۱۳۹۲ آبان ۲۹, چهارشنبه

نقض حقوق بدیهی و مسلم زنان ایرانی به جهت آمیختگی شرع با قانون








با تصویب قانون حمایت از خانواده جدید شایعه گسترده ای با برنامه ریزی قبلی توسط دولتمردان ایرانی در مقابل عصیان زنان فهیم ایران، پراکنده و قانون جدید را با ذکر چند مثال غیر مهم از آن ، قانون حمایت از زن نامگذاری و بدون هرگونه اطلاع رسانی و یا امکان  مطالعه سهل برای عامه زنان کلید حل مشکلات زنان معرفی نمودند . لکن صرفنظر از اینکه قانون مزبور دارای ایرادات و نواقص فراوانی است که در مباحث دیگر به تفصیل بیان گردیده است ، هیچگونه اشاره ای به درد قدیمی عمیق و  بی درمان زنان ایرانی مبنی بر  نداشتن حق طلاق و اسیر ابدی گشتن در دست مرد با جاری شدن صیغه عقد ننموده است . دردی که اکنون به یقین گریبانگیر بیش از یک سوم زنان ایرانی بوده و موجب چه فاجعه ها و ظلم هائی که نشده  و هر روز نیز بیشتر  می شود.
بدین توضیح که :
مطابق ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی  با این متن : «مرد می‏تواند هر وقت كه بخواهد زن خود را طلاق دهد.» که استخراج شده توسط فقهای عظام جمهوری اسلامی ایران  از آیات  226،232،241 سوره بقره ،آیه 20 سوره نساء، آیه 49 سوره احزاب و آیات 1و2 سوره طلاق است ، حق طلاق در ایران بطور مطلق صرفاً با طی یکسری پروسه های تشریفاتی در دست مرد است . زن نیز تحت شرایطی پیش بینی شده در مواد 1129 - 1029 و 1130 که عبارتند از امتناع شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجرای حکم محکمه مبنی بر الزام او به دادن نفقه و ناتوانی شوهر از دادن نفقه ، عدم ایفای سایر حقوق واجبه زناشویی (غیر از انفاق)، ابتلای شوهر به امراض مسری صعب العلاج، و سوء معاشرت شوهر و به طور کلی وجود عسر و حرج برای زن و غایب مفقود الاثر بودن شوهر ، می تواند پس از اثبات مراتب فوق و گذشتن از هفت خان رستم  ( که فعلاً هیچیک از موارد فوق نیز مورد بحث ما نیست ) از شوهر خود طلاق بگیرد .
و اما موضوع بحثی که ایران دارای مبتلابهان فراوان و غیر قابل پیش بینی است زنانی هستند که  شوهرانشان 1- مدام در حال تحقیر و خیانت به آنان با زنان متعدد قرار دارند 2- دارای بیماریهای روانی متعدد ادواری و یا پارانوئیدی هستند 3- زنان را مورد ضرب و شتم بدون آثار عینی یا شکنجه روحی قرار می دهند 4- از شرکت در اجتماع و یا اشتغال زن جلوگیری می کنند و نهایتاً زنانی که بطور خیلی طبیعی و غریزی دیگر علاقمند به شوهران خود نیستند .
مطابق قوانین حاکم بر ایران هیچ ترتیبی در خصوص چنین مواردی  اتخاذ نگردیده و  زنانی با این معضلات که اخیراً نیز در ایران بسیارند، علیرغم مواجهه با چنین مشکلاتی که ادامه زندگی را برای آنان غیر ممکن نموده و اغلب به خود کشی می انجامد ، هیچگونه چاره ای برای آزادی و رهائی از دست شوهران خود جز ارائه یکسری امتیازات به شوهر( آنهم در صورت قبول مرد )  مانند بخشش مهریه وکلیه حقوق مالی، انتقال اموال تحت مالکیت خویش به شوهران و یا صرفنظر کردن از حضانت فرزندان خود و  هزاران مورد دیگر که بعضاً سر به رسوائی می کشد ، برای راضی نمودن وی به طلاق خویش ندارند.  چرا که در ایران با انسان تلقی ننمودن زن  این حق مطلق صرفاً به مرد اعطا شده ، چرا که در ایران صرفاً حقوق مردان با تصویب قانون و بخشنامه های روزانه در خصوص مهریه و نحله مد نظر قرار می گیرد ، چرا در ایران زن حق تحصیل، اشتغال ، ترک تابعیت ، تعیین محل سکنی ، مسافرت و خروج از کشور و حتی بیرون رفتن از منزل بدون اجازه مرد را ندارد ، چرا که در ایران زن حق کراهت و یا عدم علاقمندی به شوهر را ندارد ، چرا که در ایران به جهت عدم رعایت عدالت و حقوق طبیعی زنان، در دفترخانه ازدواج چگونگی پرداخت مهریه و عواقب آن توسط عاقد فقط به مرد تفهیم می گردد و چه بسا اگر در همان دفترخانه قوانین راجع به طلاق به زن تفهیم گردد که با قرائت صیغه عقد اسیر مرد بوده و دیگر تحت هیچ شرایطی قدرت ابطال این عقد را ندارد  اصلاً ازدواجی رخ  نمی داد .
این موضوع دردی است که سالیان سال گریبانگیر زنان ایران بوده و هر بار ما وکلای دادگستری بجای دولتمردان ایران از بازگو کردن این موضوع به زنی که ادامه زندگی با همسرش دیگر برای او غیر قابل تحمل گردیده و برای رهائی از وضعیت موجود به قانون کشورش و در راستای آن و اطلاع از حقوق شهروندی خود به ما پناه آورده است ، احساس شرمساری و شرمندگی کرده ایم . شرمساری از اینکه به همان زن بگوئیم شما قانوناً هیچ راهی برای رهائی از این زندگی مشترک نداشته و تا ابد مجبور به تحمل آزار و شکنجه های همسر خود خواهید بود تا زمانی که شوهرتان از شما خسته شده و با یک اراده و بدون هرگونه دلیل شما را طلاق داده و آزاد سازد.
حال با اوصاف فوق دولتمردان ایران مدام دم از ارزش ، عزت و جایگاه زن در اسلام و ایران  و برابری زن و مرد و رعایت حقوق بشر به نحو احسن و تکذیب گزارشات مبنی بر نقض حقوق بشر در ایران  می زنند که خدای نقض حقوق بشر در ایران بوده و این مثالها تازه قطره هائی از دریای دردهای زنان و مردم ایران زمین است . چه اگر کسی تنها یکساعت در راهروی دادگاههای خانواده ایران قدم زده و چشم و گوش خود را به اعمال و سخنان پراکنده در آنجا باز کند به وضوح چگونگی نقض حقوق بشر و زن در ایران را با کشیدن بچه ای به زور از سمت مادر و تحویل اجباری آن به پدر در زیرفریاد و گریه های کودک ، ضرب و شتم های مردان به همسرانشان در منظر ضابطین قضائی به جهت حضور در دادگاه و گریه های دختران جوانی که در معرض پیشنهادات ننگین قضات دادگاهها قرار می گیرند ، خواهد دید .
به امید روزی که ایرانی آزاد و قانونمند با مردمانی شاد داشته باشیم .
نویسنده : اشرف قربانی
وکیل پایه یک دادگستری
کارشناس ارشد رشته حقوق خصوصی

