دهها تن از چهرههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بوشهر در اعتراض به تخریب بافت تاریخی استان بیانیهای صادر کرده و خوستار توقف این روند شدند.
بنا به گزارش تارنمای جرس، متن بیانیه حدود صد تن از فعالان استان بوشهر در اعتراض به روند تخریب بافت سنتی استان به شرح زیر است:
ساختمانها و بافتهای تاریخی که در بلندای دور و دراز پیشینه یک ملت ریشه داشته و بخشی از هویت و شخصیت آن ملت محسوب میشود، از حلقههای پیوند نسلهای پیشین و پسین آدمیان بوده و در قامت پلی استوار در کار ایفای نقش واسط میان دیروز، امروز و فردای مردمان میباشند. بناهایی که میتوان با نشستن بر بام آن و سفر به عمیقترین لایههای تاریخ، به افکار، اندیشهها و شکل زیست اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آفرینندگان آن پی برد و به برخی از راز و رمزهای زندگی آنان دست یافت.
بافت پرسابقهٔ کهن دیار ما بوشهر نیز با عمری چند صدساله به عنوان سازوارهای زیبا و با ساختار و معماری ویژهٔ خود که همواره تحسین اهل فن را برانگیخته است، یکی از نمونههای بارز میراث فرهنگی- تمدنی انسان بوشهری، ایرانی و جهانی بوده و در ردیف آثار و اندوختههای سترگی است که فرزندان ایران زمین درپهنهٔ میهن باستانی ما از خویش به یادگار گذاشتهاند.
این دستاورد پرشکوه معماری ولی با صد حیف و دریغ اینک یا به علت عدم احساس تعلق خاطر و بیاعتنایی مسئولان امر و یا به دلیل سهل انگاری و ناپیگیری آنها و نیز به علت یورش برخی از اصحاب حرص و آز در کمین نشسته که فقط به منافع سرشار اقتصادی خود میاندیشند، و یا به دلایل ناگفتهٔ دیگر، در معرض ویرانی است که استمرار این وضعیت دردناک، میتواند تا چند سال دیگر کلیت قالب بندی بافت پیرسال بوشهر را از عرصهٔ ارمغانهای معماری بشریت حذف کرده یا آن را به شیری بییال و دم و اشکم و به سرنوشت اسفبار بازار قدیمی بوشهر تبدیل کند.
تخریب دو خانه متعلق به روزنامه نگار شهیر بوشهری، زنده یاد عبدالرحیم جعفری و خانهٔ داستان نویس مطرح بوشهر، احمد آرام که هرسه با وجود ثبت در آثار ملی، به دستور مدیریت وقت میراث فرهنگی بوشهر عملی شد، هنوز ذهن و روان هواداران بافت قدیم را آزار میدهد. در حال حاضر نیز برخی ادارهها و شرکتهای استانی زمینه سار نابودی و یا دست کم به هم زدن شکل و شمایل بخشی دیگری از بافت قدیم بوشهر واقع در محلهٔ شنبدی در شمال مسجد ملک میباشند.
مسئولیت این پیشآمدها اما به عهدهٔ همهٔ دستگاههای مرتبط، سازمان میراث فرهنگی، راه و مسکن، شهرداری، شورای شهر و استانداری بوده و هرکدام در چهارچوب شرح وظایف خود باید پاسخگوی بوشهریها و به خصوص دوستداران میراث فرهنگی باشند.
در این میان، البته سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی حفاظت و حراست از نمودهای فرهنگی و تمدنی، دارای وظیفهای دوچندان بوده و باید بیش از دیگر سازمانها به افکار عمومی و دستگاههای بالادستی جواب دهد؛ زیرا طبق قانون هرگونه مداخله در ساختار معماری بافت قدیم و از جمله تخریب وساخت وساز درآن، در گرو صدور مجوز از سوی سازمان میراث بوده و دخل و تصرف در آثار ثبت شدهٔ ملی بدون کسب اجازه از آن نهاد جرم محسوب میشود.
البته در هرشرایط، حقوق مادی ومعنوی مالکان باید براساس قانون به تمام و کمال رعایت شده و در خصوص اهمیت بناهای تاریخی نیزبه آنان توضیح اقناعی و کافی داده شود.
