۱۳۹۲ خرداد ۲۱, سه‌شنبه

زندانی سیاسی محکوم به اعدام: تحت شکنجه اعتراف کردم








هاشم شعبانی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام می‌گوید که تحت شکنجه مجبور به اعتراف علیه خود شده است.
شعبانی، که از فعالان عرب اهوازی است، در نامه خود، که اصل آن به زبان عربی منتشر شده، می‌گوید که به دنبال حمل سلاح و مبارزه مسلحانه نبوده و تحت هیچ شرایط و انگیزه‌ای عملکرد مسلحانه نداشته است.
او می‌گوید در دوران بازداشت تحت شکنجه جسمی و روانی قرار گرفته و علیه خود و چند تن از دوستانش اعتراف کرده است و خودش و چهار نفر دیگر با وجود تکذیب این اعترافات در دادگاه، به اعدام محکوم شده‌اند.
او برای تشکیل مجدد دادگاهی عادلانه و غیرجانبدارانه خواهان کمک فوری شده است.
ترجمه نامه این زندانی سیاسی که در سایت "فعالان در تبعید" منتشر شده به شرح ذیل است:
به تمامی کسانی که به انسانیت انسان ارج می نهند
سپاس بی پایان به آنانی که از هرگونه تلاشی جهت عینیت بخشیدن به مفهوم کلمه حق و تحقق آن فروگذار نیستند وهمچنین مقاومت بی نظیرشان در مقابل جریان باطل در همه اشکال آن که ملبس به تن پوشهای رنگارنگ و فریبنده است. امروز جریان باطل بزک شده مشغول شعارسرایی و از همه مهمتر انتشار سم مهلک فکری در قالب کلمات و مفاهیم زیبا و همه پسند است که از سوی مزدوران جریان گمراهی و تاریکی برای تحریف واقعیت و محو حقیقت ترویج و تبلیغ می شود.
با سلاح قلم به مصاف ظلم رفتم. ظلمی که سعی دارد با قرار دادن حلقه بردگی بر گردن خرد انسان را به انقیاد بکشد، و تلاش کرده که قبل از دشت ها اندیشه ها را استعمار کند تا اندیشه را قبل از سرزمین نابود سازد.
سعی داشته ام تمامی موانعی که بین مردم وحقیقت فاصله بیندازد و انسان ها را در اوهام ساخته و پرداخته ظالمان محدود می سازد را برای عموم روشن سازم.
در نوشته هایم بر مؤلفه ” آگاهی” وهوشیاری تاکید ویژه ای داشته ام، امری که به عنوان مهمترین مولفه زندگی قلمداد می شود و همواره مورد سوء استفاده کسانی واقع شده که بقای خود را مرهون جهل و نادانی انسان ها می دانند.
همواره سعی داشتم که زاویه های تاریک و مجهول را برای خود و دیگران روشن سازم. در این میان در زمینه شعر فارسی در نشریه های “نور” ، ” فجر” ، “عصر کارون” و… سروده ها ی بسیاری منتشر ساختم. در سال ۲۰۰۰ پس از ورود به دانشگاه چمران اهواز و آغاز به تحصیل در رشته زبان و ادبیات عرب به عنوان موسس ومدیر مسئول، نشریه دانشجویی “ندای بصیرت” را منتشر می کردم.
از طریق همین نشریه دانشجویی سعی کردم موانع اصلی عدم توسعه در جامعه ایران به صورت عام به مخاطبان بشناسانم و به موانع توسعه یافتگی در جامعه اهوازی بپردازم وچهره از نقاب آن موانع بردارم.
همزمان نیز به عنوان سردبیر نشریه دانشجویی “البصیرة – بصیرت” که به زبان عربی منتشر می شد مشغول به فعالیت بودم. در کنار این کارها مسئول بخش سیاسی دانشجویان اصلاح طلب در دانشکده ادبیات و الهیات دانشگاه چمران اهواز بودم.
مجموعه فعالیت های ادبی و سیاسی در دانشگاه مرا به دلایل ظلمی که بر گرده تمامی ملت های ایران وبه ویژه ملت عرب اهواز روا می رود رهنمون ساخت. در آن برهه که تا حدودی فضای مناسبی برای جنبش ملت ها فراهم شده بود تا آنان از طریق موسسه ها و نشریه ها ابراز عقیده کنند، به همراه تعدادی از دوستانم اقدام به تاسیس یک موسسه مردم نهاد تحت عنوان (الحوار – ” گفتگو”) کردیم.
آرزو داشتیم که فضای فراهم شده بتواند به روند دستیابی ملت ها به برخی از مطالبات همچون حق آموزش به زبان مادری و حقوق مدنی بینجامد. اما به زودی متوجه شدیم که مطابات ملی ما سرابی بیش نیست و هدف از گشایش سیاسی موجود در آن زمان کشف همان مطالبات ملی بود.
پس از سال ۲۰۰۵ متوجه شدم که تمامی راهکارها برای دستیابی به حقوق ملی از طریق رسانه های سراسری و محلی ناممکن است.
