۱۳۹۲ دی ۳, سه‌شنبه

مدارس دولتی تهران به حوزه علمیه وابسته می‌شود









اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران با “حوزه علمیه برادران استان تهران” تفاهم نامه‌ای را امضا کرده که بر اساس آن مدارس دولتی تحت پوشش این طرح به مدارس وابسته به حوزه علمیه تبدیل می‌شوند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، مهران مجیدی نماینده کلیک ستاد همکاری حوزه علمیه و آموزش و پرورش با اعلام این خبر گفت: «مدارس دولتی به مدرسه وابسته به حوزه علمیه تبدیل می‌شوند و مدیریت حوزه با استقرار روحانی ثابت در این مدارس مدیریت تربیتی مدارس را بر عهده خواهد داشت، محتوای برنامه‌ها طبق شیوه‌نامه فرهنگی و تربیتی تایید شده کارگروه و توسط مدیر مدرسه اجرا خواهد شد.»
آقای مجیدی گفته براساس ظرفیت تعیین شده از سوی مدیریت حوزه، هر ساله مدارسی به این طرح افزوده می‌شوند.
نماینده ستاد همکاری حوزه علمیه و آموزش و پرورش همچنین عنوان کرد که این حرکت «در چارچوب احکام دینی و مقررات نظام جمهوری اسلامی در راستای اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش با محوریت و نشر اندیشه تبعیت از ولایت فقیه، رعایت شئون و نهادینه سازی و ضابطه‌مند کردن تمام فعالیت‌ها از جمله سیاست‌های مدنظر است.»
این نخستین بار نیست که بحث واگذاری برخی از مدارس به حوزه علمیه مطرح می‌شود. پنج سال پیش نیز در وزارت آموزش و پرورش ستادی به نام «ستاد همکاری‌های وزارت آموزش و پرورش و حوزه علمیه» ایجاد شد و این ستاد طرح استقرار دائمی روحانیون در مدارس را تهیه کرد. پس از آن نیز کلیک طرح واگذاری مدارس به حوزه علمیه مطرح شد.
هدف از استقرار روحانی درمدارس «پاسخگویی به نیازهای فرهنگی دانش آموزان» عنوان شد و قرار بود در مرحله اول روحانیون در مدارس شبانه روزی، استعدادهای درخشان، استثنایی و مراکز تربیت معلم مستقر شوند.
در‌‌ همان زمان اعلام شد که مدیریت ۴۲۰۰ مدرسه در سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه به حوزه علمیه واگذار شده و سایت رسمی وزارت آموزش و پرورش تایید کرد واگذاری مدیریت تعدادی از مدارس کشور انجام شده و مجوز آن زیر نظر حوزه علمیه قم صادر شده است.

اخراج ۱۱ کارگر منابع طبیعی نهالستان گریزه در سنندج









اداره منابع طبیعی شهر سنندج ۱۱ نفر از کارگران شاغل در نهالستان گریزه را به دلایل نامعلوم اخراج نموده است.
به گزارش کمیته‌ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری ،کارگران اخراجی در روز یکشنبه ۹۲/۱۰/۰۱ در مقابل اداره کل منابع طبیعی دست به تجمع اعتراضی زده و خواستار بازگشت به کار شدند. همچنین آنان تهدید کرده‌اند در صورتی که با بازگشت به کارشان موافقت نشود در روز سه‌شنبه همراه با خانواده‌هایشان در مقابل استانداری کردستان دست به تجمع خواهند زد.
لازم به ذکر است که این نهالستان داری ۱۷ کارگر با سوابق متفاوت می‌باشد. کمیته هماهنگی ضمن محکوم کردن اخراج این کارگران خواهان بازگشت به کار آنان و دیگر کارگران اخراجی می‌باشد.