دیدبان حقوق بشر: حقوق پناهندگان افغان در ایران نقض می‌شود







سازمان دیدبان حقوق بشر که مقر آن در نیویورک است در تازه‌ترین گزارش خود درباره وضعیت پناهندگان و مهاجرین افغان در ایران نوشته که حقوق این افراد توسط دولت ایران نقض می‌شود.
براساس اعلام اداره کل امور اتباع و مهاجرین خارجی ایران، در سال ۲۰۱۲ حدود ۱. ۴ تا ۲ میلیون افغان در ایران زندگی می‌کنند و مشغول کار هستند که به عنوان پناهنده در این کشور ثبت نشده‌اند و کل پناهندگان افغان در این کشور به ۲. ۴ میلیون تا ۳ میلیون نفر می‌رسد.
این گزارش افزوده است که در سال‌ھای اخیر شرایط برای مهاجرین افغان در ایران دشوار‌تر شده، فشار علیه تمام افغانھای مقیم ایران افزایش یافته که می‌توان به موانع بزرگ همانند عدم دریافت کمک‌های بشر دوستانه، بازداشت خود سرانه مهاجرین و اینکه مهاجرین افغان در برابر کارفرمایان خصوصی از خود قدرت دفاع ندارند، اشاره کرد.
این نخستین باری است که یک نهاد مهم بین‌المللی دولت ایران را متهم به نقض حقوق بشری پناهندگان افغان در این کشور می‌کند.
این گزارش براساس مصاحبه با ٩٠ نفر افغان‌های تدوین شده که زندگی در ایران را تجربه کرده و دیدبان حقوق بشر براساس این مصاحبه‌ها ایران را به دلیل نداشتن یک نظام پناهجوی کارا به نقض حقوق این افراد، بازداشت‌های خود سرانه و نبود مصونیت برای پناهجویان تازه وارد، متهم کرده است.
دیدبان حقوق بشر افزوده که حکومت ایران با توجه به قانون این کشور و حقوق بین الملل خلاف تعهدات خود نسبت به پناهندگان مهاجر عمل می‌کند.
این گزارش به نقل از نعیم ۳۰ ساله که همراه با ۵۰۰ افغان دیگر به صورت غیر قانونی به ایران سفر می‌کردند، نقل قول کرده است: "پس از عبور از مرز در حال استراحت بودیم که متوجه شدیم سربازان ایرانی ما را محاصره کرده‌اند و بعد ما را در داخل یک کامیون بزرگ سرپوشیده که منفذی برای هوا نداشت سوار کردند. نزدیک بود از کمبود اکسیژن خفه شویم. سربازان ایرانی به ما گفتند که شما باید بمرید و هرچه التماس کردیم در کامیون را باز نکردند."
احساسات ضد خارجی در ایران
گزارش دیدبان حقوق بشر افزوده که سیاست‌های دولت ایران بدین معنی است که کودکان بدون مدرک افغان در ایران اجازه رفتن به مکتب/مدرسه ندارند و مهاجرانی هم که به حیث پناهنده قبول شده‌اند، تنها به کارهای «دستی خطرناک با حقوق پایین» دسترسی دارند.
این سازمان در مورد بالا رفتن احساسات ضد خارجی در ایران هشدار داده است و نوشته که این موضوع افغان‌ها در این کشور را در معرض خشونت‌های فزیکی قرار داده است.
این سازمان افزوده که در بررسی‌هایش ھیچ مدرکی را دال بر وجود یک خط مشی سازمان یافته از سوی مقامات ایران برای اخراج پناهندگان دریافت نکرده است، ولی محدودیت‌های سنگین و فزاینده در داخل ایران برای پناهجویان این خطر را برای مهاجرین افغان ایجاد می‌کند که آنانیکه واقعا با برگشت به افغانستان جانشان در خطر است با آسیب‌های جدی روبرو شوند.
این گزارش افزوده که در نقطه صفر بندر مرزی، اسلام قلعه در ولایت هرات در غرب افغانستان، اکثر مردان، زنان و کودکانی که با آنان مصاحبه شده بیشتر افرادی بوده‌اند که به تازگی از ایران اخراج شدند. برخی از مصاحبه شوندگان، اغلب مردانی بودند که پس از ورود به ایران به صورت قاچاقی در ایران زندگی می‌کردند و بدون داشتن اجازه رسمی کار می‌کردند.
دیدبان حقوق بشر افزوده است که بسیاری از این افراد شکایت می‌کردند که در ھنگام دستگیری و اخراج، توسط مسئولین ایرانی مورد آزار واذیت‌ھای گوناگون قرار گرفته‌اند.
این گزارش افزوده که تعداد از مصاحبه شوندگان وضعیت روحی کاملاً بحرانی داشتند و این سازمان با پدر و مادری صحبت کرده که آنان را در مسیر اخراج از ایران از فرزندانش جداکرده بودند و نمی‌دانستند که فرزندان خود را دوباره چگونه پیدا کنند.
این گزارش افزوده است که مهاجرین افغان در ایران از نظر درآمد اولیه زندگی در وضعیت بهتری نسبت به بسیاری در افغانستان قرار دارند و فرزندان آنان نیز قادر به تحصیل در این کشور هستند، اگرچه در بعضی موارد آنان در زمینه آموزش فرزندان خود با مشکلات زیادی روبرو هستند.
این گزارش افزوده که زنان در ایران نسبتا از وضعیت خوبی بر خوردارند، دسترسی به آموزش و امکان درخواست طلاق را نیز دارند.
یکی از مقامات رسمی دولت افغانستان به گزارشگران حقوق بشر گفته است که مردم درباره قتل‌ھای ناموسی در افغانستان گزارش‌های را دریافت می‌کنند و در نتیجه نمی‌خواهند که به افغانستان برگردند.
این نهاد حقوق بشری افزوده است که دولت ایران با تنگ‌تر کردن عرصه زندگی بر مهاجرین افغان تلاش دارد تا آنان را وادار به بازگشت به افغانستان کند.
این گزارش به دولت ایران توصیه کرده که پناھجویان و پناھندگان ثبت نام شده افغان را با زور به افغانستان باز نگرداند و روند درخواست پناهندگی را برای افغان‌ها مسدود نکند.
این گزارش تاکید کرد که باید به ھر افغان که با اخراج از ایران مواجه است، فرصتی داده شود تا قاضی به پرونده او رسیدگی کند.
دیدبان حقوق بشر تاکید کرده که اکنون برای اتباع افغانستان مناطق ممنوعه اعلام شده که باید لغو شود و افغان‌ها باید بدون هیج گونه تبعیض آزادی تردد داشته باشند. این گزارش نوشته که نیروهای امنیی و مقامات دیگر باید با افغان‌ها برخورد شایسته انسانی و مطابق به قوانین داخلی و بین المللی داشته باشند.