در این میان به اینرنت پناه بردم و نوشته ها و سروده های خود را که منعکس کننده دردهای جامعه است را با نام مستعار ” أبو علاء الأفقی ” منتشر می کردم. دو مجموعه شعر عربی تحت عنوان ” الإعتراف بالأفقیة – به رسمیت شناختن اندیشه افقی” و ” إیقاع مزاریب الدم – ضرب آهنگ ناودان های خون ” منتشر کردم. یک پژوهش درباره چهارشنبه سیاه که از عملکردهای نظام در سال ۱۹۷۹ بود انجام دادم که مجال انتشار نیافت.
“انقلاب واژگان انحرافی” عنوان یک پژوهش دیگر است که در آن به بمباران و تخریب خرد جمعی جامعه اهوازی توسط نهادهای حکومتی ایرانی پرداخته ام. استفاده از واژگان غیر صحیح و انحرافی، دو زبانگی، زبان مرکب و استفاده از راهکارهای غیر انسانی همچون چارچوب سازی برای اندیشه، ایستایی اندیشه، گمراهی اندیشه و محدود ساختن اندیشه باعث ایجاد مانع بزرگی در آزاد اندیشی خرد جمعی جامعه اهوازی شده است.
در آن هنگام دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی در دانشگاه علوم و تحقیقات بودم. با بسیاری از شخصیت های اهوازی از طریق اینترنت آشنا شدم. با آنان به نام مستعار ابو علا الافقی در تماس بودم. نوشته هایم را تحت عنوان “مقاومت مردمی آزادیبخش الاحواز” منتشر می کردم. خود را نیز به نام “أبی ولید الاحوازی” و سخنگوی جنبش یاد شده معرفی می کردم.
تمامی تماس ها و مراسلات من بدون هیچ گونه هماهنگی با هیچ شخص حقیقی و حقوقی بوده است. سعی داشته ام کارهای مجرمانه نهادهای حکومتی ایرانی بر ضد شهروندان عرب اهوازی از جمله اعدام های بی رویه وظالمانه را به اطلاع جهانیان برسانم. از طریق همان مراسلات می خواستم از حق مشروع هر ملتی بر روی کره خاکی که همانا حق حیات و زیست و برخورداری از حقوق مدنی و آزادی است دفاع کنم.
با تمامی این بی عدالتی ها به دنبال حمل سلاح ومبارزه مسلحانه نبوده ام و سلاحی به جز قلم برای رویارویی با این جنیات های زشت حمل نکرده ام.
در ۱۱ فوریه ۲۰۱۱ زمانی که از دبیرستان شیخ انصاری در شهر خلفیه به منزل بازگشتم توسط نیروهای اطلاعاتی ایران بازداشت شدم. در آن برهه من دبیر چند دبیرستان در شهر خلفیه بوده ام. اولین اتهامی که به من نسبت داده شد تاسیس جنبش ” مقاومت مردمی ” بود.
همانگونه که پیش از این اشاره کردم این عنوان یک نام بیش نیست که از طریق آن سعی داشتم احساسات خود را درباره ظلمی که بر ملت روا می رود بیان کنم. در این میان اما نیروهای اطلاعات قانع نشده و با تحمیل بدترین انواع شکنجه جسمی و روانی مرا تحت فشار قرار دادند تا به اعمال ناکرده و به میل آنان تن داده و اعتراف کنم.
آنها از من خواستند که دوستانم را به عنوان اعضای جنبش(فرضی) معرفی کنم. پس از پنج ماه در سلول سری و انفرادی اطلاعات به خواسته های آنان تن داده و هر چه اطلاعات از من خواست انجام دادم و سخنان گفته شده به من را بر زبان جاری کردم. بعد از دو ماه از اعتراف ساختگی مرا به زندان کارون منتقل کردند.
در اولین محاکمه که در ۲۱ ماه می ۲۰۱۲ صورت گرفت، حقیقتی که اطلاعات ایران سعی در مدفون کردن آن داشت را به قاضی پرونده منتقل کردم. به قاضی گفتم جنبش و سازمانی که ادعا دارید وجود داشته و آن را کشف کردید شامل یک نفر بیش نیست و آن یک نفر من “هاشم شعبانی” هستم.
برای قاضی تاکید کردم که بنا بر خواسته نیروهای اطلاعات و تحت فشار روحی و روانی و شکنجه که بر من روا رفت مجبور به متهم ساختن دیگران شدم.
پس از سه جلسه از محاکمات و تبیین تمام موارد پرونده و بیان موضوع با شفافیت تمام، حکم اعدام من و چهار تن از دوستانم صادر شد که برایم شگفت انگیز و بهت آور بود. در همین جریان دوست دیگر من رحمان عساکره به ۲۰ سال زندن در تبعید محکوم شد. این حکم یک حکم خودسرانه و غیر عادلانه است.
تاکید دارم که تحت هیچ شرایط و انگیزه ای عملکرد مسلحانه نداشته ام. تا زمانی که راهکارهای مناسب و مسالمت آمیز برای تحقق خواسته های ما وجود دارد معتقد به خشونت نیستم.
در پایان بگویم که این نامه یک درخواست کمک فوری است که مخاطبان آن تمامی نهادها و فعالان حقوق بشری هستند. مهمترین خواسته ما تشکیل مجدد دادگاهی عادلانه و غیر جانبدارانه است و شما را به سعی و تلاش برای تحقق این خواسته دعوت می کنم.
با تقدیم احترامات فائقه
دوست شما
هاشم شعبانی

