۱۳۹۲ اردیبهشت ۱, یکشنبه

مادر یک روزنامه نگار زندانی: گفتند وزارت اطلاعات مخالف مرخصی است








 مقامات دادستانی گفتند که با وجود موافقت ما، وزارت اطلاعات با مرخصی مخالفت کرده است.
این را مادر ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگاری می‌گوید که به یکسال حبس تعزیری و ۳۰ سال محرومیت از روزنامه نگاری محکوم شده و اکنون در زندان اوین، زندانی است. او ۱۲ شهریور ۹۱ در حالی برای سپری کردن محکومیت خود راهی زندان اوین شد که همسرش، بهمن احمدی امویی در زندان رجایی شهر زندانی بود. اکنون آقای احمدی امویی در مرخصی به سر می‌برد و وزارت اطلاعات با مرخصی ژیلا بنی یعقوب مخالفت کرده است.
عذرا شریعت اولیایی، مادر ژیلا بنی یعقوب می‌گوید که پی گیری‌های خانواده او برای مرخصی به جایی نرسید و بهمن بعد ازسه سال به مرخصی آمد وهمه ما انتظار داشتیم حداقل برای چند روز هم شده به ژیلا مرخصی بدهند که در کنار همسرش باشد اما ظاهرا وزارت اطلاعات با مرخصی او مخالفت کرده است یعنی مقامات دادستانی گفتند که با وجود موافقت ما، وزارت اطلاعات مخالفت کرده است.
او می‌افزاید: به نوعی فشار روحی مضاعفی به خانواده وارد شد دو سال بهمن در سال نو پیش ما نبود و امسال ژیلا نبود و این‌ها هم به خانواده فشار روحی وروانی وارد کرد و خیلی هم سخت است. برای بهمن هم خیلی این وضعیت دشوار بود. بهمن تمام عید را تنها در خانه گذراند بودن اینکه جایی برود.
سوال می‌کنم که ایا به دلیل اینکه بهمن در مرخصی است با مرخصی ژیلا مخالفت می‌کنند؟ یعنی نمی‌خواهند این زوج چند روزی بیرون از زندان کنار هم باشند؟
مادر ژیلا بنی یعقوب می‌گوید: به ما چیز خاصی در مورد مرخصی ژیلا نمی‌گویند جز اینکه وزارت اطلاعات با مرخصی اومخالف است وواقعا ما هم درک نمی‌کنیم این یعنی چه؟ همه ما انتظار داشتیم که وقتی به بهمن مرخصی می‌دهند ژیلا هم چند روزی را دست کم بیرون خواهد بود اما این چنین نشد ابتدا مقامت دادستانی خیلی مثبت برخورد کردند وگفتند به ژیلا هم مرخصی می‌دهیم اما این اتفاق نیفتاد. واقعا ما دلیل این مساله را نمی‌دانیم اما امیدوارم روزی که ژیلا می‌‌اید بهمن هنوز بیرون باشد و خودش او را به خانه بیاورد. بار‌ها به ما گفته خواب دیده که چمدان ژیلا را در ماشین‌اش می‌گذارد و هر دو به سمت خانه می‌روند امیدوارم این خوابش تعبیر شود و این بار هم ژیلا با ناراحتی زندان را ترک نکند در حالی که همسرش در زندان دیگری است.
خانم شریعت اولیایی می‌افزاید: ژیلا وضعیت روحی بدی ندارد و به هر حال روزهای زندان را با مطالعه می‌گذراند اما طبیعی است که اوهم خیلی دلش می‌خواست سال نو را در کنار همسرش باشد به ویژه بیم این هست زمانی که آزاد شود دوباره بهمن را به زندان برگردانند خب این یعنی فشار بیشر بر این زوج و برای ما این وضعیت خیلی فرسایشی شده. دوباره اگر این اتفاق بیفتد دخترم باید برای ملاقاتهای نیم ساعته راهی زندان رجایی شهر شود این یعنی چهار سال تمام در فشار زندگی کردن. بیش از چهار سال البته، اول زندانی بودند بعد دوباره خانواده زندانی شدند دوباره زندانی شدند و دوباره خانواده زندانی سیاسی بودند و همه این‌ها به خاطر نویسنده بودن و روزنامه نگاری است.