تصویب قطعنامه پیشنهادی در محکومیت نقض حقوق بشر در ایران







کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد به قطعنامه پیشنهادی کانادا در محکومیت نقض حقوق بشر در ایران رای داد. نماینده دائمی ایران در سازمان ملل متحد این قطعنامه را "غیرسازنده" خواند.
در جریان نشست این کمیته در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک، نماینده کانادا گفت قطعنامه پیشنهادی ضمن استقبال از تحولاتی که در پی انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری رخ داده، ادامه نقض حقوق بشر در ایران را محکوم می‌کند.
این قطعنامه با ۸۳ رای مثبت، ۳۶ رای منفی و ۶۲ رای ممتنع به تصویب رسید.
سال گذشته هم قطعنامه پیشنهادی کانادا با میزان مشابهی از آرا مثبت تصویب شده بود.
به گزارش خبرنگار بی‌بی‌سی فارسی در نیویورک، نماینده کانادا آمار بالای اعدام، تداوم حصر رهبران مخالفان و حبس معترضان به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸، و تبعیض علیه اقلیت‌های قومی و مذهبی را به عنوان نمونه‌های تداوم نقض حقوق بشر ذکر کرد.
تداوم حصر رهبران اعتراض‌های پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ و حبس مخالفان بازداشت‌شده در جریان آن اعتراض‌ها و تبعیض علیه اقلیت‌های قومی و مذهبی را به عنوان نمونه‌های تداوم نقض حقوق بشر ذکر کرد.
او از این‌که دولت جمهوری اسلامی اجازه سفر گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور ایران را به آن کشور نمی‌دهد هم ابراز نگرانی کرد.
محمد خزاعی، نماینده دائمی ایران در سازمان ملل متحد، در مخالفت با این قطعنامه ،دولت کانادا را به سیاست یک بام و دو هوا و استفاده ابزاری از کمیته سوم سازمان ملل متهم کرد.
آقای خزاعی با "غیرسازنده" خواندن قطعنامه پیشنهادی کانادا، متن آن را پر از اطلاعات نادرست و جعلی خواند و گفت نمی‌توان بر اساس "چند مورد محدود نقض حقوق بشر در ایران" قطعنامه صادر کرد.او با اشاره به انتخاب دولت جدید در ایران گفت کشورش متعهد به همکاری با ساز و کارهای سازمان ملل برای بهبود وضعیت حقوق بشر است.
پیش از این رای‌گیری، ۲۵ سازمان غیر انتفاعی در نامه‌ای از کشورها در کمیته سوم سازمان ملل متحد خواسته بودند تا این قطعنامه را تصویب کنند.
آنها با اشاره به گزارش اخیر احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور ایران که از عمیق‌شدن بحران حقوق بشر در ایران ابراز نگرانی کرده بود، نوشته بودند: " دولت جدید به ریاست جمهوری حسن روحانی قول داده است به طیف وسیعی از دغدغه‌های حقوق بشری در ایران رسیدگی کند. اما وضعیت حقوق بشر در ایران همچنان با نقض معمول حقوق مدنی و سیاسی، حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی همراه است".
این سازمان‌های غیر انتفاعی نوشته بودند تصویب این قطعنامه "پیامی رسا به دولت ایران و همهٔ ایرانیان می‌رساند که جهان برای بهبود پایدار وضعیت حقوق بشر در کشور آنها، کوشا و استوار است."
کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد همچنین قطعنامه‌های مشابهی علیه میانمار، سوریه و کره شمالی تصویب کرد.
این قطعنامه‌ها ماه آینده به نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد فرستاده می‌شوند که به طور معمول کشورها با همان میزان رای آن را تصویب می‌کنند.

هشتصد کارگر پلی‌اکریل اصفهان در اعتراض به عملی نشدن وعده فرماندار تجمع کردند







 بیش از ۸۰۰ کارگر کارخانه پلی‌اکریل اصفهان عصر دوشنبه ۲۷ آبان‌ماه در اعتراض به عملی نشدن وعده فرماندار در محوطه کارخانه تجمع کردند.
یکی از کارگران معترض که نامش منتشر نشده به خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفت: “فرماندار وعده داده بود اجرای سیاست کوچک‌سازی کارخانه پلی‌اکریل اصفهان را متوقف کند و کارگران هم بر همین مبنا تصمیم گرفته بودند اعتراضاتشان را موقتاً متوقف کنند.”
به‌گفته این کارگر فرماندار امروز گفته است سیاست کوچک‌سازی به قوت خود باقی است اما جزئیات قراردادهای کارگران تغییر نمی‌کند و کارگران تعدیل نمی‌شوند.
کارگر معترض ضمن بیان این‌که سخنان فرماندار غیرعملی و به زیان کارگران خواهد بود، افزود: “تعدادی از نمایندگان کارگران به ملاقات فرماندار رفتند تا وی را متقاعد کنند به کارخانه بیاید و درباره وعده‌هایش به کارگران توضیح بدهد اما فرماندار نه تنها به میان کارگران نیامد بلکه وعده‌های قبلی‌اش را نیز نقض کرد.”
یک هزار و ۵۰۰ کارگر کارخانه پلی‌اکریل اصفهان سال‌هاست که در قالب شش شرکت زیرمجموعه تحت مسئولیت شرکت مادر (هلدینگ) کار می‌کنند. با تصمیم کارفرما مبنی بر جداسازی شرکت‌های زیر مجموعه، امنیت شغلی کارگران در خطر قرار گرفته است.
بر اساس سیاست کوچک‌سازی این کارخانه، مجموعه شرکت‌های پلی اکریل ایران در حال واگذاری است.

