۱۳۹۳ فروردین ۲۸, پنجشنبه

سونیا احمدی، شهروند بهایی خود را به زندان معرفی کرد





سونیا احمدی شهروند بهایی ساکن مشهد که پیش‌تر باوعده آزادی کامل از زندان مرخص شده بود جهت ادامه محکومیت خود را به زندان وکیل آباد معرفی کرد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، یک شهروند بهایی ساکن مشهد به نام «سونیا احمدی» پس از سه ماه مرخصی موقت، روز چهارشنبه ۲۷ فروردین ماه جهت ادامه محکومیت، خویش را به زندان وکیل آباد مشهد معرفی کرد.
این شهروند بهایی در ۲۰ دی ماه سال گذشته با وعده آزادی کامل از زندان وکیل آباد مشهد آزاد شد ولی در تاریخ ۲۱ فروردین ماه سال جاری از دایره اجرای احکام جهت ادامه حکم، تلفنی احضار گردید.
تاکنون بطور دقیق دلیل احضار مجدد نامبرده به زندان مشخص نشده است و تنها پاسخی که به خانواده او داده شده اینست که «سه ماه که آزاد بوده در اختیار وزارت اطلاعات بوده ولی پس از سه ماه بار دیگر خانم احمدی از وزارت اطلاعات در اختیار زندان گذاشته شده است و باید ادامه محکومیت را بگذراند.»
یاداوری می‌شود سونیا احمدی در شهریور ماه ۱۳۹۱ جهت گذراندن حکم ۵ سال حبس تعزیری، خویش را به زندان وکیل آباد مشهد معرفی کرد.

آرش محمدی و آیت مهرعلی‌بیگلو در زندان تبریز دست به اعتصاب زدند





 آرش محمدی و آیت مهرعلی‌بیگلو، زندانیان سیاسی زندان مرکزی تبریز از روز سه‌شنبه ۲۶ فروردین ماه ۱۳۹۳ در اعتراض به آزار و اذیت‌های وارده بر خانواده‌های زندانیان سیاسی از سوی نهادهای امنیتی وارد اعتصاب غذا شده‌اند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این زندانیان سیاسی اعلام کرده‌اند که در اعتراض به تهدید، احضار و دستگیری اعضای خانواده‌های زندانیان سیاسی و نیز آزار و اذیت مضاعف آنان از جمله تبعید زندانیان سیاسی، عدم موافقت با انتقال زندانیان سیاسی به شهر محل سکونتشان، تفتیش منازل زندانیان به طرزی خشن و ایجاد رعب و وحشت در منازل آنان و نیز عدم اعطای مرخصی به زندانیان سیاسی دست به اعتصاب غذا زده‌اند.
این ۲ زندانی محبوس در بند مالی زندان مرکزی تبریز طی پیام کوتاهی از این زندان، موارد فوق را مصادیق آشکار نقض حقوق بشر دانسته و خواستار پایان چنین رفتارهایی شده‌اند.
گفتنی است، محمود فضلی، شهرام رادمهر، آیت مهرعلی بیگلو (یوروش)، لطیف حسنی و بهبود قلیزاده ۵ عضو کمیتهٔ مرکزی «یئنی‌گاموح» در ماه‌های پایانی سال ۹۱ توسط ماموران امنیتی بازداشت شده و متعاقبا هر یک به ۹ سال حبس تعزیری محکوم شدند. این فعالین آذربایجانی پس از یک دورهٔ چند ماهه تبعید به زندان رجایی‌شهر کرج هم اکنون در زندان مرکزی تبریز به سر می‌برند.
آرش محمدی، فعال چپ دانش‌جویی نیز که در تاریخ ۲۴ خرداد ماه سال گذشته در تبریز بازداشت شده بود هم‌اکنون در حال سپری کردن محکومیت ۱ سالهٔ خود در زندان تبریز است.
هم‌چنین، دکتر لطیف حسنی، دبیر کل «یئنی‌گاموح» نیز ضمن حمایت از خواسته‌های این ۲ زندانی سیاسی اعلام کرده است در صورت بی‌توجهی مسولان علی‌رغم بیماری و وضعیت وخیم جسمی دست به اعتصاب غذا خواهد زد.
متن پیام آرش محمدی و آیت مهرعلی‌بیگلو به شرح زیر است:
ما زندانیان سیاسی زندان مرکزی تبریز، آرش محمدی و آیت مهرعلی‌بیگلو در اعتراض به مجازات خانواده‌های زندانیان سیاسی از جمله تهدید خانواده‌ها، احضار خانواده‌ها به ادارهٔ اطلاعات، دستگیری اعضای خانواده‌ها، بازجویی از اعضای خانواده و شکنجهٔ روانی در بازداشت‌گاه‌ها، تبعید زندانیان سیاسی، عدم موافقت با انتقال زندانیان سیاسی به محل سکونت خود، تفتیش منازل زندانیان سیاسی به صورت وحشیانه و ایجاد رعب و و حشت که همگی به نوعی مجازات خانواده‌ها بوده و از مصادیق بارز نقض حقوق بشر است، دست به اعتصاب غذا می‌زنیم.
آرش محمدی
آیت مهرعلی‌بیگلو
۲۶ فروردین ۱۳۹۳

