۱۳۹۲ دی ۲۹, یکشنبه

بازداشت و بی‌خبری از دو فعال مدنی و فرهنگی در خوزستان





 طی روزهای اخیر، دو تن از فعالان مدنی خوزستان، در شهرهای اهواز و ایذه بازداشت شدند.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، عبدالحسین بلدی، فعال فرهنگی و مدنی ساکن اهواز، روز چهارشنبه ۲۵ دی ماه در آموزشگاه محل تدریس خود توسط ماموران لباس شخصی مسلح به سلاح کمری و بیسیم بازداشت شد.
ماموران امنیتی همچنین یکی از دانش آموزان را که به نحوه ورود و برخورد ماموران در آموزشگاه معترض بود، مورد هتاکی قرار داده، کارت و اوراق هویت وی را ضبط کردند.
این منبع همچنین اضافه می‌کند که ماموران امنیتی پس از بازداشت آقای بلدی، به منزل وی نیز مراجعه کرده، و ضمن برخورد توهین آمیز با خانواده این فعال فرهنگی و آموزگار بازنشسته، برخی کتب و اسناد موجود در محل را ضبط نمودند.
بر اساس این گزارش، روز دوشنبه نهم دی ماه نیز، مهرداد جمشیدپور، توسط ماموران وزارت اطلاعات در ایذۀ خوزستان بازداشت شد.
این آموزگار و فعال فرهنگی، پس از احضار به اداره آموزش و پرورش، توسط گروهی از ماموران لباس شخصی بازداشت و به محل نامعلومی منتقل گردید.
هنوز از علت بازداشت و وضعیت این دو فعال فرهنگی خبری منتشر نشده و پیگیری خانواده آن‌ها بی‌نتیجه مانده است، و تنها بعد از مراجعات خانواده آقای جمشید‌پور به مراجع قضایی، به آن‌ها گفته شده که وی در تحقیقات قرار دارد.
طی هفته‌های اخیر، بازداشت و احضار و صدور احکام قضایی برای فعالان مدنی، کنشگران سیاسی، روزنامه نگاران و فعالان سایبری شدت یافته و از وضعیت بازداشت شدگان هفته‌های اخیر خبری منتشر نشده است. مقامات قضایی اعلام کرده‌اند که گروهی به دلیل اقدام علیه امنیت ملی نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی مورد بازداشت و تحقیقات قرار گرفته‌اند.

احمد زیدآبادی به زندان رجایی شهر کرج بازگشت





 احمد زیدآبادی روزنامه نگار زندانی با احضار تلفنی از سوی دادستانی به زندان رجایی شهرکرج بازگشت.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این روزنامه نگار اصلاح طلب از تاریخ ۳۱ شهریور ماه سال جاری در مرخصی بسر برده بود و با احضار تلفنی دادستانی طی روز جاری یک‌شنبه ۲۹ دی ماه به سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج بازگشت.
احمد زیدآبادی روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر سیاسی اصلاح‌طلب ایرانی است که در پی حوادث انتخابات ریاست جمهوری (۱۳۸۸) به شش سال زندان، پنج سال تبعید به گناباد و محرومیت مادام‌العمر از هر گونه فعالیت سیاسی و شرکت در احزاب و هواداری و مصاحبه و سخنرانی و تحلیل حوادث، به صورت کتبی یا شفاهی، محکوم شده‌است و هم اکنون دوران زندان خود را به سر می‌برد.
احمد زیدآبادی دبیرکل سازمان دانش‌آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم) و عضو هیئت مدیره انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران نیز است.

پایان اعتصاب غذای زندانیان قزل‌حصار





حامد احمدی، کمال ملایی، جمشید دهقانی و جهانگیر دهقانی پس از ۷۵ روز به اعتصاب غذای خود پایان دادند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این چهار زندانی اهل سنت قزل‌حصار از تاریخ ۱۳ آبان ماه سال جاری در اعتراض به حکم اعدام که برایشان صادر شده و آن را ناعادلانه میدانند و همچنین عدم رعایت تفکیک جرایم در مورد ایشان دست به اعتصاب غذا زده و مدت ۷۵ روز را در اعتصاب غذا بسر بردند.
ایشان در پایان اعتصاب نامه ای نوشته اند که متن کامل آن را در زیر می‌خوانید:
به نام خداوند مهر و عدالت
ما زندانیان عقیدتى سیاسى اهل سنت که در زندان قزلحصار محبوس هستیم از ۷۵ روز پیش یعنى از تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۹۲ در اعتراض به احکام اعدام صادر شده و همچنین انتقال ما به زندان قزلحصار که زندانى ویژه براى جرایم اجتماعى مثل قاچاق مواد مخدر و قتل است، اعتصاب غذا نموده‌ایم تا بتوانیم صداى خود را به گوش مسؤولان برسانیم.
در این راستا شخصیتهاى دینى اهل سنت و فعالان حقوق بشر ایرانى و سازمانهاى بین المللى مثل سازمان عفو بین الملل در مورد وضعیت ما خبر رسانى کردند و به علت وضعیت پر خطر سلامتى ما خواهان فک اعتصاب و رسیدگى به پرونده ما از مسؤولان مربوطه شدند که ما از تمامى آن‌ها تشکر می‌کنیم.
در این چند روز اخیر رئیس زندان قزلحصار آقاى سید علی حسینى نزد ما آمد و با دادن قول مساعد براى رسیدگى به پرونده ما و لغو حکم اعدام و خارج کردن ما از زندان قزلحصار و برگرداندن به زندان رجایى شهر از ما خواست که به اعتصاب غذاى خود پایان دهیم.
ما هم به علت درخواست مکرر علماى بزرگوار اهل سنت مبنى بر ادامه ندادن اعتصاب غذا و همچنین قول مؤکد رئیس زندان مبنى بر تلاش جدى براى لغو حکم اعدام و همچنین انتقال ما از زندان قزلحصار به زندان رجایى شهر اعلام می‌کنیم که از امروز شنبه ۲۸ دیماه ۱۳۹۲ اعتصاب خود را بعد از ۷۵ روزتمام پایان می‌دهیم و همچنین از پداران و مادران عزیز و مهربانمان که ۲۱ روز تمام است ما را در این اعتصاب همراهى نموده‌اند و همیشه ما را شرمنده محتبهاى خود کرده‌اند می‌خواهیم اعتصاب غذاى خود را پایان دهند.
امیدواریم این بار مسؤولین صداى ما را شنیده باشند و براى لغو حکم اعدام و انتقال ما به رجایى شهر سریعا اقدام نمایند.
والسلام علیکم زندانیان عقیدتى سیاسى اهل سنت کردستان – زندان قزلحصار
۲۸/ ۱۰/ ۱۳۹۲