بازداشت محمدرضا خسروی سوادجانی، برادر زندانی سیاسی محکوم به اعدام








 محمدرضا خسروی سوادجانی، روز پنج شنبه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، محمدرضا خسروی سوادجانی، برادر زندانی سیاسی محکوم به اعدام غلامرضا خسروی روز پنج شنبه شانزدهم خرداد ماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
از علت بازداشت و مکانی که آقای خسروی بدانجا منتقل شده است، اطلاعی در دست نیست.
لازم به یادآوری ست که "غلامرضا خسروی" سوادجانی که پیش‌تر در سال ۶۰ و در سن ۱۶ سالگی بازداشت و در سال ۶۵ پس از اتمام محکومیتش آزاد شده است به دلیل کمک مالی به یک شبکه ماهواره‌ای متعلق به یک گروه سیاسی و با شکایت وزارت اطلاعات مجددا در ۵ اسفند ماه سال ۸۶ بازداشت و به اعدام محکوم شده است.

نامه‌ی سندیکاهای کارگری به سازمان بین المللی کار در اعتراض به دخالت دولت در تشکل‌های







 یکصدو دومین اجلاس سازمان بین المللی کار در شهر ژنو سوئیس در حال برگزاری است و از ایران نیز افرادی از تشکل های کارگری رسمی به عنوان نمایندگان جامعه کارگری حضور دارند.
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، سندیکای کارگران فلزکارمکانیک و هیات بازگشایی سندیکای کارگران نقاش در نامه ای مشترک به ریاست سازمان ای ال او از موارد نقض اصول و حقوق بنیادین کار در ایران خبر دادند.
سندیکاهای نام برده شده در نامه شان ضمن اشاره به اینکه اساس نامه سه تشکل رسمی کارگری در کشور با مداخله دولت و وزارت کار نوشته شده است و دولت بر روند انتخابات این سه تشکل نظارت استصوابی دارد، این سه تشکل را فاقد وجاهت قانونی برای نمایندگی کارگران ایران قلمداد کرده اند.
به گزارش کلمه، متن کامل این نامه به شرح ذیل است:
ILO ریاست محترم سازمانی
با توجه به شرایط بسیار سخت اقتصادی که گریبانگیر کشورمان گشته است،کارگران ایرانی درشرایط مطلوبی کار وزندگی نمی کنند. متاسفانه با نقض قوانین داخلی کشورمان،مقاوله نامه های بنیادین آن سازمان محترم هم زیرپاگذاشته شده است که نظرشمارابه بخشی از آن جلب می کنیم
۱- دستمزدها درسال جاری مطابق با تورم ٣۵ درصدی اعلام شده توسط بانک مرکزی ایران هم مطابقت نداشته و۱۰ درصدکمتر یعنی ۲۵درصد افزایش یافت بطوری که اعتراض احمدی عضوشورای عالی کار را نیز درپی داشت او می گوید«در۱۲سال گذشته همیشه افزایش حداقل مزد کمترازنرخ رسمی تورم اعلام شده توسط بانک مرکزی بوده است»(ایلنا۱/۲/۱٣۹۲) که این نقض آشکار ماده ۴۱ قانون کار وبند۱۲ از اصل ٣ قانون اساسی کشورمان واصل ۹۵ ازمقاوله نامه های بنیادین آن سازمان است.
همچنین در خصوص عدم پرداخت به موقع حقوق کارگران ،اعتراض ۱۰۰ کارگر نساجی مازندران درمقابل مجلس ۲۴/٨/۱٣۹۱که به نمایندگی از طرف ٨۰۰ کارگر این کارخانه که ۲۷ ماه است حقوق شان پرداخت نشده است واعتراض ۱٣۰۰ کارگر لوله سازی صفا در استان ساوه ۱۲/۱۰/۱٣۹۱به مدت ۶ماه اشاره نمود.محجوب یکی ازنمایندگان مجلس در ۵/۲/۱٣۹۲اعلام کرد ۲۰۰ هزار کارگر از تاخیر وعدم پرداخت حقوق رنج می برند.
۲- در بحث اشتغال زایی نه تنها با سیاست آزاد کردن اقتصاد، تولید صنعتی کشورمان دچار نقصان شد، بلکه کارگاه های کوچک قطعه سازی وابسته به صنایع خودرو سازی نیز به تعطیلی کشیده شد. عضو هیات مدیره کانون عالی کارفرمایان کشور سیدحمزه دروادی می گوید: «آمارهای دولت درباره اشتغال وبیکاری قابل اطمینان نیست» (ایلنا۱۲/٨/۱٣۹۱) و دکترمردوخی اقتصاددان می گوید: «اهداف اشتغال زایی محقق نشد واشتغال ناچیز زنان درجمعیت شاغل کشور از۱۵درصدتجاوزنکرد.» (ایلنا ۵/۱۰/۱٣۹۱) و همچنین خبرگزاری کار ایران گزارش کرد که در سال گذشته ۲۰۰ هزار کارگر بیکار و٣۰۰۰واحدتولیدی تعطیل شده اند.درآخرین بیکارسازی ها هم می توان به اخراج ۱۰۰۰کارگر جبل بر استان هرمزگان و۵۵۰کارگر لامپ سازی الوند قزوین اشاره کرد(به نقل از ایلنا) که این مواد نقض آشکار بند ۲ از اصل ۴٣ قانون اساسی کشورمان واصل ۱۲۲ مقاوله نامه های بنیادین آن سازمان است.