پیام تسلیت تعدادی از زندانیان سیاسی به پیمان عارفی










جمعی از زندانیان محبوس در زندانهای اوین و رجایی شهر در پیامی به مناسبت درگذشت مادر پیمان عارفی در حادثه رانندگی ارسال کردند.
متن این نامه که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است به شرح زیر است:
جناب آقای امیررضا (پیمان) عارفی
از دست دادن مادری فداکار و همسری وفادار بطور همزمان و ناگهانی برای هر انسانی بسیار اندوهبار است اما تلخی حادثه زمانی دوچندان میشود که بدانیم این حادثه دلخراش پس از دیدار آن زنده یادان با شما در زندان مسجدسلیمان و در راه بازگشت به تهران رخ داده است و عمق این فاجعه آنگاه روشن میشود که بدانیم صدور حکم “حبس در تبعید” برای شما و دهها زندانی سیاسی دیگر بر خلاف موازین قانونی بوده و به همین دلیل خبر این رویداد غم بار خاطر همه آزادگان و آزاد اندیشان را غمگین و مکدر کرده است. ما نیز به عنوان همبندیان پیشین شما از بند ۳۵۰ زندان اوین در کنار سایر انسانهای شریفی که ابراز همدردی و همراهی کرده اند خود را در غم شما شریک میدانیم و برای آن عزیزان سفر کرده شادی روان و برای شما و دیگر بازمانده خانواده تان (برادر شما) بردباری آرزومندیم و امیدواریم مراتب همدردی و همدلی ما را پذیرا باشید.
محمد داوری
مهرداد آهن خواه
مهدی خدایی
محمدصدیق کبودوند
سعید متین پور
بهنام ابراهیم زاده
فرشید فتحی
علیرضا سیدیان
ابراهیم فیروزی
سیامک قادری
رضا شهابی زکریا
محمدصادق ربانی املشی
سعید مدنی
عبدالفتاح سلطانی
محمد سیف زاده
مصطفی نیلی