بازداشت دارویش قادری ساکن استان البرز







 در پی حمله نیروهای امنیتی به تکیه دراویش "قادری کسنزانی" حدودا پانزده تن از ایشان بازداشت شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی هفته گذشته ماموران امنیتی لباس شخصی به منزلی مسکونی که به عنوان تکیه در سه راه حسن آباد کرج استفاده می‌شد حمله کردند.
یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفت: "پانزده تن از دراویش در این منزل مسکونی در شب عاشورا مشغول انجام مراسم آئینی خود بودند که با حمله نیروهای امنیتی که همگی لباس شخصی بتن داشتند بازداشت شدند."
وی در ادامه گفت: "مامورین به دراویش بازداشت شده چشم بند زده و ایشان را به مکان نامعلومی منتقل کردند."
دو طریقت قادری کسنزانی و نقشبدی که عمدتا اهل سنت می‌باشند بر اعمال روزانه توصیه شده توسط شریعت خود موظف به انجام اوراد و اذکار روزانه، هفتگی وسالانه هستند.
این اعمال بصورت جمعی و انفرادی ادا می‌شوند. دراویش قادری و نقشبندی در ایران از احداث تکایا و ممارست مراسم ذکر و نمازهای جماعت محروم می‌باشند.

تجمع کارگران در شهرستان نکا به دلیل دریافت نکردن حقوق







شماری از کارگران شرکت “نکا سفال” مقابل فرمانداری شهرستان نکا در استان مازندران تجمع کردند. این کارگران می‌گویند چند ماه است که حقوقی دریافت نکرده‌اند.
به گزارش تارنمای محلی نکانیوز، این کارگران اعلام کرده‌اند که “حدود سه ماه حقوق دریافت نکرده‌اند و مسئولان شرکت جوابگو نیستند و این در حالی است که کارگران در شرایط بسیار نابسامان اقتصادی و در تنگنای شدید معیشتی قرار گرفته‌اند.”
علی رجبی، فرماندار نکا گفته است: “با توجه به این‌که شرکت نکا سفال حدود یک سال به دلیل بدهی‌های مختلف از جمله آب، برق و گاز تعطیل است، قول مساعد بر پیگیری داده شد.”

گزارشی از وضعیت زندان ندامتگاه مرکزی کرج







زندان ندامتگاه مرکزی کرج با نزدیک ۸ هزار زندانی، حدود ۴۰۰ زندانی زیر حکم اعدام و ۴ زندانی عقیدتی و سیاسی از شرایط نگران کننده‌ای برخوردار است.
یکی از زندانیان ندامتگاه مرکزی کرج به گزارشگر هرانا گفت: "زندانیان در بدو ورود به زندان بازرسی می‌شوند و کفش، کاپشن و هر لباس گرمی که همراه داشته باشند از ایشان گرفته می‌شود و در مقابل حتی یک جفت دمپایی نیز به ایشان داده نمی‌شود و پابرهنه وارد بند می‌شوند."
وی در ادامه گفت: "مسئولین حتی پتو نیز به زندانیان نمی‌دهند و زندانی جدید الورود باید خود شخصا پتو خریداری نماید. مسئولین به خانواده زندانیان اجازه آوردن لباس گرم را نمی‌دهند و هر سال تنها یکبار زندانی می‌تواند از طرف خانواده لباس دریافت کند که در بین آن اقلام، لباس گرم موجود نیست و خانواده‌ها نمی‌توانند عملا کاپشن و سویی شرت برای زندانیان بفرستند."
این زندانی در ادامه بیان داشت: "زندان از لحاظ بودجه بهداری با کمبودهای بسیاری روبرو شده و بتازگی هزینه زندانیان بیمار را به گردن خود ایشان می‌گذارد. از طرفی هم وضعیت تغذیه زندانیان و جیره دولتی بسیار خراب شده است. بهداری حتی دارویی برای زندانیان بیمار ندارد و قفسه داروهای بهداری کاملا خالی است. بیماران مبتلا به سل و بیماری‌های خونی همانند هپاتیت و ایدز بسیار زیاد است. زندانیان مبتلا به سل، هپاتیت و ایدز حتی قرنطینه هم نمی‌شوند و زندان برای اینکه این زندانیان از سوی همبندیانشان طرد نشوند اعلام نمی‌کند چه کسانی بیمار هستند و خود بیماران نیز از همبندیانشان این موضوع را پنهان می‌کنند."
وی در مورد وضعیت غذای زندانیان گفت: "بهترین غذایی که در زندان بصورت نهار به زندانیان می‌دهند سویا پلو، رشته پلو و عدس پلو است که آن هم با کیفیت بسیار پایینی تهیه می‌شود و بسیار خشک است. گوشت سفید و قرمز بطور کامل از برنامه غذایی زندانیان حذف شده و کمبود نان هم بصورت هر روزه مشاهده می‌شود. مواد مخدر در زندان بسیار فراوان است و راحت‌تر از خارج از زندان مواد مخدر پیدا می‌شود."
این زندانی همچنین گفت: "آب گرم برای استحمام وجود ندارد. آب گرم دقیقا ساعت ۹ و نیم وصل می‌شود و این ساعت نظافت آغاز می‌شود و پس از آن نیز خاموشی است و اجازه رفتن به حمام با آب گرم عملا برای زندانیان وجود ندارد. همین موضوع باعث شده زندانیان مجبور باشند با آب سرد دوش بگیرند و یا قید حمام را بزنند. برای همین بیماری‌هایی مانند سرما خوردگی و عفونت گلو و حشرات موزی همچون شپش و ساس در بین زندانیان به وفور یافت می‌شود. در بند ما که جمعیتش پانصد و خورده‌ای است هفته‌ای ۲۵ نفر را به بهداری می‌برند. زندانیانی که شانس رفتن به بهداری زندان را پیدا می‌کنند، توسط پزشکی به نام دکتر (مومنات) بصورت جمعی (این منبع از کلمه گوسفندی استفاده کرد) ویزیت می‌شوند. دکتر حتی زحمت معاینه را هم به خود نمی‌دهد و تقریبا تمام نسخه‌ها شبیه هم هستند. آن هم داروهایی که در بهداری موجود است. تنها دارویی که غالبا تجویز می‌شود عبارت است از (یک برگ قرص سرماخوردگی، یک برگ قرص پروفن و یک برگ آنتی بیوتیک) هیچ‌گاه دوره درمان آنتی بیوتیک کامل تجویز نمی‌شود و این خود باعث مقاوم شدن بیماری می‌گردد. زندانیانی که نمی‌توانند به بهداری بروند، خودشان برای خود دارو تجویز می‌کنند و دارو را از بازار سیاه تهیه می‌کنند."
وی در ادامه بیان داشت: "قطع مکرر گاز بند هم باعث می‌شود زندانیان نتوانند بصورت شخصی برای خود غذایی تهیه کنند یا بسات چای را تدارک ببینند. آمار بالای بند نیز باعث می‌شود زندانیانی که اصطلاحا کاریدور خواب هستند تمام روز را در این هوای سرد و بدون لباس در هواخوری زندان بسر ببرند و در همان حیاط می‌خوابند. هواخوری اجباری صبح‌ها از ساعت ۹ و نیم صبح تا ۱۲، و بعد از ظهر از ساعت ۲ و نیم تا نیم ساعت قبل از تاریک شدن هوا است. زندانیانی که لباس مناسب ندارند باید در هوای سرد و بصورت اجباری در هواخوری بسرببرند. در هواخوری حتی مکان کافی برای قدم زدن زندانیان وجود ندارد. وسایلی مانند موکت کف کاریدور که زیر زندانیان کاریدور خواب بود، شیشه پنجره‌ها و تلویزیون‌های اتاق‌ها را زندانیان خودشان تهیه کرده بودند و تازه مسئولین بعد از فروش تلویزیون به زندانیان تلویزیون‌های هفصدهزار تومانی را مصادره کردند."
وی در پایان خاطر نشان کرد: "پیش‌تر زندان ندامتگاه از دو بند و ۱۰ سالن تشکیل می‌شد ولی بتازگی هر سالن این زندان را به یک بند تبدیل کرده‌اند. اکنون زندان از ۱۰ بند عادی و یک بند کارگری و یک بند رای باز تشکیل شده است. بند رای باز زندانیانی هستند که کار می‌کنند و از مرخصی هفتگی منظم برخوردارند. این زندانیان را معمولا از بین زندانیانی با جرایم مالی انتخاب می‌کنند. زندان ندامتگاه مرکزی کرج نزدیک ۸ هزار نفر زندانی را درخود جای داده است. حدود ۴۰۰ زندانی در این زندان محکوم به اعدام هستند. در بند ۷ زندان ندامتگاه مرکزی کرج چهار زندانی سیاسی و عقیدتی بنام‌های محمدرضا پورشجری، علی معزی، بهنام ایرانی و حسین ساکتی آرامسری (استیفان) نگهداری می‌شوند."