٣- تبعیض جنسی ،مذهبی،محیط کار را می توان درکلیه کارخانه های موادغذایی وپروتینی مشاهده نمود که ازاستخدام اقلیت های دینی خودداری کرده و این افراد هیچگاه در خط تولید قرار نمی گیرند. همچنین در بسیاری از رشته های تحصیلی و شغلی زنان با دستورهای پیاپی از امکان راهیابی به شغل مورد علاقه خود منع می شوند از جمله مهندسی معدن. به گفته اقتصاددان دکتر مردوخی: «اشتغال ناچیز زنان در جمعیت شاغل کشور از۱۵ درصد تجاوزنکرده است.» این موراد ناقض اصول۱۹ و۲۰ قانون اساسی کشور واصل۱۱۱مقاوله نامه های بنیادین است.
۴- در بحث دستمزد مساوی برای کار مساوی با مردان، افشین حبیب زاده عضو هیات مدیره خبرگزاری کارایران می گوید:« درکارگاههای کوچک زیر ۱۰نفر دستمزد پایینی به کارگران زن پرداخت می شود که بعضا به نصف حداقل مزد مصوب شورای عالی کارهم نمی رسد.»(ایلنا۹/۲/۱٣۹۲) زنان نه تنها حقوق کمتری نسبت به مردان دریافت می کنند بلکه دربسیاری ازمواقع مورد تعرض جنسی نیز قرار می گیرند که به دلیل روابط اجتماعی تحمیل شده به زنان آنان از ترس آبرو ازشکایت صرف نظر کرده وهیچ آمار رسمی دراین مورد موجود.نیست.زنان اولین دسته ای هستند که ازکاراخراج می شوند.رییس اتحادیه زنان کارگر آذربایجان شرقی می گوید:«زنان اولین قربانیان تعدیل دربازارکارهستند»(ایلنا ۱۰/۲/۱٣۹۲)
۵- افزایش حوادث شغلی یکی دیگر از مواردی است که زندگی وجان کارگران ایرانی را به مخاطره انداخته است.به گزارش اداره کل روایط عمومی واموربین الملل سازمان پزشکی قانونی ایران آمارتلفات حوادث ناشی ازکار در سال ۱٣۹۱ ۱۷۹۵ نفر بوده که از این تعداد۲۵ نفر زنان را شامل می شده است و نسبت به سال۱٣۹۰، ۱۹درصدافزایش داشته است.(به نقل از ایلنا)
۶- درحال حاضر فعالان سندیکایی برای فعالیت های صنفی خود در زندان بسرمی برند.آقایان رضا شهابی مسوول مالی سندیکای کارگران شرکت واحداتوبوسرانی تهران،محمدجراحی وشاهرخ زمانی ازهیات بازگشایی سندیکای کارگران نقاش وتزئینات تهران،پدرام نصرالهی،خالدحسینی،غالب حسینی،بهزادفرج الهی،رضاقادری،علی آزادی،حامد محمودنژاد،رسول بداغی،عبدالرضاقنبری هم اکنون در زندان هسند.آقایان ناصرمحرم زاده با ۱۴سال سابقه کار ،حسن سعیدی با ۱٣سال سابقه کار، وحید فریدونی با ۹سال سابقه کارازاعضای سندیکای کارگران شرکت واحداتوبوسرانی تهران درسال گذشته وبهنام خدادادی ونجیم مجیدزاده از انجمن کارگری برق وساختمان اصفهان شاغل درپارس جنوبی درفروردین امسال به علت فعالیت های صنفی ازکاراخراج شده اند. که این نقض مقاوله نامه های ٨۷و۹٨ آن سازمان محترم است.
درحال حاضر جمعی به نمایندگی ازکارگران ایرانی در هیات اعزامی به آن نهاد محترم قرار دارند که به هیچ وجه مورد تایید سندیکاهای کارگری ایران نیستند. نهادهایی که این افراد را به عنوان نمایندگان خود به آن اجلاس فرستاده اند نهادهایی هستند که اساسنامه و برنامه اشان توسط وزارت کار ایران برایشان نوشته شده است و حتا نمایندگان به اصطلاح کارگری می باید از فیلتر وزارت کار بگذرند تا سمت نمایندگی را کسب کنند.افرادی که در شورای عالی کار برخلاف نظر ٣۰میلیون کارگر ایرانی با تصویب حداقل حقوقی ۴برابر زیر خط فقر، سند مرگ خانواده های کارگری را امضا می کنند ونهاد های اعزامی آنان حکم اخراج برادران کارگر خود را تایید می کنند هیچگاه تعلقی به زحمتکشان ایران ندارند. ما ازشما مصرانه می خواهیم که موارد نقض حقوق انسانی کارگران ایرانی را پیگیری و از پذیرفتن نمایندگان به اصطلاح کارگری خوداری کنید.
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
هیات بازگشایی سندیکای کارگران نقاش