نامه زندانیان بهایی زندان رجایی شهر به معاون رئیس جمهور









جمعی از زندانیان بهایی زندان رجایی شهر کرج طی نامه‌ای به الهام امین‌زاده نوشته‌اند: «یک لحظه تصور کنید که چقدر دردناک است که در نقطه‌ای از این دنیای بزرگ یک انسان مسلمان را از کفن و دفن با احترام اموات خود بازدارند و یا گورستان‌هایی که محل دفن عزیزان آنهاست تخریب نمایند.»
متن کامل این نامه که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته را در زیر می‌خوانید:
سرکار خانم الهام امین زاده، معاونت محترم رئیس جمهور در حقوق شهروندی
با تقدیم مراتب احترام بعرض میرساند که وعده ی انتشار منشور حقوق شهروندی، نور امیدی در دل بهائیانی چون ما افروخت که بالاخره پس از سالها، سند جامعی تدوین خواهد گشت که پایانی بر مظالم و مشکلات ناشی از تضییع حقوق اقلیت ها خواهد بود. انتشار منشور مزبور فی حد ذاته  اقدام بسیار بزرگی است و سزاوار تمجید و تکریم ولی متاسفانه در مورد بزرگترین اقلیت دینی کشور که تعداد پیروانش صدها هزار و از مجموع کل اقلیت های مذهبی دیگر مملکت افزون است راه سکوت پیش گرفته است و این سکوت می تواند سبب شود که همان مسیر و جریانی که در طول چند دهه ی گذشته و تا کنون باعث قتل و غارت بهائیان و مصادره ی اموال آنان، ضبط و تخریب اماکن مقدسه شان، اخراج از دانشگاه ها و برخی مدارس، توهین و تخفیف فرد فرد آنان، ضبط و تخریب و مصادره گورستان های بهائی، اخراج از مشاغل، زندانی نمودن تعداد کثیری از آنها و کوچ ناخواسته تعدادی از آنها بر اثر فشار های امنیتی، اقتصادی و محرومیت های اجتماعی و تضییقات مصائب دیگر شده، ادامه باید.
سرکار خانم امین زاده،
جنابعالی به خوبی  واقفید که این اقلیت مظلوم در تمامی طول تاریخ خود در هر سرزمینی که ساکن بوده با صداقت و تعهد تمام رفتار نموده به نحوی که از شهروندان صدیق وامین محسوب بوده اند، لذا چشم پوشی از حقوق حقه ی آنان در سرزمینی مقدس ایران، خلاف عدل و انصاف است. اگر بنظر دقیق  در حال این مظلومان مداقه شود به خوبی مشهود است که جمعی از ایرانیان مطیع که در این کشور، از پدر و مادری ایرانی به دنیا آمده، در شهر های مختلف این سرزمین پراکنده و ساکن بوده، در این مملکت به مدرسه رفته و به کسب و کار مختصری مشغول بوده و با همه همسایگان و شهروندان در کمال امانت رفتار نموده، در فعالیت های اجتماعی پیشگام بوده، به دولت  متبوعه مالیات پرداخت نموده، در خدمت سربازی مشارکت کرده، در هنگام جنگ تحمیلی به جبهه شتافته، اسیر گشته و حتی در راه دفاع از میهن به شهادت رسیده و همواره در خدمات عمرانی این مملکت کوشا بوده، اینها بهائیان این مملکت را تشکیل میدهند. اگر برآنها نتوان نام شهروند نهاد پس شهروند کیست؟
اگر اینها حق زندگی دارند، پس عزت و احترامی که شایسته ی همه شهروندان این سرزمین است چرا در مورد آنان رعایت نمیشود؟
اگر این شهروندان حق ازدواج و طلاق دارند چرا احوال شخصیه آنان به رسمیت شناخته نمیشود؟
اگر این شهروندان حق تحصیلات عالیه دارند چرا فوج فوج از دانشگاهها اخراج میشوند و همه ساله به بهانه ی نقص پرونده از ورود جوانان بهائی به دانشگاهها ممانعت میشود؟
اگر اینان حق کار کردن دارند چرا از دوایر دولتی اخراج شده اند و راه ترقی آنها در بخش خصوصی که نیاز به پرونده ی کسب و کار دارد مسدود میشود؟
اگر بهائیان حق مردن دارند چرا گورستان های آنها ضبط شده و مجبور به دفن در بیابانها در نقاط نا مشخص و بدون نشان معین میگردند و حتی این اماکن بعدها تخریب میگردد؟
چرا با بودجه های کلان، دهها سازمان و از جمله صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به تهیه و نمایش برنامه هایی پر از افترا و بهتان به عقاید این جمع می پردازند و حق دفاع از بهائیان سلب میشود؟ چرا اینها نمیتوانند از کوچکترین امکانات جهت رفع شبهات استفاده نمایند؟
خانم دکتر، اگر مظالم وارده بر بهائیان را بخواهیم ذکر کنیم  مثنوی هفتادمن کاغذ شود. خوب است لحظه ای بر مظالم وارده بر آنان تفکر شود و مقایسه گردد تا معلوم گردد که تا چه حد در حق آنان ستم روا داشته شده است.
یک لحظه تصور کنید که چقدر دردناک است که در نقطه ای از این دنیای بزرگ یک انسان مسلمان را از کفن و دفن با احترام اموات خود بازدارند و یا گورستان هایی که محل دفن عزیزان آنهاست تخریب نمایند.
تصور بفرمایید که چقدر جانسوز است که جوانی مسلمان را در یک کشور غیر مسلمان از ادامه تحصیل باز دارند و راه ترقی او را مسدود نمایند. آموزه های بهائی هیچگونه تبعیضی را در هیچ کجای دنیا که باعث پایمال شدن حقوق انسانها گردد تایید نمیکند. تعالیم بهائی متجاوز از یکصد و سی سال قبل فرهیختگان و دانایان ایران را به آبادی و عمران این مملکت دعوت نموده و در این مدت همواره بهائیان پیشگام سازندگی و عمران و تعلیم و تربیت و بهداشت این سرزمین که برای آنها از تقدس خاصی برخورد دار است بوده اند و تعالی این مملکت را وظیفه ی روحانی و وجدانی خود دانسته و میدانند. آیا حق آنها نیست که از حقوقی شایسته و مناسب برخوردار باشند؟
خانم دکتر، وقت آن رسیده که مطابق و موافق با حقوق مطرح در منشور بین المللی حقوق بشر و نیز حقوق مطروحه در فصل سوم قانون اساسی حقوق کلیه اقلیت ها و از جمله بهائیان رعایت گردد. لطفا به همکاران خود توصیه اکید فرمایید که ضمن درج حقوق شایسته برای این شهروندان در موطن مادری خود، مراقبت نمایند که قوانینی وضع شود تا بساط تعدی و ظلم وارده بر آنها بر چیده شود و اجرای صحیح آن ضمانت گردد.
بهائیان همواره آماده همکاری برای ساخت و احیا و تعالی ایران بوده و هستند و حاضرند برای رفع تبعیض بین شهروندان ایرانی و تدوین و گسترش حقوق شهروندی و حرکت به سوی جامعه ی مطلوب با ارزش های متعالی که در شان ملت بزرگ ایران است کمک نمایند.
والسلام علی من اتبع الهدی
جمعی از زندانیان بهائی زندان رجائی شهر
۲۸/۹/۹۲