متهم پرونده جنایت در خیابان مدنی برای دومین بار به مرگ محکوم شد




اعترافات یک ذهن بیمار
شرق: موهای سفید در کف‌سر، کبودی‌های تازه و کهنه روی دست‌ها، نگاه‌های بی‌هدف؛ اینها مشخصات جوانی ۲۵ساله‌ به نام حسین است که سال گذشته با برداشتن چاقوی مغازه‌ای قصابی به عابران خیابان شهیدمدنی حمله کرد و یکی از آنها را به قتل رساند. او دیروز در دادگاه مرتب تکرار می‌کرد: «معذرت می‌خواهم.»به گزارش خبرنگار ما حسین که پیش از این در دادگاه انقلاب محاکمه و به اتهام محاربه به اعدام محکوم شده‌است دیروز در حالی برای بار دوم پای میز محاکمه رفت که پزشکی‌قانونی سلامت روانی او را تایید نکرده اما بعد از چندین‌بار بررسی اعلام کرده او مسوول اعمال خودش است.  فتاحی، نماینده دادستان تهران در ابتدای این جلسه در جایگاه حاضر شد و کیفرخواست را خواند. او گفت: حسین اهل تهران و متولد چهارم‌اسفند سال ۶۷ دارای سابقه کیفری، متهم است در تاریخ ۲۶مهر سال۹۱ با حمله به ۱۲نفر از شهروندان در خیابان شهیدمدنی باعث قتل یکی از آنها و زخمی‌شدن بقیه شده ‌است. متهم پیش از این در دادگاه انقلاب محاکمه و به اعدام محکوم شده که این حکم در دیوانعالی کشور نیز به تایید رسیده ‌است اما در خصوص اتهام قتل دادگاه کیفری‌ استان تهران صالح به رسیدگی دانسته و این جلسه به همین دلیل تشکیل شده‌ است. نماینده دادستان تهران ادامه داد: با توجه به درخواست اولیای‌دم مقتول و سایر شکات و البته با توجه به اینکه پزشکی‌قانونی سلامت روانی متهم را مورد تایید قرار داده ‌است به‌عنوان نماینده دادستان درخواست صدور حکم قانونی را دارم. در ادامه وکیل مادر مقتول در جایگاه حاضر شد و درخواست صدور حکم قصاص کرد. در ادامه به‌جز یک شاکی که اعلام رضایت کرده و دو نفر دیگر که در دادگاه حاضر نشده ‌بودند؛ سایر شکات در جایگاه قرار گرفتند و شکایت خود را مطرح کردند. سپس حسین در جایگاه ایستاد. او که مرتب دست‌هایش را به هم فشار می‌داد اتهامش را قبول کرد و گفت: من هیچ انگیزه‌ای برای این کار نداشتم، واقعا حالم خوب نبود. مردم درونم حرف می‌زدند. آنها درون من بودند، به دکتر هم گفته‌بودم که مردم درونم حرف می‌زنند. گفتم که آنها من را اذیت می‌کنند به من قرص داد اما حالم خوب نمی‌شد. من معذرت می‌خواهم، نمی‌خواستم به کسی آسیبی برسانم، نمی‌خواستم کسی را اذیت کنم. آن روز گفتم به این اذیت‌ها پایان می‌دهم. از قصابی چاقو برداشتم و حمله کردم. مردم را زدم تا دیگر درونم با من حرف نزنند و اذیتم نکنند. من دچار جنون آنی شدم و اصلا حالم خوب نبود. متهم که همچنان در بند بیماران روانی زندان نگهداری می‌شود، گفت: هنوز در بند قرصی‌ها هستم، دکترها به من دارو می‌دهند تا بخوابم. من از همه معذرت می‌خواهم اما مردم درونم حرف می‌زدند. نمی‌دانم چرا دکترها حرفم را باور نمی‌کنند، وقتی این اتفاق افتاد فرار کردم. به قم رفتم و توبه و بعد هم خودم را تسلیم کردم. مردم دست از سرم برنمی‌داشتند، حالا هم درونم هستند. دکترها داروهای زیادی به من می‌دهند و من را می‌خوابانند. بند قرصی‌ها همه اینطوری هستند؛ باید دارو بخورند و بخوابند. حسین در پاسخ به این سوال که اگر دچار جنون شده‌ بود چرا خودش را نکشت، گفت: همه درونم بودند، من که خودم را اذیت نمی‌کردم به دکتر هم گفته ‌بودم باید این مردم را ساکت کنم و دلم می‌خواهد آنها را بکشم. دکترم گفت باید بستری شوی اما نشدم، پول نداشتم. معذرت می‌خواهم؛ ببخشید که این کار را کردم. سپس محمد صفایی‌فر، وکیل‌مدافع حسین در جایگاه قرار گرفت و از دادگاه خواست با توجه به بیمار بودن متهم، او را از مجازات تبرئه کند. او تاکید کرد بیمار بودن متهم در جای‌جای نظریه پزشکی‌قانونی وجود دارد و درخواست کرد این موضوع مورد بررسی قرار گیرد. در این هنگام قاضی عزیزمحمدی، رییس دادگاه گفت: با توجه به آنچه در خصوص نظریه پزشکی‌قانونی مطرح شد، من هم به این موضوع شک و به همین دلیل هم درخواست کردم پزشکی‌قانونی در خصوص بیماری متهم اظهارنظر کند اما آنها جنون را در متهم تشخیص ندادند. وکیل متهم گفت: چطور ممکن است در بررسی‌های متعدد نزدیک به ۵۰ مورد بیماری روانی در یک فرد تشخیص داده‌ و بعد گفته‌شود او جنون ندارد و مسوول اعمال خود است؟ آیا این نظریه منطقی به‌نظر می‌رسد؟ ما اینجا جمع‌ شده‌ایم تا حقی از کسی ضایع ‌نشود و عدالت برقرار شود. به نظر نمی‌رسد مجرم دانستن فرد بیماری افکارعمومی را قانع کند. درخواست دارم درخصوص نظریه پزشکی‌قانونی یک‌بار دیگر استعلام گرفته‌ شود.
در پایان متهم یک‌بار دیگر در جایگاه حاضر شد. او باز هم اتهامش را قبول کرد و گفت: معذرت می‌خواهم، از همه معذرت می‌خواهم. به خدا انگیزه‌ای نداشتم، مردم در من حرف می‌زنند، من را اذیت می‌کردند، مردم درونم بودند، من که نمی‌خواستم آنها کشته ‌شوند. چاقو خریدم که مردم را ساکت کنم، دیگر درونم نباشند. ببخشید که اذیت کردم.
در پایان هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند و متهم را به قصاص، یک‌سال حبس و پرداخت دیه به شکات محکوم کرد.گفت‌وگو با متهم
حسین قبل از شروع جلسه محاکمه در گفت‌وگویی کوتاه با خبرنگار ما درخواست کرد پرونده پزشکی‌اش مورد بررسی مجدد قرار گیرد. او که تنها دلخوشی‌اش ملاقات هر دوهفته‌یک‌بار با مادرش است، می‌گوید در زندان مرتب صداهایی در گوشش می‌پیچد و او بیشتر وقت را می‌خوابد تا آزاری به کسی نرساند.
‌می‌دانی برای چه به دادگاه آمده‌ای؟
نه نمی‌دانم صبح به من گفتند باید بروی دادگاه. اصلا خبر نداشتم چی شده ‌است.
‌به اتهام قتلی که مرتکب شده‌ای تو را به دادگاه آوردند.
من قبلا محاکمه شده‌ام نمی‌دانم چرا باید دوباره محاکمه شوم. یعنی ممکن است دوباره بگویند نباید اعدام شوم؟
‌حکم قبلی‌ که دادگاه صادر کرده تایید شده پس تو یک حکم اعدام داری.
یعنی الان چه می‌شود من را می‌کشند؟ اما من به آن حکم اعتراض کردم مادرم گفت دوباره اعتراض کردیم ممکن است حکم نقض شود.
‌چرا این کار را کردی؟
ببخشید معذرت می‌خواهم به‌خدا نمی‌خواستم کسی را اذیت کنم. مردم در وجودم فرورفته‌اند و بیرون نمی‌آیند خیلی اذیتم می‌کنند.
‌با این شرایط در زندان چه می‌کنی؟
دارو می‌خورم. دو دکتر هستند که می‌آیند و به من سرمی‌زنند و به من دارو می‌دهند. به آنها هم گفته‌ام مردم درون من هستند. گفتند دارو بخور بخواب مردم اذیتت نمی‌کنند. من را به بخش قرصی‌ها انتقال داده‌اند.
‌بخش قرصی‌ها یعنی چه؟
آنجا همه دارو می‌خورند و می‌خوابند اینجوری حالشان بهتر است.
‌چه داروهایی می‌خوری؟
همه را نمی‌دانم اما بعضی‌هایش را می‌دانم لارگاکتیل، می‌خوردم اما بقیه را یادم نیست بیشتر داروها را خودشان می‌آورند و به من می‌دهند.
‌برای گرفتن رضایت اولیای‌دم مقتول کاری کرده‌ای.
مادرم می‌آید زندان گاهی همدیگر را می‌بینیم گفته برای رضایت رفته و هنوز نتوانسته اما گفته سعی می‌کنم رضایت بگیرم خدا کمک می‌کند.
‌تو سابقه‌‌داری؟
سابقه مواد داشتم. با دختری هم دوست بودم که آن را هم سابقه کردند. من می‌خواهم از شما یک سوال بپرسم.
‌بپرس اگر بتوانم جواب می‌دهم.
شما خبرنگار هستید؟
‌بله.
یعنی الان چه می‌شود من را قصاص می‌کنند؟ یعنی واقعا فکر نمی‌کنند چرا من این‌کار را کردم؟ به‌خدا نه‌مشروب خورده ‌بودم نه کسی را اذیت کرده ‌بودم، خودم هم تسلیم شدم. یعنی الان باید چه کار، بکنم.
‌ قضات درباره حکم تصمیم می‌گیرند، حرفی برای گفتن با شاکیان دیگر داری؟
به‌خدا نمی‌خواستم این کار را بکنم. ببخشید نمی‌خواستم به کسی آسیب برسانم. توبه کرده‌ام. قول می‌دهم از این به‌بعد داروهایم را بخورم. اشتباه می‌کردم دارو نمی‌خوردم از این به‌بعد دارو می‌خورم و می‌خوابم.