تعویق ۴ ماهه حقوق ۳۰۰ کارگر ماشین آلات صنعتی تراکتورسازی







سیصد کارگر ماشین آلات صنعتی تراکتورسازی تبریز ۴ ماه است که حقوق‌شان را دریافت نکرده‌اند.
یکی از اعضای شورای اسلامی کار کارخانه ماشین آلات صنعتی تراکتورسازی با اعلام این خبر به ایلنا گفت: علاوه بر عدم پرداخت حقوق ماه‌های تیر، مرداد، شهریور و مهر ماه سال ۹۲، سازمان تامین اجتماعی بدلیل افزایش بدهی کارفرما حاضر نیست دفترچه‌های بیمه کارگران را بیش از این تمدید کند. در ماه‌های گذشته، اگر چه سابقه بیمه رد نمی‌شد اما با ضمانت، خواهش و التماس دفترچه‌های بیمه را تمدید می‌کردند.
وی با اشاره به بدهی بیش از ۳ میلیارد تومانی کارفرما به سازمان تامین اجتماعی، تصریح کرد: سابقه بیمه کارگران از خرداد ماه سال جاری در لیست بیمه‌شان درج نشده است.

بازداشت یک وبلاگ‌نویس ۱۶ ساله در ایران







داریوش پورسعید، رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات نیروی انتظامی (فتا) استان بوشهر از دستگیری یک وبلاگ‌نویس ۱۶ ساله در این استان خبر داد.
به‌گزارش ایسنا و به نقل از رادیو زمانه، رئیس پلیس فتای استان بوشهر گفت این نوجوان که نامش منتشر نشده، "اقدام به انتشار محتوای غیراخلاقی و ترویج فرهنگ ابتذال غرب" کرده بود.
داریوش پورسعید افزود: "پس از انتقال این نوجوان به مقر انتظامی، وی مدعی شد که از سوی دوستانش برای راه‌اندازی چنین وبلاگی اغفال شده و قصد داشته برنامه‌ها و تصاویر مشابه آن‌چه که در برخی شبکه‌های ماهواره‌ای منتشر می‌شود را انتشار دهند."

گزارش جلسه داخلی‌ ماهانه نمایندگی‌ سوئیس در روز یکشنبه ۱۰ نوامبر ۲۰۱۳ مصادف با ۱۹ آبان ماه ۱۳۹۲


    
این جلسه که همچون جلسات ماههای گذشته یکبار در ماه برگزار میگردد در این ماه نیز  در منزل آقای محمد احمدی یکی‌ از اعضا و قائم مقام نمایندگی‌ سوئیس راس ساعت  ۱۷/۳۰ دقیقه برگزار گردید
در ابتدا آقای محمد جاوید گوانی مسئول نمایندگی‌ سوئیس در کانون دفاع از حقوق بشر  در ایران  ، بعد از سلام و خیر مقدم خدمت اعضا شرکت کننده در این جلسه ماده ۲۵ اعلامیه جهانی‌ حقوق بشر  که میگوید 
الف / هر کس حق دارد که سطح زندگی‌ او ، سلامتی‌ و رفاه خود و خانوادهاش را از حیث خوراک و مسکن و مراقبتهای طبی و خدمات لازم اجتماعی تامین کند و همچنین حق دارد که در موقع بیکاری ، بیماری ، نقض اعضا ، بیوگی ، پیری یا در تمام مورد 
ب / دیگری که به علل خارج از اراده او وسایل امرار معاشش از دست رفته باشد از شرایط آبرومندانه زندگی‌ برخوردار باشد . مادران و کودکان حق دارند که از کمک و مراقبت  مخصوصی بهر ماند شوند . کودکان چه بر اثر ازدواج و چه بدون ازدواج به دنیا آماده باشند حق دارند که همه از یکنوع حمایت اجتمایی‌ برخوردار شوند ، را قرائت کردند و جلسه را به جناب آقای فرشاد لک مسول جلسه تحویل دادند 
فرشاد لک یکی‌ دیگر از اعضا کانون دفاع از حقوق بشر در ایران نمایندگی‌ سوئیس به  عنوان مدیر جلسه نیز بعد از خوشامد گوئی به حضار ، طبق پلان جلسه از جناب آقای  سید محمود نور بخش  فعال حقوق بشر دعوت کردند تا گزارش تفضیلی ، آماری نقض  حقوق بشر در ایران مهر ماه ۱۳۹۲ را به دلیل طولانی‌ بودن در ۲ بخش برای حضار بررسی و آن را با مشابه ماه قبل مقایسه نماید