ژیلا بنی یعقوب به گفته مادرش طبق پرینت حکم‌اش، تیرماه از زندان آزاد خواهد شد. بهمن احمدی امویی اما به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده است. او دوران محکومیت‌اش را در زندان رجایی شهر می‌گذارند. و پیش از این یکبار در نوروز ۸۹ به مرخصی آمده بود.
از مادر ژیلا درباره سرانجام حکم محرومیت از روزنامه نگاری دخترش می‌پرسم.
می‌گوید: حکم محرومیت از روزنامه نگاری ژیلا با وجود اعاده دادرسی همچنان سرجای خود است و اوبعد از آزادی امکان کار در هیچ روزنامه‌ای را ندارد.
خانم شریعت اولیایی می‌گوید که دخترش به دلیل روزنامه نگاری از روزنامه نگاری محروم شده و همه مشکلاتی که برای او و همسرش پیش آمده تنها به دلیل نوشتن و روزنامه نگار بودن است. او می‌گوید: ما فقط امیدواریم که هر چه زود‌تر همه زندانی‌های سیاسی و از جمله ژیلا و بهمن آزاد باشند آن‌ها روزنامه نگارانی هستند که کشورشان را دوست دارند و گناهی هم جز روزنامه نگاری ندارند.
ژیلا بنی یعقوب و بهمن احمدی امویی، ۳۰ خرداد ۸۸ با یورش شبانه ماموران امنیتی به منزلشان بازداشت شدند. ژیلا با قرار وثیقه آزاد بود تا حکم زندان و محرومیت از روزنامه نگاری او ابلاغ و برای سپری شدن محکومیت‌اش روانه زندان شد. اخیرا کتاب او با عنوان «زنان در بند ۲۰۹» که حاوی خاطرات او از دوران بازداشت‌اش در بند ۲۰۹ زندان اوین است به زبان انگلیسی منتشر شده است. ژیلا بنی یعقوب در مقدمه این کتاب که پیش‌تر به فارسی منتشر شده بود نوشته بود: نگارش و انتشار خاطرات مربوط به یک زندان کوتاه‌ مدت، به معنای اهمیت بخشیدن به آن نیست، بلکه به منظور ثبت تاریخی این وقایع است. اگر نه! خیلی خوب می‌دانم که گذراندن دوره‌ای کوتاه در زندان در برابر رنج بسیاری از زندانیان عقیدتی- سیاسی میهنم به ویژه برخی از روزنامه‌نگاران زندانی، ناچیز شمرده می‌شود.
همچنان که می‌دانم رنج‌های ما به‌عنوان زندانی‌های دهه هشتاد جمهوری اسلامی به هیچ عنوان قابل مقایسه با درد و رنج‌های زندانیان سیاسی ایران در دهه شصت نیست؛ دهه‌ای که شلاق و کابل و اعدام اتفاق‌های روزمره زندان‌ها بود. با این وجود برای ارائه تصویری نزدیک از زندان‌های جمهوری اسلامی در سال‌های اخیر به فکر نگارش و انتشار این خاطرات افتاده‌ام؛ خاطراتی که حاصل گذراندن پانزده روز حبس در یکی از بندهای امنیتی زندان بزرگ اوین است؛ پانزده روزی که عبارت از دو دوره یک هفته‌ای است و من در هر دوبار به خاطر تهیه گزارش از تظاهرات زنان، بازداشت و راهی زندان شدم. کوشیده‌ام تصویری واقعی و به دور از هرگونه پیشداوری یا جانبداری به خواننده ارائه دهم. ضمن گرامی‌داشت خاطره همه زندانیان عقیدتی و سیاسی، این یادداشت‌ها را به زندانیان گمنام وطنم تقدیم می‌کنم. 