آرش هنرور شجاعی به ۱ سال حبس دیگر محکوم شد








محمدصادق (آرش) هنرور شجاعی، روحانی منتقد به ۱ سال زندان دیگر محکوم شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، صبح روز دوشنبه ۲۰ خردادماه ۹۲ بار دیگر هنرور شجاعی از زندان اوین به دادگاه ویژه روحانیت تهران، جهت ابلاغ حکم جدیدش به صورت حضوری، فراخوانده شد.
قابل ذکر می باشد که این رای طبق خلاصه جریان پرونده و گزارشی که اداره کل حقوقی قضایی وزارت اطلاعات برای دادگاه ویژه روحانیت تهران تهیه کرده بود، صادر شده است.
عناوین اتهامی گزارش شده از سوی وزرات اطلاعات این است که متهم موصوف با استفاده از مرخصی های طولانی مدت و ارتباط گیری با بیوت روحانیون و مراجع مسئله دار قم و اصرار و تکرار تخلفات گذشته و بعضاً هم با عناوین اتهامی جدید از جمله  اعتقاد به حجاب اختیاری و نشر آن در سایتهای ضد انقلاب و سؤاستفاده از لباس روحانیت و توهین به امام خمینی با عبارتی نظیر اینکه حضرت امام را مغالطه گر، توده گرا (پوپولیست)، طرفدار شاه، بدعت گذار و ... مورد اهانت قرار می دهد.
گفتنی است، این سومین محکومیت برای آرش هنرور شجاعی است که از آبان ۸۹ در زندان به سر میبرد.
رأی صادره دادگاه بشرح زیر است:
در خصوص اتهام وارده به متهم آقای آرش هنرور شجاعی فرزند تقی متولد ۱۳۶۰ دارای سابقه کیفری دایر بر توهین به حضرت امام خمینی و تخلف از حکم دادگاه ویژه روحانیت در استفاده از لباس روحانیت (که به حکم دادگاه محکوم به خلع لباس گردیده) با توجه به گزارش وزارت اطلاعات و رونوشت متن مصاحبه سایت "جمعیت روحانیون" با متهم، به مناسبت کودتای ۲۸ مرداد و دفاعیات غیرموجه متهم در توهین به حضرت امام و استفاده از لباس روحانیت، بزهکاری متهم موصوف محرز است و مستنداً به ماده ۵۱۴ قانون مجازات اسلامی و تبصره ذیل ماده ۴۳ آئین نامه دادسراها و دادگاههای ویژه روحانیت متهم را به تحمل یکسال حبس تعزیری  در جهت توهین به حضرت امام  و تحمل نود و یک روز حبس تعزیزی  از جهت تخلف از حکم دادگاه ویژه روحانیت در پوشیدن لباس روحانیت محکوم می نماید. حکم صادره حضوری و در اجرای ماده ۴۸ اصلاحی آئین نامه دادسراها و دادگاههای ویژه روحانیت ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قانونی قابل تجدید نظرخواهی در شعب تجدید نظردادگاه ویژه روحانیت می باشد.
رئیس شعبه سوم دادگاه ویژه روحانیت
باقری زیاری

بازداشت حسام‌الدین اسلام‌لو، دبیر نشریه پاسارگاد سیرجان







حسام‌الدین اسلام‌لو دبیر بخش فرهنگ و هنر نشریه محلی پاسارگاد سیرجان بازداشت شد.
بنا به گزاش‌ ادوارنیوز٬ این روزنامه نگار از سیرجان به کرمان انتقال یافته است اما از محل نگهداری دقیق وی اطلاعی در دست نیست.
سی ام مهرماه سال ۹۱ هم نیروهای امنیتی اداره اطلاعات شهرستان سیرجان با مراجعه به دفتر هفته نامه پاسارگاد، اقدام به بازداشت تعدادی از اعضای تحریریه این نشریه کرده بودند.
چهار روز بعد مهدی بخشی، دادستان شهرستان سیرجان در گفت‌وگو با فارس، علت اقدام را فعالیت این افراد در فیس بوک عنوان و تصریح کرد این افراد “به دلیل فعالیت تبلیغی علیه نظام و توهین به مسئولان در فضای مجازی فیس بوک توسط سربازان گمنام امام زمان (‌عج‌) و با حکم قضائی شناسایی و دستگیر شدند”.
این برای چندمین بار است که عده‌ای با این جرم در شهرستان سیرجان بازداشت می شوند.

تجمع دراویش یارسانی‌ در اعتراض به خودسوزی دو درویش








 در پی خودسوزی دو درویش اهل حق مشهور به درویشان یارسانی در اعتراض به تراشیدن سبیل یکی از آنها در زندان همدان، عده‌ای از دراویش در اعتراض به این شرایط در کرمانشاه دست به تجمع زدند.
بنا به گزارش تارنمای جرس، هفته گذشته سبیل یک زندانی در زندان همدان که از دراویش یارسانی است "به زور" تراشیده می‌شود. در اعتراض به این روند دو نفر از دراویش در محل فرمانداری همدان حاضر شده و خود را به آتش می‌شکند. یکی از این افراد به نام نیکمرد طاهری در اثر شدت سوختگی جانش را از دست می‌دهد.
بهروز طاهری، پسرعمو نیکمرد طاهری در گفت و گو با بی‌بی‌سی ضمن تائید این خبر گفت: "هر آئینی برای خود شاخصی دارد، در آئین مهر یارسانی هم سبیل یا شارب، جزو هویت فرد است. وقتی کیومرث ناکات از دراویش یارسانی در زندان به زور سبیلش زده می‌شود، این اعتراض‌ها شکل می‌گیرد."
آقای طاهری با انتقاد ار برخوردهای صورت گرفته با این دروایش اعلام کرد: "این نخستین بار نیست که چنین رفتاری با دروایش یارسانی می‌شود، مسئله مو و سبیل نیست، مسئله هویت آیینی یک مردم است که اصلا این هویت به رسمیت شناخته نمی‌شود. به ویژه پس از انقلاب به این افراد انگ کافر، علی‌اللهی و شیطان پرست چسبانده شده است."
گزارش شده ماموران وزارت اطلاعات در شهر صحنه عده ای از این درویشان را بازداشت کرده اند و در حمایت از افراد بازداشت شده تظاهراتی در برابر استانداری کرمانشاه برپا شد.

