۱۳۹۱ دی ۱, جمعه

دارایی و بی‌کفایتی مسئولین







                                      دارایی و بی‌کفایتی مسئولین



علیرغم فشار‌های اقتصادی و تحریم‌های سیاسی اخیر، کارشناسان اقتصادی ایران و دنیا بر این عقیده اند که درآمد‌های نفتی‌ و غیر نفتی‌ ایران طبق آمارهای رسمی‌ بانک مرکزی و مرکز آمار ایران در طول تاریخ صادرات  و تولید نفت و فرآورده‌های آن بی‌سابقه بوده است . و بر این اساس جامعه اقتصادی پس از درآمدهای هنگفت میبایست از رونق و شکوفایی مشهودی بر خوردار شود .

دولت آقای احمدی نژاد بیشترین رکورد را در واردات سالیانه در طول تاریخ ایران داراست ، ولی‌ بر خلاف همهٔ این مسائل، کشور و مردم ایران بابت نداشتن امکانات و زیر ساختهای عمومی‌ ، هر روز در حل دیدن حوادث جدید و دردناکی هستند .

یکی‌ از دلخراش‌ترین حوادثی که در ماه گذشته رخ داد و قلب ملت شریف ایران را برای چندمین بار در طی‌ ماههای اخیر به درد آورد  آتش سوزی در مدرسه ابتدایی روستای شین آباد بود که منجر به مجروح شدن ۴۰ دانش آموز شد ، که یکی‌ از آنها جان باخت و بقیه هم آسیب‌های جبران ناپذیری دیدند.

بررسی این اتفاق در روزهای گذشته به کرّات توسط رسانه‌ها انجام شد ولی‌ هیچ پاسخی از طرف مسئولین نظام به اذهان عمومی‌ داده نشد و سخت‌ترین حالت این اتفاق این بود که وزیر آموزش و پرورش ایران حتی حاضر به یک عذر خواهی‌ ساده و تسلیت به خانواده داغدار هم نشد .

بلافاصله پس از این اتفاق دلخراش درروستای ملحم از توابع سلماس در دبستانی دیگر به علت اتصال سیم‌های فرسوده برق آتش سوزی مجدد اتفاق افتاد که خوشبختانه دانش آموزان در کلاس درس حضور نداشتند . در غیر این  صورت فاجعه‌ای بزرگتر شکل می‌گرفت .

۱۲ دانش آموز در تبریز و در یک استخر به علت قطع و اتصالی سیستم برق دچار گاز گرفتگی کلر شدند که حال ۴ نفر از این دانش آموزان وخیم است و باز هم علت ، ضعیف بودن امکانات و فرسوده بودن سیستم برق استخر ، بین شد .

واژگون شدن اتوبوس حامل دانش آموزان در اردوهای زیارتی راهیان نور که به مناطق ، جنگی و عملیاتی‌ می‌رفتند ، که باعث کشته شدن تعداد زیادی از عزیزانمان  شد .

علت ، فرسوده بودن اتوبوس و نقص فنی‌ در سیستم ترمز اتوبوس گزارش شد .
مطلبی که پیش از همه این اتفاقات باعث آزار اذهان عمومی‌ شده است ، فشار مأموران امنیتی و سیستم قضایی‌ ایران در تمام این اتفاقات به خانواده‌های آسیب دیدگان و جان باختگان است .

که بعضی‌ از خانواده‌ها به علت فشار‌های روحی‌ ناشی‌ از این مصیبتها توان تحمل نداشته و این تهدید‌ها را باز گو نموده اند. مأموران امنیتی و اطلاعات به دفعات و با اعمال خشونت و تهدید ،این خانواده‌ها را مجبور به سکوت و عدم اعتراض به نظام کرده اند. و با محدود کردن مراسم و مجلس یاد بود این عزیزان سعی‌ در مخفی‌ کردن این فاجعه‌ها را دارند .

بحث در مورد ناوگان فرسوده هوایی‌ و کشته شدن بسیاری از هموطنانمان نیز به جای خود .

آمار تصادفات جاده‌ای که اغلب به علت استاندارد نبودن خودرو‌ها و جاده‌ها به وقوع می‌پیوندد هم به جای خود.