در این وضعیت، ما علاقه مندان به میراث فرهنگی به این باوریم که افزون بر مسئولیتهای شخصی، تاریخی و ملی دست اندرکاران متعهد و دلبسته به آثار فرهنگی، وظیفه سازمانی و اداری آنها نیز حکم میکند اجازه ندهند یادگار تمدنی گذشتگان ما به بهانههای مختلف از جمله فرسودگی، آماج تصرف، آسیب رسانی و انهدام احتمالی اشخاص حقوقی (برخی دستگاهها و شرکتها) و افراد حقیقی (بساز و بفروشها) قرار گیرد.
همچنین شرکت فاضلاب با اجرای طرح فاضلاب در بافت قدیم و شهرداری با آسفالت کوچههای آن و انجام سایر اقدامات عمرانی، باید علل و عوامل زیست محیطی فرسودگی بافت چهارمحل را از بین برده و یا حداقل آن را کنترل نمایند.
سازمان فرهنگی و ورزشی شهرداری نیز لازم است با برگزاری جلسات توجیهی در مساجد چهارمحل و با حضور کنشگران حوزهٔ میراث فرهنگی، اهالی محلات را از اهمیت ملی و جهانی صورت بندی آن محلهها آگاه کرده و مسئولیت حراست از این مجموعهٔ تاریخی را به آنان یادآور شود.
در این مورد، نقش نهادهای مدنی و به ویژه نقش رسانههای جمعی، مطبوعات، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در روشنگری اذهان، نقد عملکرد صاحب منصبان و افشای زد و بندهای مالی و اداری آلوده که ممکن است در این طرحها رخ دهد، بسیارمؤثر خواهد بود.
نجف آهوچهر، علی آتشی، حمید آباذر، کریم آبادی، احسان احمدزاده، علی احمدی، عبدالحسین احمدی ریشهری، ماندانا احمدی، مجید اجرایی، سیامک ارجمندزاده، محمدجعفر ایزدپناه، علی ایزدجو، عالی بازدار، محبوبه بحرینی، مجید بحرینی، حسین بختیاری آزاد، سیامک برازجانی، سینا برازجانی، سیروس بنه گزی، محمد کریم بنه گزی، محمدحسین بکمی، غلامعلی تمهید، فرشید جان احمدیان، آزاده جلالی، محمود جمهیری، مهدی جهان بخشان، محمود جهانی آباد، فریبا حسینزاده، حسام حق پرست، حماسه حق پرست، علی اکبر حق پرست، محمدرضا حق پرست، محمدکاظم حقشناس، احمد خالق پناه، جلال خسروی، میترا خواجه ئیان، مهناز خواجه ئیان، مریم خرمی، صدیقه خرمی، محمد دادفر، علی دباش، ابراهیم دانش دوست، صالح دروند، حسین دهقانی، سرور دهقانی، خسرو دهقانی، نبی دهقانی، محمود دهقانی، رها رفاهی، حسین رویین، مسلم رویین، قدرت اله رحیمی، میثم روایی، حامد رحمتی، ستاره زال، مرتضی زندپور، کورش سلطانی، اصغر سیف بوشهری، آذین سیف بوشهری، احمد سبحانیان، محمدباقر سملی، حسین شاکری، حمید شاه ولی، محسن شریف، جواد شمشیری، نعمت اله شیخ سقا، حسین شریفی، غلام شبانکاره، آکا صفوی، محمدرضا عزیزپور، راضیه عقیلی مهر، مهدی علیپور، فاطمه علیخواه، ناصر علیخواه، مجید عوض فرد، امید غضنفر، طاهره غمخوار، داریوش غریبی، محمدجواد غریبی، حسین فخرایی، بابک فقیه، خورشید فقیه، احمد فکراندیش، اسفندیار فتحی، ناصر قاسمی، غلامعلی قاضی، محسن قیصیزاده، میثم قیصیزاده، یونس قیصیزاده، ندا کشاورز، کاووس کمالی، محسن کارگر، عبدالحسین کنین، مهری کرمی، سمیرا کیارش، سمیه کیارش، ابراهیم گرمساری، امین گنبدیپور، نعمت اله گنبدیپور، نوید گنبدیپور، حسن لاوری، عبداله لاوری فرد، مسعود ماهینی، قاسم محمدی، اسماعیل منصورنژاد، خلیل موحد، حمید موذنی، طالب موذنی، نگار موذنی، حدیث مهندسی، سارا مویدی، سعید موذنی، صمد موذنی، عادل مقدس، نیما مهرپویا، شهین موذنی، بهرام نکیسا، فاطمه هاشمی، موسی ولیزاده، پرویز هوشیار، سیدقاسم یاحسینی، جهانشیر یاراحمدی، فرید یوسفی، محمود یوسفی، پیمان یوسفی، محمد یوسفی.