توقف اجرای سه حکم زندان معلمان





فرهنگیان این روزها امیدوار شدند؛ امید به پیگیری پرونده همکاران زندانی، تبعیدی، اخراجی و محکوم‌شان از سوی آموزش و پرورش. سخنگوی کانون صنفی معلمان در گفت‌وگو با «اعتماد» می‌گوید در حال حاضر سه حکم زندان معلمان در مرحله اجرا متوقف شده است. هر چند پیگیری این پرونده‌ها از قبل از آمدن وزیر جدید به آموزش و پرورش شروع شده بود.
علی‌اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش از همان روزهای سرپرستی قول پیگیری پرونده این دسته از معلمان را به فرهنگیان و نماینده‌های آنها در کانون‌های صنفی داد. معاونت حقوقی مسوول پیگیری بخشی از پرونده‌ها در آموزش و پرورش شد و در آخرین اقدام برای رسیدگی پرونده معلمانی که احکام آنها از سوی نهادهای دیگری به غیر از آموزش و پرورش و هیات تخلفات اداری این وزارتخانه صادر شده بود به رییس قوه قضاییه برای عفو نامه نوشت. هنوز از نتیجه این نامه‌نگاری خبری نیست اما با پیگیری فرهنگیان از پیش از این تاکنون اجرای سه حکم متوقف شده است.
کانون صنفی معلمان در این دوره ماموریت جمع‌آوری پرونده‌های معلمان محکوم از سراسر کشور را داشت. ۲۲ پرونده به کانون صنفی معلمان در تهران رسید و کانون هم پرونده‌ها را به معاونت حقوقی آموزش و پرورش برای پیگیری فرستاد. چندی پیش با پیگیری‌های «اعتماد» از مسوولان آموزش و پرورش، حجت‌الاسلام مصطفی ناصری زنجانی، معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش آخرین وضعیت پرونده‌ها را تشریح کرد. جان کلام صحبت‌های ناصری این بود که آموزش و پرورش مصمم به پیگیری و حل مشکل فرهنگیان است اما درباره بسیاری از احکام چندان اختیاری ندارد. به گفته او پیگیری آموزش و پرورش مربوط به پرونده معلمان در مسائل سیاسی است که ناشی از تحصن، تظاهرات، تجمعات و اتفاقاتی است که بیشتر در سال‌های ۸۵ و ۸۸ اتفاق افتاده است. براساس توضیحات معاونت حقوقی آموزش و پرورش یکسری از معلمان در این سال‌ها در دادگاه‌های انقلاب محکوم شده‌اند و تعدادی هم از طریق هیات‌های رسیدگی به تخلفات اداری آموزش و پرورش. درباره معلمانی که از سوی دادگاه محکومند آموزش و پرورش از رییس قوه قضاییه درخواست عفو کرده و پرونده سایر معلمان به هیات عالی نظارت بر امر رسیدگی به تخلفات اداری برای پیگیری فرستاده شده است.

بر اساس پیگیری‌های «اعتماد» هم‌اکنون بیش از۵۰ معلم با احکامی همچون «تبعید» «محرومیت از تدریس»، «زندان»، «بازنشستگی اجباری»، «کسر از حقوق» و… رو به رو هستند. این دسته معلمان اغلب از اعضای کانون‌های صنفی در استان‌های مختلف هستند و بیشتر در سال‌های ۸۵ و ۸۸ حکم گرفتند، محمود هاشمی لنگرودی، سخنگوی کانون صنفی یکی از این معلمان است که حکم او در مرحله اجرا متوقف شده است. او و دیگر اعضای کانون صنفی تاکنون چندین ملاقات با آقای فانی برای پیگیری پرونده معلمان داشته‌اند و به رویکرد فانی درباره تشکل‌های صنفی امیدوارند.
آخرین پیگیری‌ها از پرونده معلمان به کجا رسید؟ حکمی تاکنون متوقف شده است؟
درباره پرونده معلمانی که حکم آنها برای اجرا رفته بود سه مورد توقف اجرای حکم داشتیم که یکی حکم خود من بود یکی هم حکم آقای باغانی. حکم من ۹ سال زندان بود که یک حکم پنج سال و یک حکم چهار سال زندان تعلیقی داشتم. این ۹ سال زندان برای اجرای احکام رفته بود و از اجرای احکام اوین حتی تماس گرفته بودند که برای اجرای حکم بروم اما با رایزنی‌های صورت گرفته اجرا متوقف شد و برای اعمال ماده ۱۸ رفت. برای آقای باغانی هم از اجرای احکام تماس گرفته بودند اما پرونده ایشان برای اعاده دادرسی رفت. اعاده دادرسی هم یک روندی دارد و زمان می‌برد اما فعلا در این مرحله متوقف شده است. بعضی از فرهنگیان مثل آقای علیرضا هاشمی، دبیرکل سازمان معلمان هم حکم‌شان در مرحله تجدید نظر متوقف شد یعنی حکم تجدیدنظرشان هنوز نیامده است.
علاوه بر افرادی که در مرحله اجرای حکم و تجدیدنظر هستند. یک تعدادی هم تعلیقی داریم که طبق احکام تعلیقی اگر جرمی که در پرونده است تکرار شود حکم قابل اجرا می‌شود.
تاکنون چه تعداد معلم برای پیگیری پرونده معلم‌شان به شما مراجعه کردند؟
در سراسر ایران فراخوان داده شده بود که معلمان مراجعه کنند. تاکنون ۲۵ پرونده‌ به معاونت حقوقی فرستاده شده است.
پیگیری شما در این زمینه به چه شکل بود؟
کانون در ابتدا یک لیست کامل از معلم‌هایی که احکامی همچون اخراج، انفصال از خدمت و کسر از حقوق و… داشتند تهیه کرد و در اختیار آموزش و پرورش قرار داد. وزیر هم معاونت حقوقی را مسوول رسیدگی کرد تا پرونده‌ها را به مراجع ذی ربط ارجاع دهد.

چه تعداد معلم در زندان به سر می‌برند، درباره این دسته از معلمان چه اقدامی کردید؟

چهار، پنج نفر از همکاران‌مان به دلیل فعالیت صنفی در زندان هستند. تعدادی از معلمان هم احکام تعلیقی یا پرونده مفتوح دارند که بعضا حکم‌شان به مرحله اجرا رسیده و در این مرحله متوقف شده است یعنی تا مرحله اجرا هم رفته ولی در آنجا با وساطت‌هایی جلوی قضیه گرفته شده است.
بعد از موضع‌گیری‌های اخیر آموزش و پرورش هنوز هم مراجعه‌کننده دارید؟
خیلی از همکاران ما که پرونده دارند اساسا روزنامه و سایت‌ها را مطالعه نمی‌کنند و خبر به آنها نرسیده است. تعدادی هم نگرانی‌هایی از رسانه‌یی شدن حکم‌شان دارند و به دلایل مختلف از اینکه از این مسیر کارشان دنبال شود، می‌ترسند و ترجیح می‌دهند همان احکام قبلی اجرا شود. این همکاران نگرانند که اگر پرونده‌شان را پیگیری کنند، حکم‌شان تشدید شود. به همین دلیل تاکنون همان ۲۵ پرونده را فرستادیم.