دو متهم به تجاوز به عنف در مشهد اعدام شدند


 






سپیده دم روز گذشته ۲ جوان تبعه کشور افغانستان که متهم به تجاوز به عنف بودند، در زندان مرکزی مشهد اعدام شدند.
بنا به گزارش روزنامه خراسان، ۲جوان تبعه کشور افغانستان متهم بودند در سال ۸۹ دختر ۱۶ساله‌ای را که کر و لال نیز بود به یک ساختمان نیمه ساز در یکی از شهرک‌های حاشیه مشهد کشانده و مورد تجاوز قرار داده اند.
این ۲جوان افغانی که یکی از آنان نگهبان و دیگری کارگر ساختمان بود پس از اعلام شکایت توسط خانواده دختر توسط ماموران دستگیر و محاکمه شدند.
دادگاه کیفری خراسان رضوی پس از برگزاری چندین جلسه محاکمه که با حضور وکلای مدافع متهمان برگزار شد رای به اعدام آن‌ها داد اما رای صادره مورد اعتراض متهمان و وکلای مدافع آنان قرار گرفت و این پرونده برای بررسی دقیق‌تر به دیوان عالی کشور ارسال شد.
این گزارش حاکی است: قضات دیوان عالی کشور نیز رای صادره را تایید کردند.
بنابراین پرونده مذکور برای اجرای حکم به اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ارجاع شد.
پس از فراهم شدن مقدمات اجرای حکم از سوی مقامات قضایی، سپیده دم روز گذشته ۲ متهم با حضور مقامات ذی صلاح در زندان مرکزی مشهد به دار آویخته شدند.
گزارش خراسان حاکی است: چهارشنبه گذشته نیز ۲ زندانی که یکی از آن‌ها به اتهام آزار و اذیت به عنف نوجوان ۱۳ساله و دیگری به اتهام تجاوز به اعدام محکوم شده بودند در زندان مشهد به چوبه دار سپرده شدند.