بازرسی توام با ضرب و شتم زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین





مامورین گارد زندان اوین صبح امروز بند ۳۵۰ را مورد بازرسی قرار داده و زندانیان را ضرب و شتم کردند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، صبح روز جاری ۱۰۰ تن از ماموران گارد زندان اوین به همراه ماموران نهادهای امنیتی به بند ۳۵۰ اوین مراجعه کرده و اقدام به بازرسی وسایل زندانیان کردند.
مامورین امنیتی که از کلیه مراحل فیلمبرداری می‌کردند پس از اعتراض چندتن از زندانیان به نحوه برخوردشان دستور ضرب و شتم زندانیان سیاسی توسط سربازان گارد را صادر کرده و در این بین تعدادی از زندانیان سیاسی بشدت مجروح شدند.
این بازرسی چندین ساعت به‌طول انجامید و در ‌‌‌‌نهایت بیش از ۳۰ تن از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ به سلول‌های انفرادی بند ۲۴۰ اوین منتقل شدند.
گفتنی است، ۴ تن از زندانیان سیاسی بدلیل شدت جراحات وارده به مراکز درمانی خارج از زندان اعزام شدند.
اخبار تکمیلی در این ضمینه منتشر خواهد شد

انتقال محمد غریبی به بیمارستان سینای کرج





محمد غریبی زندانی اهل‌سنت محکوم به اعدام زندان رجایی شهر درپی وخامت وضع جسمی به بیمارستان سینای کرج منتقل شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، محمد غریبی زندانی اهل‌سنت محکوم به اعدام در سالن ۱۰ زندان رجایی شهرکرج که از مدتی پیش با ناراحتی حاد کلیه و بی‌توجهی مسئولین مواجه شده بود صبح روزچهارشنبه ۲۷ فروردین ماه به بیمارستان سینای کرج اعزام شد.
یک منبع مطلع در این خصوص به گزارشگر هرانا گفت: «محمد غریبی از مدت‌ها پیش با درد شدید کلیه روبرو بود و پزشکان بهداری اعلام کرده بودند که وی نیاز به درمان در مراکز درمانی مجهز را دارد. اما مسئولین همیشه به بهانه اینکه وی با حکم اعدام روبروست از اعزامش به بیمارستان طفره می‌رفتند. در ‌‌‌نهایت هم روز چهارشنبه که به بیمارستان اعزام شد پزشکان اقدام به تزریق چند آمپول به وی کردند و چون مسئولین اعزام اجازه بستری ندادند به زندان عودت شد.»
گفتنی است، محمد غریبی از چهارسال پیش بازداشت شده و در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی محمد مقیسه‌ای به اعدام محکوم شده است.
از اتهامات دقیق این زندانی اهل‌سنت و شواهدی که بر علیه وی در دادگاه استفاده شده اطلاع دقیقی در دست نیست.