افرادی که به شما مراجعه کردند از اعضای کانون صنفی بودند؟
بله بیشتر اعضای کانون‌ها و تشکل‌های صنفی و کسانی هستند که در تجمعات معلمان شرکت کرده بودند و بعضا هم افرادی که با حراست یا مدیر مدرسه و… به مشکلاتی برخورده بودند و حکم گرفته بودند.

تنها احکام سیاسی در این مرحله رسیدگی می‌شود؟

خیر؛ این طور که آقای فانی به ما گفتند همه افرادی که به هر دلیلی حق‌شان ضایع و به ناحق حکمی برای‌شان صادر شده است مشمول این قضیه می‌شوند.

احکام صادر شده برای معلمان در پرونده‌ها از سوی چه نهادهایی صادر شده است؟
بخشی که آموزش و پرورش پیگیری می‌کند بیشتر احکام مربوط به تخلفات اداری است که به آموزش و پرورش مربوط می‌شود. بخشی هم که مربوط به قوه قضاییه است با رایزنی قرار است حل شود.

رایزنی وزیر با قوه قضاییه به کجا رسید؟
رایزنی وزیر برای احکامی است که از سوی قوه قضاییه صادر شده است. در واقع آموزش و پرورش در پرونده‌ها یک گام جلوتر رفته‌ است. مرحله اول که معاونت حقوقی پیگیری می‌کرد مربوط به احکامی بود که از سوی وزارتخانه آموزش و پرورش صادر شده بود. رایزنی وزیر مرحله دیگری است که اعتماد دستگاه قضا برای رفع مشکل جلب شود.
درباره پرونده‌هایی که مربوط به خود آموزش و پرورش بود، تاکنون اقدامی صورت گرفته است؟
در دست اجراست. پرونده‌ها تشکیل شده و برای اقدام رفته است.

تحلیل شما از رویکرد وزیر آموزش و پرورش در پیگیری پرونده معلمان زندانی از قوه قضاییه چیست؟
این وعده‌یی بود که آقای فانی در دیدارها داده بودند و انتظار می‌رفت به این وعده‌شان عمل شود و نامه ایشان به دستگاه قضا کار مثبتی بود و اگر پیگیری صورت گیرد، به خوبی می‌تواند اعتماد جمع قابل توجهی از فرهنگیان را مخصوصا فعالان صنفی را تامین کند. ما در کانون صنفی معلمان تاکنون حداقل سه ملاقات با آقای فانی وزیر آموزش و پرورش داشته‌ایم.
این ارتباط از زمان سرپرستی شروع شد و بعد از رای اعتماد مجلس و وزیر شدن ایشان هم ادامه داشت.
در این ملاقات‌ها مسائل مختلفی مطرح شد که یکی از مسائل بحث فعالان صنفی و معلمانی بود که در سال‌های گذشته و دولت قبلی مشکلاتی برای آنها ایجاد شده بود.
وزیر در این زمینه از همان ابتدا وعده‌هایی دادند و بعد هم شجاعانه وارد این موضوع شدند و اقدامات مثبتی تاکنون صورت گرفته است.

الان کانون صنفی مجوز وزارت کشور برای فعالیت را دارد؟
بله، مجوز داریم. فقط پرونده فعالیت‌مان باید تمدید شود. تمامی اقدامات لازم برای تمدید پرونده را انجام دادیم و الان هم پرونده در دست اقدام و در نوبت رسیدگی است تا در نخستین جلسات در دستور کمیسیون ماده ۱۰ احزاب رسیدگی شود
رویکرد فانی در ارتباط با تشکل‌های صنفی در این دوره چیست؟
مثبت بود. هم در زمینه ارتباط با تشکل‌ها و هم در زمینه انتصابات. مثلا درباره صندوق ذخیره فرهنگیان از زمان مدیریت جدید این صندوق که سبقه فرهنگی دارند، فرهنگیان ارتباط بیشتری گرفتند. خود ما چندین نوبت با ایشان ملاقات داشتیم و ایشان پذیرای پیشنهادات و تقویت تعامل بین بدنه و وزارتخانه و صندوق بوده‌اند. در جاهای دیگر هم انتصابات حتی به نسبت دوره اصلاحات مثبت بوده است.
در گفت‌وگویی هم که چندی پیش «اعتماد» با معاونت حقوقی وزارتخانه ترتیب داده بود، ایشان گفته بودند زمینه ملاقات با وزیر اطلاعات را فراهم می‌کند. اگر زمینه ملاقات فراهم شود مشکلاتی که در دولت‌های گذشته برای تشکل‌های صنفی ایجاد شده بود بررسی می‌شود و اگر در پروانه فعالیت مشکلی وجود دارد با یک گفت‌وگوی حضوری این مشکلات برطرف می‌شود تا تشکل‌ها بتوانند نقش واسطه‌یی که برای انتقال مطالبات از بدنه به ستاد و وزارتخانه را دارند به نحو احسن انجام دهند.
به نظر شما ارتباط وزارتخانه و تشکل‌ها در دوران جدید به چه شکل باید دنبال شود که اتفاقات سال ۸۵ تکرار نشود؟
اگر ارتباط با تشکل‌ها تقویت شود دو طرف از فضای ایجاد شده بهره‌مند می‌شوند. یعنی اگر زمزمه‌ها و مطالبات‌ فرهنگیان به راس منتقل شود، قطعا تبدیل به انفجار و فریاد نمی‌شود. از آن طرف مسوولان مشکلاتی دارند که از طریق نیروی واسطه باید به فرهنگیان منتقل شود. در سال‌های گذشته تشکل‌ها در دوران نوجوانی خود به سر می‌بردند و خطاهایی هم داشتند. در سیستم و بخش حاکمیتی هم مدارای لازم با این تشکل‌ها صورت نگرفت و منجر به ایجاد سوءتفاهمات شد. الان دو طرف به یک عقلانیتی در این زمینه رسیدند که باید از این فضا استفاده شود. امیدواریم در دولت تدبیر و امید با نزدیکی این دو مجموعه فضای جدیدی در ارتباط با فعالیت و تعامل بین تشکل‌ها و دولت ایجاد شود.
خطای تشکل‌های صنفی در سال‌های گذشته چه بود؟
ممکن است تندروی‌هایی ما کرده باشیم. یکی از ایرادهای وزارت کشور این است که وقتی مجوزی به یک تشکل می‎‌دهد کوچک‌ترین آموزشی در نظر گرفته نمی‌شود. یعنی به محض دادن مجوز به یک تشکل این تشکل در ارتباطات با موضوعات خطیر عرصه عمومی حضور پیدا می‌کند. این قطعا لغزش‌هایی هم به همراه دارد. لازم است به تشکل‌ها از سوی وزارت کشور آموزش‌هایی داده شود. به این شکل جلوی خیلی ازسوء تفاهمات گرفته می‌شود.