به پرونده سازی علیه بی‌گناهان و دگراندیشان پایان دهید / دکتر محمد ملکی








 دکتر محمد ملکی فعال وطن خواه و ملی-مذهبی پرسابقه در نامه‌ای خطاب به دادستان دادگاه انقلاب تهران در رابطه با رویین عطوفت فعال فرهنگی با گرایش ملی- مذهبی که دو ماه است در بازداشت به سر می‌برد، از وی خواسته است به پرونده سازی علیه بی‌گناهان و دگراندیشان خاتمه دهد.
متن کامل این نامه به این شرح است:
بسم الحق
جناب آقای دولت آبادی دادستان دادگاه انقلاب اسلامی تهران
با سلام
بار دیگر می‌خواهم از شما که نام «داد» ستان را با خود حمل می‌کنید دادخواهی کنم. اگرچه می‌دانم و بر من ثابت شده که شما «داد» ستان نیستید، شما مگر بر بی‌دادی که در حق ستار بهشتی و ده‌ها و صد‌ها انسان مانند او رفته «داد» ستانی کردید؟
غمگینانه باید بگویم شما و امثال شما وسیله‌ای هستید در دست صاحبان قدرت و گوش به فرمان وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه و دیگر مراکز امنیتی تا تصمیم‌های آنان را اجرا کنید. این حقایق را من و شما خوب می‌دانیم و امریست ثابت شده.
می‌خواهم به نام یک شهروند ایرانی، یک انسان مسلمان که درس مبارزه با ظلم و دفاع از حق را در مکتب بزرگانی چون علی (ع) و حسین (ع) آموخته، به شما تذکر دهم و نصیحت کنم که دست از اینهمه «بیداد» بردارید و مطمئن باشید که در همین دنیا بر شما آن خواهد رفت که بر پیشینیان شما رفت.
بیش از دو ماه است که با حکم دادستانی تهران (۲۷ بهمن ۹۱) مأمورینی که خود را مأمور دادستانی و اطلاعات معرفی می‌کردند، شبانه به خانه کوچک انسانی بزرگ، فرهنگ دوست، مسلمان مصلح، مبارز مسالمت جو و مخالف هر نوع خشونت، هجوم آوردند و جلسه‌ای فرهنگی را برهم زدند که بیش از هشت سال آخرین جمعه هر ماه در منزل شخصی آقای روئین عطوفت برگزار می‌شد و در آن از محققین، استادان و صاحب نظران فرهنگ و ادب و حقوق و سیاست با هر مشرب و تفکر دعوت می‌شد تا نظرات خود را بیان کنند و مستمعین عقاید آن‌ها را نقد کنند. حاضران در جلسه را که حدود ۶۰ نفر و غالبا از شخصیت‌های فرهنگی شناخته شده بودند مورد بازجویی و تفتیش قرار دادند. موبایل‌ها ضبط شد، وسایل صوتی جمع آوری و مقداری از اموال شخصی صاحب خانه از جمله حدود ۳۰۰ نوار سخنرانی‌های دکتر شریعتی و تعدادی کتاب و وسایل دیگر به غنیمت گرفته شد و در پایان، صاحب خانه آقای روئین عطوفت را با خود بردند.
جناب آقای "داد" ستان؛
بیش از دو ماه از آن تاریخ می‌گذرد. قرار بود وسایل شخصی را برگردانند که نشد، قرار بود وضع او را به خانواده اطلاع دهند که نشد، قرار بود مرتب با خانواده تماس تلفنی بگیرد که نشد و همسر و فرزند وی همچنان در نگرانی و بی‌خبری مستمر به سر می‌برند.
من از شما می‌خواهم که به وظیفه قانونی خود عمل کنید و به پرونده سازی علیه بی‌گناهان و دگراندیشان پایان دهید. بس کنید، از تجربه ۳۴ سال گذشته که نتیجه‌اش وضع امروز کشور است درس بگیرید و یقین داشته باشید فرجام کار استبدادیان فرجامی بسیار تلخ و سنگین است. به جای این همه بیداد و حبس و شکنجه، به فکر نجات مردم از این همه مشکلاتی که به آن‌ها می‌رود باشید و شک نکنید که "الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم".
درپایان بمناسبت پایان زمستان و آمدن» بهار» یک رباعی به رویین صبور و بزرگوار و دیگر هم بندانش تقدیم می‌کنم.
قسم به صبح و قطره قطرهٔ باران
به رعد و برق، ابر و باد بهاران
به گل، به نغمه‌های بلبل بستان
«بهار» خواهد شد پایدار نیست زمستان
۳۰ فروردین ۹۲
دکتر محمد ملکی

افزایش فشار بر زندانیان ندامتگاه مرکزی کرج









 گارد ویژه زندان ندامتگاه مرکزی کرج طی ۱۰ روز گذشته ۳ بار بند ۷ این زندان را مورد بازرسی شدید قرار داده و وسایل شخصی زندانیان را تخریب کرده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، گارد ویژه زندان ندامتگاه مرکزی کرج طی ۱۰ روز گذشته تنها بند ۷ این زندان را ۳ بار مورد تفتیش قرار داده و ضمن توهین به زندانیان وسایل شخصی ایشان را تخریب کرده است.
یکی از زندانیان این بند به گزارشگر هرانا گفت: "گارد ویژه به بهانه پیدا نمودن گوشی موبایل تمام وسایل مارا تخریب کردند. گارد عمدا مواد خوراکی که زندانیان از فروشگاه تهیه می‌کنند را زیر پا له می‌کند، تشک‌ها را پاره کرده و تلویزیون زندانیان که با هزینه شخصی تهیه شده را می‌شکنند."
گفتنی است، محمدرضا پورشجری وبلاگ نویس زندانی و بهنام ایرانی نوکیش مسیحی از جمله زندانیان بند ۷ زندان ندامتگاه مرکزی کرج می‌باشند.
لازم به یادآوریست، روز چهارشنبه ۲۸ فروردین ماه نیز در زندان رجایی شهرکرج، چنین برخوردی با زندانیان سیاسی صورت گرفت که با اعتراض زندانیان در قالب اعتصاب عمومی روبرو شد.

