، در این نامه به تشریح مصائبی که طی چند سال اخیر بر وی وارد شده پرداخته است.
از آنرو که خانواده ارژنگ داودی در تهران زندگی می‌کنند و بدلیل دوری مسافت وی در زندان بندر عباس عملا ممنوع الملاقات می‌باشد این اقدام سبب می‌شود تا دیگر خانواده نتوانند به هیچ طریق ممکن از وضعیت سلامتی وی مطلع شوند.
ارژنگ داودی که بتازگی پس از ۱۲۷ روز انفرادی در بند ۲۰۹ بدون وسایل شخصی خود به زندان بندر عباس تبعید شده، تاکنون به ۲۰ سال و ۸ ماه زندان محکوم شده است.

بازداشت و زندان برای دو فعال آذربایجانی









حسن ارک فعال آذربایجانی بازداشت شد و احمدریاضی مبارکی دیگر فعال آذربایجانی جهت گذراندن ادامه حبس ۹ ماهه خود روانه زندان تبریز شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حسن ارک فعال آذربایجانی، روز شنبه ۱۸ آذر توسط مامورین امنیتی در تبریز بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است. وی در مغازهٔ خود مشغول به کار بود که ماموران امنیتی وارد مغازه شده و وی را دستگیر نموده‌اند.
گفتنی است وضعیت جسمانی حسن ارک مساعد نمی‌باشد.
پیش از این نیز حسن ارک چندین بار توسط ماموران اطلاعات بازداشت شده است.
همچنین احمد ریاضی مبارکی دیگر فعال آذربایجانی ساکن شهرستان ملکان برای گذراندن ۹ ماه حبس باقی مانده از حکم خود، روز دوشنبه روانه زندان تبریز شد.
این فعال سیاسی در تاریخ ۲ شهریور ماه سال گذشته به همراه ۲۸ تن از فعالین آذربایجانی در محله قوم تپه تبریز توسط مامورین اداره اطلاعات بازداشت شده بود.
لازم به یادآوری است بعد از بازداشت وی، مامورین امنیتی با یورش به منزل پدری وی در روستای مبارک آباد شهرستان ملکان، کامپیو‌تر و وسایل شخصی وی را ضبط کرده بودند.
گفتنی است، احمد ریاضی فارغ التحصیل رشته مهندسی مکانیک در مقطع کار‌شناسی ارشد از دانشگاه تبریز می‌باشد.

بازداشت ۲۰ تن از شهروندان بهایی در مهرشهر کرج









ساعت ۱۵: ۲ دقیقهٔ روز جمعه ۹۱/۹/۲۴ ماموران امنیتی با هجوم به منزل یک شهروند بهایی واقع در مهرشهر کرج ۲۰ شهروند بهایی حاضر در آن منزل را بازداشت کردند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ماموران امنیتی با تفتیش منزل و کیف افراد حاضر آن‌ها را به بازداشتتگاه منتقل کردند.
گفتنی است، در این میان هنگامی که دو نفر از اعضای این جمع درخواست مشاهدهٔ حکم ورود ماموران را داشتند، مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.
ماموران امنیتی از لحظهٔ ورود به منزل تا زمان انتفال افراد به بازداشتگاه از آن‌ها فیلم برداری کرده‌اند.
بنابر گزارش‌های رسیده یکی از خانوم‌های حاضر در این جمع در اتاق بازجویی مورد ضرب و شتم شدید بازجو قرار گرفته است و با وجود اوضاع بد جسمانی برای وی هیچ اقدام پزشکی صورت نگرفته است.
بعد از بازجویی‌های صورت گرفته از اشخاص، ماموران امنیتی با هجوم بردن به منزل شخصی یکی از بازداشت شدگان وسایل شخصی وی مانند لپ تاب، کتاب، مقداری طلا و دلار را ضبط کرده‌اند. به غیر از پنج نفر همهٔ افراد در نیمه‌های شب‌‌ همان روز آزاد شدند.
طبق آخرین اخبار در روز دوشنبه ۹۱/۹/۲۷ دو نفر دیگر نیز آزاد شدند ولی از وضعیت سه نفر دیگر از بازداشت شدگان هیچ خبری در دست نیست.
اخبار تکمیلی در این زمینه بزودی منتشر خواهد شد.

کاشتن درخت کریسمس در اعماق اقیانوس در اعتراض به سرکوب مسیحیان









یک نوکیش مسیحی ایرانی بهمراه تیم خود در اعتراض به «محدودیتهای شدید مذهبی و جفا بر نوکیشان مسیحی» و در حمایت از حقوق تمامی جفادیدگان عقیدتی، در حرکتی نمادین درخت کریسمس را در رکوردی تازه در اعماق اقیانوس آرام قرار دادند.
به گزارش «محبت نیوز» «محمدرسول باقریان» هموطن ایرانی و از نوکیشان مسیحی است که در جزیره بالی در کشور اندونزی ساکن است. آقای باقریان در سال ۲۰۱۰ پس از افزایش فشار و تهدید نوکیشان مسیحی توسط جمهوری اسلامی که در آن زمان منجر به بازداشت بیش از ۷۰ نفر از نوکیشان مسیحی در سراسر کشور شده بود، مجبور به ترک ایران گردید و تن به تبعید اجباری داد.

چندی پیش ایشان طی یک اقدام نمادین در اعتراض به «محدودیتهای شدید مذهبی و جفا بر هم‌کیشان و نوکیشان مسیحی» در برخی از کشورهای جهان علی الخصوص ایران به همراه یک گروه پشتیبان که متشکل از اعضایی با آئین‌های هندو، بودائی، مسیحی و مسلمان بودند درخت کریسمس ی را در عمق 37 متری اعماق اقیانوس آرام قرار دادند تا با این حرکت سمبلیک ندای اعتراض خود را به گوش جهانیان برسانند.

در پایان «بیانیه ای» توسط کلیه مشارکت کنندگان و سازمانهای ناظر (عفو بین الملل، وورلد رلیف و شبکه تلویزیونی بالی) به امضا رسید که پس از ارسال آن به دیگر کلیساهای سراسر اندونزی و جمع آوری امضاهای بیشتر به دفتر حقوق بشر سازمان ملل واقع در نیویورک ارسال خواهد گردید.