سال گذشته ۶۰۰ هزار نفر در ایران به زندان رفتند








 مدیرکل پیشگیری‌های امنیتی و انتظامی معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه، با بیان اینکه "نرخ رشد جهانی جرایم ۵ درصد است، در حالی‌که جرایم در ایران بیشتر از آمار جهانی رشد دارد"، گفت: در سال گذشته یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر به خاطر جرایم مختلف در کشور دستگیر شدند که ۶۰۰ هزار نفر آن‌ها در زندان به‌سر می‌برند.
بنا به گزارش ایسنا، سید‌محسن صادقی در هفتمین نشست شورای پیشگیری از وقوع جرم استان یزد با اشاره به این که نرخ رشد جرایم متاسفانه روز به روز در حال افزایش است، افزود: ۷۰ درصد از زندانیان فاقد سابقه کیفری و ۳۰ درصد نیز سابقه‌دار هستند.
وی با اشاره به این که یک هزار و ۹۳۰ عنوان مجرمانه در قوانین کشور وجود دارد، گفت: اولویت ما باید بررسی ۱۰ یا ۲۰ جرم اول باشد.
صادقی، ۱۰ جرم اول کشور را به ترتیب سرقت مستوجب تعزیر، ضرب و جرح عمدی، ایراد صدمه بدنی غیرعمد، توهین، تهدید، تخریب، نگهداری و مالکیت مواد مخدر، استعمال مواد مخدر، صدور چک بلامحل و کلاهبرداری ذکر کرد و افزود: نرخ رشد جهانی جرایم ۵ درصد است در حالی‌که جرایم در ایران بیشتر از آمار جهانی رشد دارد.
وی اظهار کرد: در استان یزد تصادفات جرم اول و پس از آن سرقت، ضرب و جرح عمدی، توهین، نگهداری و مالکیت مواد مخدر در رده های بعدی قرار دارند.
صادقی تصریح نمود: سالانه بیش از ۱۱ تا ۱۳ میلیون پرونده در دستگاه قضایی تشکیل و رسیدگی می‌شود.

آزادی امید خوارزمیان پس از پایان دوران محکومیت








 امید خوارزمیان از زندانیان حوادث پس از انتخابات سال ۱۳۸۸، با یک ماه تاخیر روز گذشته از زندان اوین آزاد شد.
به گزارش کلمه، امید خوارزمیان، زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین که در تاریخ ۱۹ بهمن ماه ۱۳۸۸ بخاطر شرکت در تجمعات اعتراضی ۶ دی (عاشورا) و برگزاری جلسات مطالعات سیاسی بازداشت شده بود، مدت ۳۵ روز را در انفرادی بند ۲۰۹ اوین  به سر برد.
وی دی ماه ۱۳۹۰ به اتهام اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت کشور در شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی محاکمه و به ۴ سال حبس تعزیزی محکوم شد که پس از ارجاع به شعبه‌ی ۵۴ دادگاه تجدید نظر به ریاست قاضی موحد، این حکم عینا تایید شد.
این زندانی که اول اردی‌بهشت سال ۱۳۹۱ برای تحمل ۴ سال حبس تعزیری خود را به زندان اوین معرفی کرده بود، مشمول عفو رهبری در عید فطر همان سال شده و ۲/۳ از مجازاتش بخشیده و تاریخ آزادی‌اش ۲۹ اردیبهشت ۹۲ اعلام شد.
امید خوارزمیان متولد۱۳۶۰ به زبان های آلمانی، فرانسه، اسپانیایی، ایتالیایی و انگلیسی تسلط داشته و در یک هتل بین المللی مشغول به کار بود.

ارسال پارازیت وجمع آوری آنتن‌های ماهواره در سلماس و حومه








 دولت ایران با نزدیک شدن به یازدهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری ضمن ممنوعیت استفاده از آنتن‌های گیرنده‌ی ماهواره و جمع آوری آن‌ها از مجتمع‌های مسکونی، به ارسال پارازیت در شهرستان سلماس اقدام نموده است.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، خبرگزاری حقوق بشر ایران، نیروهای لباس شخصی اداره‌ی اماکن با همکاری نیروهای یگان ویژه‌ی نیروی انتظامی شهرستان سلماس و شهرک تازه شهر، طی روزهای اخیر به جمع آوری آنتن‌های ماهواره پرداختند.
این نیرو‌ها اوایل صبح روز شنبه ۱۸ خرداد ماه به منازل مسکونی شهروندان در سلماس و شهرک تازه شهر که در ۳ کیلومتری این شهرستان واقع شده است، مراجعه کرده و تمامی آنتن‌های ماهواره را در پشت‌بام‌ها جمع آوری کردند.

رفتار غیر قانونی این نیرو‌ها در ورود به منزل شهروندان و پشت‌بام خانه‌ها سبب اعتراض شدید ساکنین این منازل شده است.
در حالیکه دولت ایران مقابله با فساد را به عنوان یکی از دلایل اصلی این اقدام بر می‌شمرد اما، بیش‏ترین تمرکز بر روی شبکه‌های خبری سیاسی است و اخلال، پخش پارازیت و جمع آوری آنتن‌های گیرنده‌ی ماهواره با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری شدت بیشتری یافته است.
گفتنی ست مخاطراتی که پارازیت‌های ارسال شده برای سلامت شهروندان به وجود می‌آورد، توسط برخی نمایندگان مجلس و پزشکان مورد تایید قرار گرفته است.