نقض حقوق کارگران ایرانی در شرکتهای حفاری چینی





شرکتهای حفاری چینی که در میدان‌های نفتی آزادگان و یادآوران مشغول بکارند قرار دادهای ظالمانه‌ای با کارگران ایرانی منعقد می‌کنند و برخورد غیر انسانی‌ای دارند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شرکت حفاری گریت وال (GWDC) و شرکت سینوپک (SIPC) دو شرکت نفتی چینی که در استان خوزستان در میدان‌های نفتی آزادگان و یادآوران به حفرچاه نفت مشغول هستند قراردادهای ظالمانه‌ای با کارگران ایرانی منعقد می‌کنند.
دو شرکت گریت وال و سینوپک در مقابل شرکتهای نفتی ایرانی ضمن اینکه قراردادهای دوماهه و بدون امنیت شغلی با کارگران منعقد می‌کنند، دستمزد بسیار کمتری را به کارگران پرداخت کرده و نسبت به کارگران ایرانی رفتار توهین آمیزی دارند.
یک کارگر که برروی سکوهای نفتی برای گریت وال کار می‌کند به گزارشگر هرانا گفت: «میزان حقوق در سمت‌های مختلف متفاوته ولی هر سمتی نسبت به شرکتهای حفاری ایرانی به میزان ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومن کمتر پرداخت می‌کنند. بعنوان مثال کارگر ساده در شرکت ایرانی ۱۱۰۰۰۰۰ تومان است ولی در شرکت چینی ۶۵۰۰۰۰ تومان.»
وی در ادامه بیان داشت: «کارفرمایان چینی کوچک‌ترین ارزشی برای کارگران ایرانی قائل نیستند و به کارگران فحاشی می‌کنند و رفتار بسیار زننده‌ای با کارگران دارند. کوچک‌ترین اشتباه از سوی کارگران ایرانی موجب می‌شد که تهدید به عدم تمدید قرارداد می‌کردند.»


وی در پایان گفت: «بر روی دکل حفاری مواد غذایی و میوه باید بصورت کامل به کارگران داده شود، ولی در دو شرکت گریت وال و سینوپک کارگران همیشه با کمبود مواد غذایی روبرو هستند.»

در سال گذشته حوادث ناشی از کار در کردستان جان ۳۱ تن را گرفت





مدیرکل پزشکی قانونی کردستان گفت: در سال گذشته ۳۱ نفر به دلیل حوادث ناشی از کار در استان جان خود را از دست دادند.
غلامرضا همایون‌پور در گفت‌ و‌ گو با خبرنگار ایلنا در سنندج، به بیان مقایسه معاینات پزشکی قانونی استان در سال ۹۲ نسبت به مدت مشابه سال قبل از آن پرداخت و گفت: معاینات انجام شده شامل بخش‌های سرپایی و فوتی هستند.
وی با عنوان کاهش ۲ درصدی معاینات سرپایی در استان افزود: در سال ۹۱، ۳۵ هزار و ۱۱۸ مورد معاینه سرپایی در مراکز پزشکی قانونی استان انجام گرفته‌ بود که این رقم در سال ۹۲ به ۳۴ هزار و ۵۲۹ نفر رسید.
همایون‌پور تصریح کرد: از معاینات سرپایی انجام شده در این مدت نسبت به مدت مشابه آن در سال ۹۱، از نظر نزاع ۵ درصد کاهش، در زمینه معاینات عمومی ۲ درصد کاهش، معاینات اختصاصی ۴ درصد رشد و در زمینه معاینات روانپزشکی نیز ۱۴ درصد کاهش مشاهده می‌شود.
وی از کاهش ۳۷ درصدی مرگ‌های ناشی از حوادث کار در استان خبر داد و گفت: مرگ و میر ناشی از حوادث کار در سال ۹۲ نسبت به مدت مشابه سال قبل از آن، ۳۷ درصد کاهش یافت و از ۴۹ نفر به ۳۱ نفر رسیده است.
همایون‌پور همچنین با اشاره به فوتی‌های ناشی از حوادث سوختگی در استان بیان داشت: در سال ۹۱، ۲۴ نفر بر اثر سوختگی در استان جان خود را از دست دادند که این آمار در مقایسه با سال ۹۲ که تعداد فوتی‌های ناشی از سوختگی ۲۳ نفر بود، ۴درصد کاهش یافته ‌است.
مدیرکل پزشکی قانونی استان با بیان اینکه در سال ۹۲ شاهد کاهش ۱۴ درصدی غرق شدگی در کردستان بوده‌ایم، یادآور شد: در سال۹۲، ۱۹ نفر و در سال قبل از آن نیز ۲۲ نفر از شهروندان به علت غرق شدگی جان باختند.
همایون‌پور با اشاره به اینکه گازگرفتگی نیز در سال ۹۲ نسبت به مدت مشابه سال قبل از آن، ۱۸ درصد کاهش داشته خاطرنشان کرد: بر اساس این گزارش در سال ۹۱، ۲۷ نفر و در سال۹۲، ۲۲ نفر نفر به دلیل گازگرفتگی جان خود را از دست دادند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: همچنین در این مدت با کاهش ۱۷ درصدی برق گرفتگی، ۲۴ درصدی سوءمصرف مواد مخدر و ۳۸ درصدی مرگ‌های طبیعی روبرو بوده‌ایم.