تحصن کارکنان وزارت کشور و جلوگیری از ورود استاندار کهگیلویه به ساختمان استانداری








جلسه کارکنان متحصن استانداری کهگیلویه و بویراحمد و فرمانداری بویراحمد با استاندار برگزار و بدون نتیجه‌ای مشخص پایان یافت.
بنا به گزارش سایت استان، یک منبع آگاه در این زمینه گفت: تحصن کارکنان وزارت کشور (استانداری و فرمانداری) از ساعت ۷ صبح و جلوی در ورودی استانداری شکل گرفته بود و به مدت یک ساعت نیز از ورود استاندار به محل کارش جلوگیری شده بود؛ اما با وساطت فرمانده نیروی انتظامی استان این تجمع در محل نمازخانه استانداری و تا ساعت ۱۱ ظهر ادامه پیدا کرد.
بنا به این گزارش؛ با توافق صورت گرفته، چند نفر به نمایندگی از کارکنان متحصن و وساطت آقای سردار عادلی در دفتر استاندار با وی جلسه‌ای برگزار کردند که موارد مورد اعتراض به این شرح بود که با استاندار مطرح شد:
۱ – عدم پرداخت مطالبات کارکنان و پیگیری تا حصول نتیجه
۲- عدم پیگیری مطالبات عمرانی استان
۳- برخورد نامناسب شخص استاندار با کارکنان زیر مجموعه
۴- بی‌توجهی به مسایل رفاهی و مشکلات کارکنان و ایجاد محدودیتهای بی‌دلیل برای آن‌ها
۵- ضعف مدیریتی استاندار و نارضایتی از شیوه مدیریتی وی
در پایان نیز جلسه بدون نتیجه‌ای خاص به اتمام رسید.
این منبع همچین گفت: این تجمع به هیچ وجه سیاسی نیست و کارکنان متحصن یادآوری کردند که اگر این روند ادامه پیدا کند و خواسته‌های آنان نیز نادیده گرفته شود در آینده این گونه تجمع‌ها تکرار خواهد شد.

تجمع کارگران راه آهن یزد مقابل استانداری








جمعی از کارگران راه آهن یزد مقابل استانداری تجمع کردند.
بنا به گزارش ایلنا، جمعی از کارگران "شرکتی" اداره کل راه آهن یزد ظهر امروز در اعتراض به عدم تغییر وضعیت شغلی خود در مقابل استانداری یزد تجمع کردند.
این کارگران که تعداد آن‌ها در حدود ۱۰۰ نفر بود، با برافراشتن پارچه نوشته‌ای اعلام کردند که خواستار اجرای دستور رئیس جمهوری درخصوص تغییر وضعیت قرارداد کاری از از شرکتی به قرارداد مستقیم هستند.
این کارگران پیش از این طی طوماری خواستار تغییر وضعیت قرارداد خود تا پایان فروردین ماه شده بودند.

تذکر فیفا به ایران به خاطر اعدام در ورزشگاه








 فیفا به فدراسیون فوتبال ایران تذکر داد تا دیگر در استادیوم‌های ورزشی متهمین را اعدام نکنند.
علی کفاشیان درباره اینکه فیفا از فدراسیون درباره برگزاری مراسم اعدام در یکی از ورزشگاه‌های سبزوار توضیح خواسته است، تصریح کرد: فیفا برای ما نامه نوشت اما این موضوع مربوط به ۲ ماه پیش است.
وی همچنین ادامه داد: فیفا در آن نامه از فدراسیون ایران توضیح نخواسته بود بلکه تذکر داد که این کار در ورزشگاه‌ها انجام نشود. ما هم نامه را به مراجع ذی‌صلاح ارجاع دادیم تا بررسی کنند و دیگر شاهد چنین برنامه‌هایی نباشیم.