       
آقای سید محمود نوربخش در بخش اول گزارش خود که شامل گزارشات مندرج شده در سایتهای حقوق بشری بود به اعدام ۵۴ زندانی در مهر ماه ، بازداشت ۹۱ نفر از دگر  اندیشان و محکومیت ۱۴۱۷ ماه حبس برای ۷۳ نفر از سوی دادگاه انقلاب اشاره کرد  همچنین گزارشات دریافتی نیز به صورت جداگانه در حوزههای مختلف مورد بررسی قرار گرفت . 
در ادامه آقای لک با تشکر از آقای نور بخش از سخنران بعدی آقای آرمان وطن دوست  فعال حقوق بشر دعوت کردند تا سخنرانی‌ خود را آغاز نمایند

             
آقای وطن دوست دومین پروتکل اختیاری میثاق بین المللی حقوق سیاسی و مدنی به  منظور الغای مجازات مرگ مصوبهٔ ۱۵ دسامبر ۱۹۸۹ به شماره قطعنامهٔ ۴۴/۱۲۸ مجمع  عمومی‌ سازمان ملل را برای حضار قرائت و بررسی نمودند .این پروتکل که شامل ۱۱  ماده بود و ایشان برای اینکه شرکت کنندگان متوجه بند بند این پروتکل قرار بگیرند مثالهای مشابهی را آوردند  و آن را با اعدامهای اخیر ایران مقایسه نمودند .بعد از سخنرانی‌ آقای  آرمان وطن دوست و تشکر از ایشان پذیرایی‌ مختصری  از اعضا صورت گرفت . در ادامه  بخش دوم گزارش تفضیلی ، آماری نقض حقوق بشر در ایران توسط آقای سید محمود  نور بخش مورد بررسی قرار گرفت، در این بخش نکات مثبت اتفاقهای اخیر منجمله آزادی حمید قاسمی شال زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ و مرخصی زندانیان سیاسی که قبلاً از این حق محروم بودند مورد بررسی قرار گرفت. همچنین بررسی مستندات قانونی‌ و حقوقی گزارشات در مهر ماه ۱۳۹۲ که شامل نحوه برخورد با زندانیانی که دارای  مشکلات جسمی‌ و بیماری هستند ، اعدام افراد  زیر ۱۸ سال همچنین اعدام مجدد  محکوم به اعدامی که یکبار حکم اعدام در مورد او اجرا شده بود مورد بررسی قرار گرفت و در پایان آقای نور بخش متذکر شدند که دولت باید توجه بیشتری به گزارشهای حقوق  بشری داشته باشد . در ادامه آقای لک با تشکر از آقای نور بخش از سخنران بعدی جناب  آقای روح الله مرادی تقاضا کردند که سخنرانی‌ خود را پیرامون وضعیت فرهنگ و هنر  قشقایی آغاز نمایند

          
آقای روح الله مرادی فعال حقوق بشر سخنرانی‌ خود را پیرامون نگاهی‌ به فرهنگ و هنر فولکلوریک قشقایی و عوامل موثر در انزوا و اضمحلال آن آغاز کردند  آقای مرادی در مورد  ایل قشقایی و وابستگی این ایل به هنر موسیقی توضیحاتی دادند ، همچنین در مورد اینکه مسئولان دولتی با سنگ اندازی خود مانع رشد و ارتقای این فرهنگ میشوند ، همچنین تلاش برای تاسیس یک کانون فرهنگی‌ هنری که قدرت عملی‌ قانونی‌ و اجرایی داشته باشد با برخورد قهر آمیز نهادهای دولتی به نتیجهای نرسیده است 
بعد اتمام سخنرانی‌ آقای مرادی آقای لک با تشکر از ایشان جلسه را با آرزوی اینکه دیگر در هیچ کجای دنیا بخصوص ایران شاهد اعدام نباشیم به پایان بردند . جلسه بعدی کانون  دفاع از حقوق بشر در ایران  ، نمایندگی‌ سوئیس نیز در تاریخ ۸ دسامبر برگزار میگردد که متعاقباً فراخوان آن به اطلاع عموم خواهد رسید . بعد از اتمام جلسه به مدت ۱۵ دقیقه با  اعضا در مورد اعدامهای اخیر ، همچنین وضعیت مالی اعضائ نمایندگی‌ سوئیس در  کانون دفاع از حقوق بشر در ایران صحبت شد . لازم به ذکر است در این جلسه ۴ عضو  این نمایندگی‌ ، کمیتههایی‌ را که میخواهند با آن فعالیت کنند انتخاب کرده و به مسئول  نمایندگی‌ اعلام نمودند . آقای آرمان وطن دوست و سید محمود نور بخش در کمیته دفاع  از حقوق جوان و دانشجو ، آقای روح الله مرادی  در کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی‌ ، آقای حسین گرجی در کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان اعلام آمادگی نمودند که مکاتبات لازمه با مسئولین کمیتهها صورت گرفت .
در این جلسه هشت نفر از اعضا که عبارت بودند از : محمد جاوید گوانی ، محمد احمدی ، محمد رضا عبداللهی ، فرشاد لک ، حسین گرجی ، آرمان وطن دوست ، سید محمود نور بخش و روح الله مرادی حضور داشتند . همچنین در ماه قبل ۳ عضو جدید به نامهای محمد صفرزاده ، حمید حاجی زاده و سید حسین عارفیان به عضویت کانون در آمدند که در این  جلسه با اطلاع قبلی‌ حضور نداشتند . در این جلسه باخبر شدیم آقای وحید بردانی از  اعضا فعال کانون دفاع از حقوق بشر در ایران ، نمایندگی‌ سوئیس که حدود ۵ سال و نیم  است که در کشور سوئیس درخواست پناهندگی داده اند به دلیل ترک خاکی که برایشان آمده برای دومین بار در طی‌ یک سال به دلیل ماندن غیر قانونی‌ بازداشت و اکنون در زندان میباشند . 
با امید و آرزوی بهبود وضعیت تمامی‌ پناهندگان و آزادی تمامی‌ زندانیان سیاسی 
گزارش از محمد جاوید گوانی 
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران 
نمایندگی‌ سوئیس