کریم معروف عزیز از بیمارستان به زندان بازگشت





کریم معروف عزیز که در پی ترکیدن آپاندیس به مراکز درمانی خارج از زندان اعزام شده بود با سالن خود بازگشت.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی هفته گذشته در پی عود و ترکیدن آپاندیس کریم معروف عزیز زندانی کرد سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج، وی به مراکز درمانی خارج از زندان منتقل و تحت عمل جراحی قرار گرفت.
مامورین اعزام دستبند و پابند این زندانی سالخورده را تنها هنگام عمل جراحی باز کردند و آثار دست‌بند و پابند که در تمام طول بستری شدن یک هفته‌ای وی بر دست و پایش بود بر روی دست و پای وی باقی مانده است.
کریم معروف عزیز زندانی سالن سیاسی زندان رجایی شهر کرج تبعه عراق بوده و از ۱۶ سال پیش در زندان بسر می‌برد و به حبس ابد محکوم شده است.

پلمب کتابخانه زندانیان سیاسی رجایی شهر





مسئولین زندان رجایی شهر کرج کتابخانه زندانیان سیاسی سالن ۱۲ را پلمب کردند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی روز شنبه ۲۸ دی ماه مسئولین اقدام به تعویض قفل کتابخانه سالن ۱۲ کرده و اجازه استفاده از کتابخانه را از زندانیان سیاسی سلب کردند.
کتابهای این کتابخانه کلا توسط زندانیان تهیه شده و مسئولین با این اقدام زندانیان را از کتابهایی که با هزینه خود تدارک دیده‌اند محروم کردند.
گفتنی است، سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج هم اکنون ۸۰ زندانی سیاسی و امنیتی را در خود جای داده است.

محکومیت قطعی علی خیرجو به حبس تعزیری





علی خیرجو از سوی دادگاه تجدید نظر استان اردبیل به شش ماه حبس محکوم شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، علی خیرجو که در جریان اعتراضات به خشک شدن دریاچه ارومیه بازداشت شده بود از سوی دادگاه تجدید نظر استان اردبیل به شش ماه حبس تعزیری محکوم شد.
علی خیرجو پیشتر از سوی دادگاه بدوی به پنج سال حبس تعزیری که دو سال آن تبعید به زندان مرکزی کرمانشاه بود؛ محکوم شد.
نامبرده در شهریور ماه سال ۱۳۹۰ بازداشت شد، دادگاه تجدید نظر استان اردبیل حکم تبعید وی را نیز ملغی نموده است.

کسری نوری به زندان نظام تبعید شد





 کسری نوری٬ وب نگار و فعال حقوق دراویش ساعاتی پیش به زندان شمارهٔ ۲ استان فارس موسوم به زندان نظام انتقال داده شد.
به گزارش مجذوبان نور؛ کسری نوری که نزدیک به ۲ سال را در زندان عادل آباد شیراز محبوس بود بصورت ناگهانی و بدون هیچ توضیحی، توسط ماموران امنیتی به زندان شماره ۲ استان موسم به زندان نظام منتقل شده است
گفتنی است کسری نوری از لحاظ جسمی وضعیت مناسبی ندارد و از کمر درد شدید رنج می‌برد که تاکنون حتی از اعزام وی برای انجام ام‌.آر‌.آی و عکسبرداری جلوگیری شده است.
تاکنون علت این انتقال مشخص نشده و پیگیری‌های خانواده این درویش زندانی از مراجع قضایی ذیربط در باره علت این انتقال، بی‌پاسخ مانده است.
کسری نوری، در دی ماه سال گذشته به همراه صالح الدین مرادی، در اعتراض به وضعیت هفت وکلای زندانی دراویش در بند ۲۰۹ اوین به مدت ۹۰ روز دست به اعتصاب غذا زد که سرانجام با رسیدگی به خواسته‌اش به اعتراض خود پایان داد٬ وی که از همکاران سایت خبری مجذوبان نور نیز به حساب می‌آید با اتهاماتی همچون تبلیغ علیه نظام و عضویت در گروه به چهار سال و چهار ماه حبس تعزیری محکوم شد که این حکم عینا در دادگاه تجدید نظر نیز به تایید رسید.

ممانعت از ملاقات فرزندان یک زندانی بهایی در مشهد





 منوچهر خلوصی از ملاقات با دو دخترش که از سوی دادگاه به حبس محکوم شدند، محروم شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پس از گذشت قریب به ۵۰ روز از بازداشت منوچهر خلوصی شهروند بهایی در مشهد، روز پنجشنبه ۲۶ دی ماه این شهروند بهایی با همسر، پدر و مادرش ملاقات کرد. این ملاقات که حدود ۳۰ دقیقه با حضور ماموران امنیتی صورت گرفت به دلیل نامشخص از ملاقات دو فرزند وی با پدرشان جلوگیری به عمل آمد. 
قابل ذکر است نیکا و نوا خلوصی دو فرزند منوچهر خلوصی هستند که طبق حکم دادگاه بدوی هر کدام به ترتیب به ۶ سال و ۴ سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده‌اند که تا اعلام رای دادگاه تجدید نظر به قید وثیقه آزاد می‌باشند.
یاداوری می‌شود منوچهر خلوصی، طبق بندهای ۴۹۹ و ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی متهم به تبلیغ علیه نظام تحت تبلیغ بهاییت و عضویت در تشکیلات مذهبی بهایی می‌باشد.