تجمع اعتراضی کارگران کارخانه قند و تصفیه شکر اهواز همزمان با سفر رئیس دولت








 همزمان با سفر محمود احمدی‌نژاد به اهواز، کارگران کارخانه قند و تصفیه شکر این شهر صبح امروز (یکشنبه یکم اردیبهشت ماه) در مقابل استانداری خوزستان تجمع کردند.
حسن لویمی، نماینده کارگران کارخانه قند و تصفیه شکر اهواز در این زمینه به ایلنا گفت: جمعی از کارگران کارخانه قند وتصفیه شکر اهواز که ۲۷ ماه است به سببب بلاتکلیفی کارخانه و تعطیلی خط تولید، حقوق نگرفته‌اند همزمان با سفر رئیس دولت به شهر اهواز صبح امروز یکشنبه برای دومین روز متوالی در سال جدید با در دست داشتن پلاکارد‌ها در اعتراض به بی‌توجهی مسئولان استانی نسبت به مشکلاتشان مقابل استانداری شهر اهواز تجمع کردند.
او با اشاره به اینکه هدف از تجمع امروز کارگران قند اهواز دیدار با رئیس دولت و هیئت همراه است، اظهار داشت: هیئت دولت در دور دوم سفرهای استانی خود به شیراز برای حل مشکلات کارخانه قند اهواز و کارگران آن مصوبه‌ای را تصویب کرد که این مصوبه نه تنها نتوانست مشکلات کارخانه و کارگران را رفع کند بلکه بعد از تصویب آن گره‌ای باز نشدنی به مشکلات کارگران افزوده شد.
این فعال کارگری در تشریح جزئیات این مصوبه گفت: در جریان دور دوم سفرهای استانی دولت به خوزستان، هیات دولت مصوب کرد که کارخانه قند اهواز از مالکیت بانک ملی و بانک ملت خارج و به قیمت دفتری به وزارت صنایع و معادن واگذار شود، اما بعد از مدتی، به تشخیص وزارت صنایع و معادن، انتقال کارخانه از بخش خصوصی به دولت مغایر قانون تشخیص داده شد.
نماینده حقوقی کارگران قند اهواز در این زمینه اضافه کرد: متاسفانه بانک‌های ملی و ملت نیز بعنوان مالکین قبلی کارخانه، با استناد به مصوبه دولت مبنی بر فروش کارخانه به وزارت صنایع و معادن از پیگیری امور کارخانه سرباز می‌زنند که همین مشکل تا امروز ادامه داشته و کارخانه در وضعیت تعطیلی کامل قرار دارد و هیچکدام از طرفین، مسئولیتی در قبال مشکلات این کارخانه و کارگران بیکار برعهده نمی‌گیرند.
نماینده کارگران قند اهواز یاد آور شد: با پیگیری‌های انجام شده، بانک‌های ملی و ملت حاضر نیستند مسئولیت کارخانه را برعهده بگیرند و وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز، با استناد به غیرقانونی بودن مصوبه دولت، روند بازسازی و راه اندازی مجدد کارخانه را متوقف کرده، که این مساله مشکلات زیادی برای کارگران ایجاد کرده است.
این کارگر به نمایندگی از سایر کارگران قند اهواز از دولت خواست راهکار کار‌شناسی شده‌ای را برای بررسی و رفع مشکلات کارخانه قند اهواز و کارگران بیکار شده‌اش ترسیم کنند تا آنان نیز در سال جدید با دریافت مطالبات و رفع مشکلات کارخانه خبر خوشحال کننده‌ای را برای خانواده‌های خود ببرند.