نگاهی به فرهنگ و هنر فولکلوریک قشقایی و عوامل موثر در انزوا و اضمحلال ان


هر ملتی در جهان دارای فرهنگی مختص به خود بوده که از نیاکان و پیشینیان آنها بر جای مانده است و میشود گفت فرهنگ هر ملت شناسنامه هویتی ان ملت است , فرهنگ را ادوارد تایلور چنین تعریف میکند: 
«مجموعه پیچیده ای از دانشها , باورها , هنرها , قوانین , اخلاقیات , عادات و هر چه که فرد به عنوان عضوی از جامعه , از جامعه خویش فرا میگیرد »
هر منطقه از هر کشوری میتواند فرهنگی  متفاوت با دیگر مناطق ان کشور داشته باشد و فرهنگ به وسیله آموزش به نسل بعدی منتقل میشود 
ایل قشقایی , اتحادیه طوایف ترک زبان مهاجر به جنوب ایران (عمدتا استان فارس ) است که در زمان صفویه یکپارچه شده و بنام ایلخان خود و بر مبنای نام زادگاه خود شهر کش یا شهر سبز کنونی در حوالی رود قشقه دریا در ترکستان سابق , بنام قشقایی نامگذاری گردید و به سرعت به بزرگترین واحد ایلی _ سیاسی کشور مبدل شد که نقشی اساسی در معادلات سیاسی کلان کشور ایفا میکرد 
فضاهای کوچ و اتراق قشقایی همراه با کنش های فرهنگی ویژه عشایری مشتمل بر نوع پوشش , مناسبت اجتماعی , نحوه کوچ , مسیرهای ایل رو و ... جاذبه های متنوعی را پدید می آورند که در نوع خود برای ایرانگردان و جهانگردان جالب توجه است , عمده ترین زیست بومها را ایل راههای عشایری منطقه تشکیل میدهند 
قشقایی نیز به مانند سایر اقوام ایران دارای فرهنگی غنی است که شامل موسیقی , ادبیات فولک ایلی , جشنها , سوگها و مناسبت اجتماعی , صنایع دستی , رقص های خاص قشقایی و سایر موارد فرهنگی منسوب به خود است 
موسیقی ایل قشقایی با نام عاشیق ها , چنگیها و  ساربانها   در آمیخته و در این میان موسیقی عاشیقی از جایگاه والایی برخوردار است , موسیقی عاشیقی کهن و گسترده است و با شعر فولک  درآمیخته است.
عاشیقها برای رویدادهای غمناک و شاد  نوایی در سینه دارند. در هنر عاشیقی , حماسه جایگاه ارزنده ای دارد و در شعر ان عرفان مقامی شایسته . 
از خلال روایات قومی میتوان دریافت که عاشیق های قشقایی در اصل از مناطقی همانند قفقاز و شیروان به فارس مهاجرت کرده اند و وجوه اشتراکات قابل توجهی بین عاشیق های قشقایی و آذربایجانی به ویژه در در زمینه بیان شجاعت و مردانگی افسانه وار کور اوغلو وجود دارد , از آهنگهای قدیمی و امروزی عاشیق های قشقایی میتوان از سحر آوازی , جنگ نامه , معصوم , صمصام , کور اوغلو , غریب و صنم , نگار و محمود , باش خسرو , هلیله خسرو , گرایلی , باش گرایلی و غیره نام برد 
روزگاری نه چندان دور و در دوره اوج و اقتدار ایل قشقایی , همین وجوهات فرهنگی تنوع و زیبایی و شکوه خاصی به منطقه میبخشید و از علل جذب گردشگران داخلی و خارجی بود , عظمت و شکوه سیاه چادرهای مزین به دست بافته های بی نظیر زنان قشقایی که سر آمد بافندگان ایران بودند , کوچ هماهنگ و زیبای قشقایی ها موسیقی مقامی و زنده ان , شعر و ادبیات فولکلور و حماسی ان , مناسبت و مراسم خاص آنان , همه و همه چهره ای از یک فرهنگ غنی و پویا در جنوب به تصویر میکشید , اما سالهاست که که دیگر اثری از ان کارناوال فرهنگی غنی قشقایی نیست و دیگر سویی برای چشم نوازی ندارد 
تغییر سبک زندگی اجتماعی قشقایی ها به دلائل  مختلف اجتماعی و سیاسی , بسته شدن ایل راهها , خشک سالی های مداوم و غیره , از علل یکجانشین شدن بخش عظیمی از جامعه کوچرو و ایلی قشقایی بود و همین امر به خودی خود سبب از میان رفتن بخشی از ان نمودهای فرهنگی قشقایی گردید که البته این امر به دلیل تغییر ساختار سبک زندگی اجتماعی انسانها و نیاز قشقایی به تطابق با ان غیر قابل اجتناب بود 
اما آنچه که جای بسی نگرانی و تامل دارد , تداوم این فنای  فرهنگی پس از یکجانشینی است
قسمت اعظم قشقایی ها عمدتا در شهرهای استان فارس از جمله , شیراز ,فیروزآباد , آباده , کازرون , گچساران , قائمیه , اقلید و ... سکنی گزیده اند اما متاسفانه تاکنون هیچ اقدامی از جانب هیچ یک از دولتها در جهت حمایت از برنامه های فرهنگی این جامعه میلیونی و حفظ و گسترش ان صورت نگرفته است , کما اینکه در مواردی متعدد حتی سنگ اندازی هم در مسیر فعالیتهای منفردانه فعالین فرهنگی قشقایی انجام گرفته است 
سالهای سال است که فعالین فرهنگی هنری قشقایی مصرانه در تلاش برای اخذ مجوز احداث یک فرهنگسرا برای قشقایی هستند تا برنامه فرهنگی هنری قشقایی را سامان ببخشند اما تاکنون هیچ کدام از دولتها توجهی به این امر نداشته اند 
در بخش ادارات دولتی ناظر بر موارد فرهنگی استانها از جمله اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی , متاسفانه کارشناسان ان ادارات فاقد شناخت کافی از شعر و ادبیات  و موسیقی و جنبه های فرهنگی قشقایی هستند و قادر بر کنترل و نظارت عام بر ان نیستند و به همین دلیل نظارت یک نهاد خاص را می طلبد . 
فقدان یک مرکز فرهنگی هنری مستقل برای قشقایی , لطمات جبران نا پذیری را به شاخه های فرهنگی قشقایی و به ویژه در حوزه شعر و ادبیات و موسیقی وارد کرده است , عدم مطالعه و شناخت کافی از شعر و موسیقی فولکلور قشقایی , سبب یک حرکت انحرافی در این زمینه در بین جوانان علاقمند گردیده است 
به دلیل عدم وجود یک  مرکز فرهنگی هنری خاص , هیچ نوع نظارت و کارشناسی در بخش عمومی بر روی محصولات فرهنگی تولیدی صورت نمیگیرد , از سوی دیگر در بخش دولتی نیز کوچکترین نظارتی از سمت ادارات و نهادهای مسول بر نحوه پخش و عرضه این محصولات وجود ندارد و همین عدم نظارت دولتی سبب  فرصت  طلبی عده ای سودجو در جهت منافع شخصی گردیده تا شعر و موسیقی قشقایی را بازیچه امیال خود قرار دهند و به سمت نابودی سوق دهند 
تمامی محصولات فرهنگی انشعاب یافته از کانال این مراکز سودجو غیر قانونی , فاقد کیفیت سمعی بصری مطلوب و به دور  از اصالت و غنای فرهنگی قشقایی بوده و متاسفانه با نام و تیزر قشقایی به جامعه عرضه میشود که سبب خدشه دار  نمودن چهره فرهنگی قشقایی نزد هموطنان و همینطور ایجاد یک تصویر انحرافی از آنچه که فرهنگ و هنر قشقایی خوانده میشود , در اذهان مخاطبین جامعه شده است 
از این رو سالهاست که فعالین فرهنگی قشقایی اهمیت موضوع را عمیقا درک نموده و همواره به دنبال راهکارهای قانونی برای تاسیس یک کانون فرهنگی هنری که قدرت عملی قانونی و اجرایی داشته باشد بوده اند که متاسفانه در بیشتر موارد با برخورد قهرآمیز نهادهای دولتی مواجه بوده اند 
تلاش برای تاسیس این کانون با اهداف : ۱-مطالعه بر روی تمامی بخش های فرهنگی قشقایی , ٢ : برپایی کلاسهای آموزشی در زمینه  های فرهنگی هنری و انتقال صحیح ان به نسل های بعد ٣: نظارت بر روی تولید و عرضه تمامی محصولات فرهنگی قشقایی  ٤ : تولید محصولات فرهنگی هنری منطبق با فرهنگ قشقایی و اهداف دیگه , از اهم مطالبات فرهنگی فعالین قشقایی و در اولویت این خواست ها میباشد و بدیهیست که در صورت تداوم بی توجهی دولت به این امر مهم آخرین مجراهای تنفسی فرهنگ و هنر منزوی قشقایی مسدود خواهد شد 
روشن است که فرهنگ فولکلور قشقایی یکی از بارزترین جاذبه های فرهنگی اقوام ایران است و اضمحلال و نابودی ان یک فاجعه ملی و در ابعادی وسیع تر بین المللی خواهد بود 
از اینرو جامعه فرهنگی قشقایی خواستار  توجه تک تک فعالین و دلسوزان فرهنگی کشور در این مورد بوده و از تمامی مجامع و نهادهای حقوق بشری داخلی و بین المللی و در راس ان یونسکو , تقاضای توجه ویژه و فوری و  تلاش در جهت ممانعت از فنای کامل فرهنگ و هنر ایل قشقایی را دارد . 
روح الله مرادی قشقایی , فعال فرهنگی و عضو شورای مرکزی کمیته مدافعین حقوق بشر ایل قشقایی 
سوئیس -   10/11/2013 