دستگیری دو تن از طرفداران محمدرضا عارف در کرمان








دو تن از طرفداران محمدرضا عارف، یکی از کاندیداهای یازدهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری ایران، در کرمان بازداشت شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دو نفر از طرفداران محمدرضا عارف به دلیل همراه داشتن پوستر ایشان و محمدرضا خاتمی به محض ورود به فرودگاه کرمان دستگیر شدند.
دکتر محمدرضا عارف، کاندیدای اصلاح‌طلب یازدهمین دوره‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری در راستای برنامه‌های تبلیغات انتخاباتی کاندیداهای ریاست‌جمهوری، امروز دوشنبه، بیستم خردادماه به کرمان سفر کرد.
در همین رابطه رسانه‌های اصلاح طلب گزارش داده‌اند که در پی حمله‌ی نیروهای خودسر به برخی ستادهای عارف و روحانی در شیراز، رئیس ستاد جوانان و برخی دیگر از اعضای این ستادها برا ی توضیحاتی احضار شدند.
هنوز هیچ خبر رسمی و یا واکنشی از سوی ستادهای آقایان عارف و روحانی منتشر نشده است.

ادامه بیکاری و بلاتکلیفی۲۷۰ کارگر کارخانه فولاد زاگرس







 نماینده کارگران کارخانه فولاد زاگرس از ادامه بیکاری و بلاتکلیفی۲۷۰ کارگر این کارخانه علی‌رغم وعده‌های مسئولان استانی مبنی بر بازگشایی کارخانه خبر داد.
به گزارش ایلنا، نماینده منتخب کارگران گفت: با اتمام قرارداد کاری کارگران فولاد زاگرس با شرکت پیمانکاری «خوان گل» در پایان سال ۹۱، به کارگران وعده داده شده بود پس از مدت کوتاهی به طور مجدد دعوت به کار شوند اما با وجود گذشت سه ماه از سال و بیکاری در این شرایط سخت اقتصادی، کارگران با ناامیدی مجبور به انتظار کشیدن برای بازگشایی کارخانه‌اند.
این کارگر که نخواست نامش ذکر شود، با اشاره به سوابق ۱۰ تا ۲۰ ساله کارگران افزود: این کارخانه از معدود واحدهای بزرگ صنعتی استان است که زمینه اشتغالزایی بالایی در استان محروم کردستان دارد و معلوم نیست کارگران ماهر صنعتی که برای به دست آوردن مهارت‌شان سرمایه‌گذاری شده است، از این پس در چه کارگاهی می‌توانند از مهارت‌شان استفاده کنند.
به گفته این کارگر بی‌توجهی و عدم پی‌گیری کارفرما و مسئولان استانی به امنیت شغلی و معاش کارگران، نگرانی کارگران را دو چندان کرده است.
او با بیان اینکه مسئولان در پاسخ به اعتراض کارگران بار‌ها قول داده‌اند که مشکلات آنان را پی گیری می‌کنند، افزود: آنان بارها قول داده‌اند که بعد از پایان سال مجددا با کارگران با سابقه که به صورت مستمر در این واحد کار کرده‌اند قرار داد امضاء کنند اما تا کنون هیچ اتفاقی نیافتاده است.
نماینده کارگران این کارخانه افزود: کارگران معتقدند مدیریت کارخانه فولاد زاگرس نسبت به وضعیتی که پیمانکار برای کارگران به وجود آورده مسئول است و به دلیل مستمر بودن نوع کار در این کارخانه، طبق قانون کار وظیفه مدیریت این واحد است که با کارگران قرار داد مستقیم امضاء کند.
او افزود: با وجود آنکه این کارخانه از مرداد ماه سال گذشته فعالیت تولیدی ندارد، اما کارگران از سر ناچاری هر روز برای حضور و غیاب در کارخانه حضور پیدا می‌کنند.
این فعال کارگری ادامه داد: با وجود اینکه اعضای جدید هیئت مدیره انتخاب شده‌اند اما هنوز وعده‌های مسئولان محقق نشده است.
اودر خاتمه اضافه کرد: پاسخ قطعی کارفرمای کارخانه به کارگران این است که تا آمدن سرمایه گذار جدید باید منتظر باشید وسرنوشت کار و زندگی شما به ما (کارفرما) مربوط نیست.

ممانعت از اعزام هانی یازرلو، زندانی سیاسی به بیمارستان








 ماموران امنیتی از اعزام هانی یازرلو، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، به بیمارسنان ممانعت به عمل آوردند.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دکتر هانی یازرلو، زندانی سیاسی بند ۳۵۰ که به بیماری قلبی مبتلا است روز شنبه به دلیل امتناع از پوشیدن لباس زندان، از اعزام به بیمارستان محروم شد.
آقای یازرلو در اردی‌بهشت ماه سال ۹۱ به اتهام "تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی" و "اجتماع و تبانی بر علیه امنیت کشور" در شعبه‌ی ۲۶ دادگاه انقلاب از سوی قاضی پیرعباس به ۱ حبس تعزیری و ۱۵ سال تبعید به ایرانشهر محکوم شده بود که این حکم در شعبه‌ی ۳۶ دادگاه تجدید نظر به ریاست قاضی زرگر به ۱ سال زندان در مشهد و ۱۵ سال نفی بلد به این شهر، تغییر پیدا کرد.