دکتر هانی یازرلو به زندان وکیل آباد مشهد تبعید شد





 دکتر هانی یازلو، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین به زندان وکیل آباد مشهد تبعید شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مسولین زندان اوین صبح شنبه ۲۸ دیماه ۱۳۹۲ دکتر هانی یازرلو را به بهانه ی اعزام به دادسرای اوین از بند ۳۵۰ خارج نموده و سپس به مسول اتاق ایشان اعلام نمودند که وسایل شخصی ایشان را جمع آوری و تحویل دهند چراکه ایشان به زندان مشهد تبعید شده اند.
دکتر هانی یازرلو از زندانیان سیاسی دهه های ۵۰ و ۶۰ و ۷۰ میباشند که بارها بازداشت و در زندان محبوس گردیده اند.
آخرین بازداشت ایشان در سال ۱۳۹۰ و به دلیل شرکت در مراسم درگذشت محسن دگمه چی ، جعفر کاظمی و محمد حاج آقایی میباشد که طی آن وی ۵۵ روز را در سلول های انفرادی بند ۲۴۰ وزارت اطلاعات محبوس بود و سرانجام به قید وثیقه آزاد گردید و سپس در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به یک سال حبس در تبعید و پانزده سال تبعید در ایرانشهر محکوم گردید که در دادگاه تجدید نظر محل تبعید و حبس شان به مشهد تغییر کرد.
وی در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ توسط نیروهای وزارت اطلاعات دستگیر و جهت تحمل حبس به بند ۳۵۰ زندان اوین انتقال یافت.

مهدی کروبی پس انجام دو عمل جراحی به محل حصر منتقل شد





فاطمه کروبی٬ همسر مهدی کروبی با انتشار یک نامه خطاب به مردم٬ با تشریح آخرین وضعیت جسمی همسرش، خبر داد که روز گذشته مهدی کروبی پس از طی ۹ روز دوره سخت درمانی و انجام ۲ عمل جراحی از بیمارستان مرخص شده و به همان ساختمان امن وزارت اطلاعات منتقل شده است.
به گزارش سحام٬ طی چند ماه گذشته وضعیت جسمی آقای کروبی به گونه ای بود که مسئولان امنیتی بارها با توصیه پزشک وزارت اطلاعات، مجبور به انتقال وی به بیمارستان شده بودند. و این بار سرانجام به توصیه پزشکان، عمل جراحی دیسک کمر انجام شد.
طی دو سال و نیم گذشته مهدی کروبی به تنهایی دوران حبس و حصر غیرقانونی خود را در ساختمان امن وزارت اطلاعات سپری می کند و محل اقامت وی، شیشه ها با لایه های قطوری پوشانده شده و وی از دسترسی به نور مستقیم آفتاب و هوای تازه و همچنین قدم زدن در فضای باز محروم است که همه این عوامل باعث بروز عوارضی همچون پوکی شدید استخوان و نیز مشکلات حاد تنفسی برای مهدی کروبی شده است.
سایت سحام نیوز در گزارش خود تاکید کردهه که دلیل تاخیر ۹ روزه برای اطلاع رسانی درباره ی بستری شدن مهدی کروبی در بیمارستان برای جلوگیری از اختلال احتمالی در طی روند درمانی وی بوده است.
متن نامه فاطمه کروبی٬ همسر مهدی کروبی پیرامون آخرین وضعیت جسمی وی بدین شرح است:
باسمه تعالی
یاران و همراهان عزیز
همانطور که می دانید وضعیت جسمی همسرم بدلیل شرایط مکان حصر و حبس شان که در آستانه ۳ سالگی آن هستیم به شدت آسیب دیده به نحوی که در ۶ ماه گذشته دوبار در بیمارستان لاله جهت درمان و جراحی بستری شدند. دیروز جمعه برابر با ۲۷ دی ماه، آقای کروبی بعد از ۹ روز بستری بودن در “بیمارستان آراد” و انجام دو عمل جراحی از بیمارستان مرخص شدند. عمل جراحی لامینکتومی برای برطرف کردن دیسک برجسته و تنگی کانال نخاعی شان توسط استاد برجسته دکتر عباسیان به همراه تیمی از متخصصان انجام شد.
خدا را شاکریم که در حال حاضر بهبود نسبی حاصل شده و ان شاالله در پرتو دعا خیر دوستان و همراهان و توجه باری تعالی ایشان سلامت خود را به زودی بازیابند.
ضمن ابلاغ سلام، قدردانی و درود های بسیار همسرم برای تک تک دوستان در داخل و خارج که به طرق مختلف مراتب محبت خود را در این چند سال اعلام کرده اند، برخود لازم می دانم مراتب سپاس و تشکر خود را از تیم پزشکی و پرستاری و دیگر همکاران محترم آن بیمارستان اعلام نمایم. همچنین لازم است به این نکته اشاره نمایم که وزارت اطلاعات و مامورین امنیتی در چند هفته گذشته همکاری لازم جهت پیگیری امور درمانی و بستری شدن ایشان در بیمارستان را مبذول داشتند.
فاطمه کروبی

عدم رسیدگی به وضعیت شهرام احمدی و آرش شریفی





 باوجود وخامت وضعیت جسمی شهرام احمدی و آرش (رامین) شریفی، این دو زندانی عقیدتی کماکان از اقدامات درمانی محروم هستند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، آرش شریفی که پیش‌تر نیز گزارشی از وضعیت بینایی وی در این خبرگزاری منتشر شده بود از شرایط نگران کننده‌ای برخوردار است.
آرش (رامین) شریفی از ناحیه هردو چشم دچار قوز قرنیه شده و پزشکان اعلام کرده‌اند وی چشم چپ خود را تقریبا از دست داده است و چشم راست وی هم در وضعیت بسیار وخیمی قرار دارد.
یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفت: «در حالی که دکتر حسین بوجاری جراح و متخصص چشم و عضو انجمن جراحان رفرکتیو و کاتاراکت اروپا گفته هر دو چشم آرش شریفی احتیاج فوری به پیوند قرنیه دارد اما پزشک بهداری زندان اوین دکتر قاسمی تحت فشار وزارت اطلاعات به آرش شریفی گفته که چشمت مشکلی ندارد و احتیاجی به اعزام نیست.»
شهرام احمدی دیگر زندانی عقیدتی بند ۳۵۰ زندان اوین که پیش‌تر کلیه چپ خود را از دست داده بود، بخاطر عفونت کلیه دیگرش مدتی است با مشکلات جسمی حادی روبرو شده است.
این منبع در مورد شهرام احمدی گفت: «شهرام احمدی مدتی است به خونریزی کلیه مبتلا شده و درچند روز گذشته چندین بار به بهداری زندان برده شد که دکتر خواهان انجام سنوگرافی پرای تشخیص درد برای او شده است، اما تا کنون مسئله سنوگرافی وی صورت عمل بخود نگرفته است.»