گزارشی از فعالیت نمایندگان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در بیست و چھارمین اجلاس حقوق بشر در ژنو

        


   
                    
در این اجلاس که از تاریخ 9 سپتامبر 2013 ( 18 شهریور 1392) آغاز و تا 27 سپتامبر 2013   ( 5 مهر 1392) ادامه داشت            نمایندگان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران نمایندگی سوئیس حضوری فعال داشتند . آقای محمد جاوید گوانی مسئول
نمایندگی سوئیس در کانون  دفاع از حقوق بشر در ایران  از روز اول این اجلاس حضور داشتند ایشان ریاست دو رویداد جانبی با       موضوع پناهجویان ایرانی  و زندانیان سیاسی در ایران را در این اجلاس  برعهده داشتند 

                           
کارزار افشای نقض حقوق بشر در ایران  با حمایت و تدارک سازمان  غیر دولتی  سودویند دراین اجلاس شش رویداد جانبی باموضوعات گروههای قومی و محیط زیست در ایران به مدیریت خانم ژاله تبریزی،حق دانستن حقیقت و عدالت(25مین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی در ایران )به مدیریت آقای محمود اخوان، زنان در جمهوری اسلامی ایران به مدیریت خانم سیما حب وطن ، پناهجویان ایرانی به مدیریت آقای محمد جاوید گوانی ، زندانیان سیاسی در ایران به مدیریت آقای محمد جاوید گوانی و اقلیت های مذهبی به مدیریت آقای روح الله مرادی   برگزار کردند . آقای محمد جاوید گوانی همچنین به عنوان مسئول مالی دراین کارزار همکاری  کردند

سازمان غیر دولتی و اتریشی سودویند ، در همکاری با همراهان ایرانی خود ، از سال 2010 در شورای حقوق بشر از طریق تنظیم و موضع گیری ها و تدارکات اجلاس های موازی در موردوضعیت حقوق بشر در ایران فعال می باشد
  
                  
همچنین جناب آقای محمد احمدی یکی از اعضاء و قائم مقام  نمایندگی سوئیس که از روز سوم این اجلاس حاضر بودند در رویداد        جانبی با موضوع پناهجویان ایرانی  در مورد وضعیت پناهجویان ایرانی در کشور سوئیس  سخنرانی کردند

                
همچنین آقای روح الله مرادی از اعضاء نمایندگی سوئیس دررویداد اقلیت های مذهبی در ایران ریاست جلسه را برعهده داشتند.
همچنین نمایندگان کانون دفاع ازحقوق بشر درایران در این  اجلاس در زمینه های مختلف از قبیل عکسبرداری،تصویر برداری و
ارسال گزارشات این اجلاس به فعالیت پرداختند
گزارش محمد رضا عبداللهی