گفتنی است وی که در شرایط نامناسب جسمی به سر می‌برد، در اواخر اردی‌بهشت ماه سال جاری از سوی ماموران بازداشت و برای اجرای حکم به بند ۳۵۰ زندان اوین تحویل داده شد.
این فعال سیاسی طی ۵ دهه‌ی اخیر ۵ بار بازداشت شده که ۲ بار آن مربوط به پیش از انقلاب بوده است.

داربست‌كاران و چاه‌كن‌ها از بیمه‌ی تامین اجتماعی محروم‌اند








 در حالی که داربست‌كاران و چاه‌كن‌ها از سخت‌ترین و پر خطر‌ترین مشاغل کارگران ساختمانی محسوب می‌شوند، این دو حرفه از بیمه‌ی تامین اجتماعی محروم‌ مانده‌اند.
محمد باقری، عضو هیئت رئیسه‌‌‌ی انجمن صنفی کارگران و استادکاران ساختمانی استان تهران از حضور ۸۰۰ نفری روز گذشته‌ی کارگران ساختمانی به منظور اعتراض و هم‌اندیشی در خصوص مشکلات بیمه‌ای کارگران ساختمانی خبر داد.

به گزارش ایلنا، محمد باقری در اینباره گفت: "این تجمع در حسینیه‌ی بقیه الله الاعظم شهرک رضویه در جنوب تهران برگزار شد و کارگران اعلام کردند در صورت ادامه‌ی سهمیه بندی بیمه‌شان از سوی سازمان تامین اجتماعی، بعد از انتخابات ریاست جمهوری اعتراضات خود را به صورت جدی‌تری پی‌گیری خواهند كرد و به مقابل سازمان تامین اجتماعی و مجلس شورای اسلامی خواهند رفت."
رئیس انجمن صنفی گچ کاران استان تهران افزود: "برای داربست کاران و چاه کن‌ها (كارگران مقنی) در سازمان فنی و حرفه‌ای استانداردی تعریف نشده است و سازمان تامین اجتماعی آن‌ها را مشمول بیمه قرار نمی‌دهد در حالی که این دو حرفه از سخت‌ترین و پر خطر‌ترین مشاغل کارگران ساختمانی محسوب می‌شوند."

بازجویی خانواده ۹ نفر از کارمندان رادیو فردا در هفته های اخیر








 رادیو فردا با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرده همزمان با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، فشارها بر خانواده کارکنان رادیو فردا افزایش یافته است.
به گفته آرمان مستوفی رئیس رادیو فردا، در هفته‌های اخیر مسولان امنیتی، دست کم در ۹ مورد، بستگان و نزدیکان کارمندان رادیو فردا را احضار کرده و از آنها درباره فعالیت‌های کارمندان رادیو فردا بازجویی کرده‌اند.
بر اساس بیانیه رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی قطع همکاری با رادیو فردا یا همکاری پنهانی با نهادهای امنیتی ایران از جمله درخواست‌های مسئولان جمهوری اسلامی از خانواده کارکنان رادیو فردا بوده است.
مدیر رادیو فردا همچنین گفته که روزنامه‌نگاران این رسانه هدف حملات سایبری، به منظور دسترسی به اطلاعات شخصی شان، قرار گرفته‌اند.
خانواده‌های کارکنان رادیو فردا در ایران، پیشتر هم توسط ماموران امنیتی احضار و بازجویی شده بودند.

اعتراض خانواده‌ زندانیان سیاسی به بازرسی بدنی غیرمتعارف








بازرسی بدنی زننده ی زنان، دختران و دختر بچه های خانواده های زندانیان سیاسی زن، توسط حراست زندان اوین باعث اعتراض شدید خانواده ها در سالن ملاقات زندان اوین شد.
بنا به گزارش تارنمای کلمه، صبح امروز مامور بازرسی خانواده های زندانیان سیاسی بند زنان زندان اوین که ملاقات حضوری داشتند به طرز بیشرمانه و غیر انسانی اقدام به بازرسی بدنی دختر بچه ها تا بانوان مسن کرد که با واکنش شدید خانواده ها مواجه شد.
بر اساس این گزارش در طول ساعت ملاقات خانم ها اظهار می کردند که پس از بازرسی احساس تحقیر و شرم کرده و حس بدی داشته اند. همچنین دختر نسرین ستوده در تمام مدت ملاقات گریه می کرده است.
به گفته ی خانواده های زندانیان سیاسی این ملاقات عملا تبدیل به صحنه ی اوقات تلخی و گرفتگی خانواده ها شد.
از زمان انتصاب رشیدی به ریاست زندان اوین جو امنیتی شدیدتری که گاهی اوقات به مرز بی اخلاقی می رسد، در زندان اوین حاکم شده است.
به گفته ی یکی از اعضای خانواده ها امروز نیز مامور بازرسی در مقابل اعتراض خانواده ها اعلام کرده که مسولین حراست زندان از ما خواسته اند که این گونه بازرسی کنیم. خانواده ها نیز در پاسخ اعلام کردند ضمن پیگیری رفتار امروز، در صورت ادامه ی روند کنونی از ملاقات خودداری خواهند کرد.