وضعیت نگران کننده سلامتی زندانیان سیاسی رجایی شهر





 عدم توجه مسئولین به وضعیت سلامتی زندانیان همچنان ادامه دارد و در این بین وضعیت عفیف نعیمی و امان الله مستقیم وخیم گزارش شده است.
عفیف نعیمی از مدیران جامعه بهایی که به ۲۰ سال زندان محکوم شده است، مدت دو ماه در مراکز درمانی خارج زندان بستری بود و این امر هزینه سنگینی را به خانواده وی تحمیل کرده، وی بار‌ها تقاضای مرخصی استعلاجی را مطرح کرده، ولی با مخالفت مسئولین روبرو شده است.
یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفت: «وی بدلیل مشکلات خونی باید بصورت مرتب داروهایی از قبیل (والفارین) را مصرف کند وگرنه دچار سکته مغزی می‌شود. پزشکان متخصص همچنین برای وی استراحت در محیطی آرام و بدور از تنش را تجویز کرده‌اند.”
این منبع به گزارشگر هرانا گفت: «امان الله مستقیم از همکاران موسسه علمی بهاییان که به ۵ سال زندان محکوم شده است نیز یکسال پیش عمل قلب باز انجام داده و عدم تحمل وی توسط پزشک قانونی تایید شده است وی اخیرا دچار گرفتگی عروق شده و نیاز به بستری شدن در مراکز تخصصی خارج از زندان و استراحت در محیطی آرام و بدور از تنش را دارد.»
بتازگی رئیس بهداری زندان رجایی شهر طی نامه‌ای به رئیس قوه قضاییه خواستار رسیدگی به وضعیت زندانیان سیاسی بیمار شده است.
این گزارش در ساعت ۲۲:۰۰ روز شنبه اصلاح شد.

یک زندانی بلوچ در زندان مرکزی زاهدان به اعدام محکوم شد





محمد حسین ریگی، اهل سراوان از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب زاهدان به اتهام محاربه با خدا به اعدام محکوم شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، محمد حسین ریگی ۲۳ ساله که از ۷ ماه پیش بازداشت شده و اکنون در بند ۴ زندان مرکزی زاهدان نگهداری می‌شود، طی هفته گذشته در شعبه ۱ دادگاه انقلاب زاهدان به ریاست قاضی «ماه گلی» به اعدام محکوم شد.
این زندانی بلوچ هفت ماه پیش در منزل پدری‌اش در شهر سراوان بازداشت شد.
یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفت: «وی مدت ۴ ماه در اداره اطلاعات تحت بازجویی  قرار داشت و ماموران وی را وادار به مصاحبه تلویزیونی علیه خود کرده‌اند.»
این منبع اتهاماتی که محمد حسین ریگی به خاطر آن به اعدام محکوم شده را اقدام علیه امنیت کشور و محاربه عنوان کرد ولی از جزئیات اتهامات وی و مستندات دادگاه جهت صدور حکم اعدام اطلاع دقیقی نداشت.

آزار و اذیت دو زندانی سیاسی کرد در زندان مرکزی طبس







مسئولین زندان مرکزی طبس از ملاقات هفتگی دو زندانی سیاسی تبعیدی در این زندان ممانعت به عمل می آورند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، محمد امین عبدالهی و فخرالدین فرجی دو زندانی تبعیدی محبوس در زندان مرکزی طبس هستند که از حق ملاقات، خواندن روزنامه و کتاب، تماس تلفنی روزانه محروم هستند.
یکی از نزدیکان این زندانیان به گزارشگر هرانا گفت: ” خانواده این دو زندانی به دلیل دوری مسافت قادر به ملاقات هفتگی با ایشان نیستند اما چند بار هم که قصد ملاقات داشتیم مسئولین زندان می گویند باید اجازه وزارت اطلاعات را داشته باشیم و به این شکل ماههاست که از ملاقات با ایشان محروم مانده ایم.”
زندان طبس یکی از زندانهای وخیم کشور به لحاظ بهداشتی است، زندانیان تبعیدی در این زندان در یک اتاق درب بسته و در زیر زمین نگهداری می شوند که فاقد هواکش و تهویه مناسب است و روزانه تنها یک ساعت اجازه هواخوری دارند.
ریاست این زندان برعهده فردی به نام “حسین حسین پور” است که خواندن نماز و قران را در کلیه بندهای این زندان اجباری اعلام کرده است. هم چنین رئیس حفاظت این زندانی برعهده فردی به نام ” مالک” است که به آزار و اذیت زندانیان سیاسی در این زندان مبادرت می کند.
در این زندان اقدامات تنبهی به صورت جمعی اعمال می شود و در صورت خطای یک زندانی کلیه زندانیان محبوس در آن اتاق به صورت فیزیکی تنبیه می شوند.

بی خبری از وضعیت یک شهروند مریوانی





ماموران امنیتی وابسته به اداره اطلاعات شهر مهاباد چهار روز پیش یک شهروند مریوانی به نام “لقمان داروند” را بازداشت کردند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، با گذشت چهار روز از بازداشت این شهروند ساکن روستای دری از توابع مریوان، از اتهام و علت بازداشت وی اطلاعی در دست نیست.
یکی از نزدیکان وی به گزارشگر هرانا گفت: “پیگیری های خانواده وی برای اطلاع از سرنوشت فرزندشان تاکنون به جایی نرسیده است و ماموران اداره اطلاعات اجازه ملاقات و تماس تلفنی به وی نداده اند.”