درد ناک بودن جان باختن هموطنان عزیزمان این سوال  را در ذهن‌ها ایجاد می‌کند . مملکت که از نظر رشد اقتصادی در حال پس رفت است ،واردات انواع کالاها که علیرغم تحریمها ادامه دارد ، درآمد‌های دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد که نشان دهنده ارقام نجومی است . این پول‌ها و واردات صرف کجا و کجا مصرف میشود .

چرا مدارس ما که حساس‌ترین نقاط در زندگی‌ فرزندانمان هستند تا این حد فاقد امکانات اولیه اند. مگر ساختن یک کلاس یا حتا یک مدرسه چقدر برای دولت هزینه بر است . با توجه به این مطلب که انسانهای زیادی در ایران تحت عنوان خیرین مدرسه ساز به صورت داوطلبانه و خود جوش و با ساختن مدارس و تهیه امکانات تحصیلی‌ ، باری بسیار بزرگ از دوش مسئولین بر میدارند ، که این اتفاق در بقیه زمینه‌ها نمی‌افتد.

ولی‌ باز هم دولت با اینکه طبق گفته سخنگوی دولت مناطق محروم را شناسایی کرده اند ، ولی‌ دریغ از کمترین امکانات .

تمام انسانها در همه جای این کره خاکی حق تحصیل و آموزش دارند ولی‌ در کشور ایران با اینهمه ثروتی که همه ما از آن با خبریم حتی در شهرهای بزرگ هم امکانات استاندارد در مدارس وجود ندارد ، بصورتی که در کلاس‌های درس مدارس دولتی معمولا ۴۰ دانش آموز در یک کلاس مشغول تحصیل هستند . این تعداد در برخی‌ منطق به ۵۰ دانش آموز هم می‌رسد که ازدحام جمعیت باعث پائین آمدن سطح یادگیری میشود .

در بررسی تمام این مسائل که جزو حقوقی عمومی‌ و حق مردم است هیچگاه مسئولین جواب در خوری نداده و یا با وعده‌های دروغین اذهان عمومی‌ را فریفته اند . این قبیل اتفاقات پیش از این هم به دفعات در ایران رخ داده و در آینده هم مطمئنا  رخ خواهد داد . ولی‌ چیزی که مجهول می‌‌ماند این است که این مشکلات که باعث به خطر افتادن جان ملت میشود، کی‌ ، کجا و توسط چه کسی‌ باید حل شود. مسئولین بی‌ کفایت بر میز‌ها کماکان تکیه زده اند و خانوادههای داغدار و مصیبت زده که در آینده هم حتما  بر تعدادشان افزوده میشود در حسرت دیدن روی عزیزانشان عمری را باید در غم و اندوه سپری کنند و کوچکترین اعتراض آنها به بدترین شکل از سمت حکومت و اطلاعات پاسخ داده میشود.

این قضیه در مورد یکی‌ از جانباختگان مدرسه شین آباد رسانه‌ای شد . وزارت اطلاعات مجوز دفن این دختر مظلوم را در شهر زادگاهش صادر نکرد و با اعمال فشاری که از ابتدای انقلاب ، سپاه به مناطق کرد نشین ایران آورده مانع از این امر شدند و مجلس خاک سپاری این طفل بیگناه را با مسائل سیاسی و امنیتی آمیختند و مجلس یاد بود خانواده داغدار این قربانی  احمال کاری حکومت را بر هم زدند .

براستی آیا اجباری کردن اردو‌های راهیان نور که توسط انجمن‌های اسلامی صورت گرفته باعث رشد علمی‌ هم میشود . جنگی که سالها جان و مال مردم ایران را به ورطه نابودی کشید و خسارت جبران ناپذیری به ملت ایران زد و هنوز هم تمامی‌ ندارد و مناطق جنگی و عملیاتی‌ هنوز هم قربانی می‌گیرد ، آنهم جوانانی که سازنده آینده این ملت خواهند بود .ولی‌ مسئولین با بی‌تفاوتی تمام از این فاجعه‌ها میگذرند. نه انگار که جان انسان از بین رفته .

به امید روزی که حاکمان ایران، برای جان بیگناه‌ترین و ضعیف‌ترین قشر‌های جامعه یعنی‌ کودکان ارزش به معنای واقعی‌ قائل شوند و اینقدر هر روز شاهد فجایع و جان باختن این عزیزان مظلوم نباشیم .

                                                                                                                      محمد جاوید گوانی 
                                                                                                    ۱۹دسامبر ۲۰۱۲