صدور حکم قصاص اسیدپاشی دیگر





وکیل‌مدافع محسن مرتضوی – قربانی اسیدپاشی – از صدور حکم پرونده موکلش مبنی بر قصاص متهم خبر داد.
اکبر مرتضوی در گفت‌وگو با خبرنگار حقوقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره صدور حکم برای پرونده یکی دیگر از قربانیان اسیدپاشی، گفت: شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی اسلامی اقدام به صدور رای کرده است.
وی ادامه داد: در رای صادره متهم به قصاص چشم راست، گوش راست و پرداخت مبلغ ۶۰۰ میلیون تومان دیه محکوم شده که البته حکم قطعی نیست.
بر اساس این گزارش، فروردین سال ۹۱ محسن مرتضوی قربانی اسیدپاشی از سوی یکی از همکارانش با سه لیتر اسید مورد حمله قرار گرفت. جلسه اول رسیدگی به این پرونده در شعبه ۱۰۴۱ دادگاه عمومی و جزایی شهید قدوسی به ریاست قاضی علوی برگزار شد که قاضی به دلیل عدم صلاحیت دادگاه عمومی و درخواست قصاص شاکی،‌ پرونده را به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع داد.

چرا دادگاه نمی‌روم / حشمت الله طبرزدی





طی سه ماهه گذشته، دوباربه بازپرسی دادگاه انقلاب احضار شدم که هر دوباراز رفتن سرباز زدم. آخرین بار روز گذشته ۲۵ فروردین ماه بود. اینک بر آن شدم از فرصت پیش آمده استفاده کنم تا ضمن بیان دلایل این امتناع ورزی پیامی به مناسبت روزکارگر تقدیم کنم:
۱. مسئولین زندان رجایی شهر، علت و محل اعزام را به زندانی ابلاغ نمی‌کنند و با زندانی همچون اسیر برخورد می‌کنند که رویهٔ معمول زندان‌ها و بازداشتگاههای رژیم است که ازگذشته معمول بوده است. برای مثال، شاهرخ زمانی را ازسالن ۱۲ را فراخواندند، امابه شیوهٔ ربایش، او را به زندان قزل حصار انتقال دادند. پیش‌تر رسول بداقی و سمکوی خلقتی را به همین شیوه به انفرادی انتقال دادند. همین رویهٔ غیرقانونی، موجب ایجاد ناامنی دربین زندانیان شده، به گونه‌ای که هیچ تضمینی وجود ندارد که به بهانهٔ اعزام یا حتی در هنگام ملاقات زندانی با خانواده، او را ربوده و برنامه‌هایی برای او تدارک ببینند.
۲. از بدو خروج زندانی از بند و حضور در شعبهٔ اعزام تا خروج از درب اصلی، وبه ویژه هنگام برگشت تا رسیدن به بند، برخورد‌های بسیار زننده و تحقیر آمیز همراه با فحش‌های رکیک و ضرب و شتم از سوی برخی درجه داران و سربازان (همان‌هایی که سربازوطن نامیده می‌شوند!؟) با زندانیان اعم از عادی و سیاسی صورت می‌گیرد. نمونه آشکار آن ضرب و شتم آقای لقمان مرادی بود. این رفتار غیرانسانی و غیر قانونی در این زندان بصورت یک رویه در آمده که بعید می‌دانم به راحتی اصلاح شود. من خود بار‌ها و بار‌ها شاهد برخوردهای ضد انسانی زندانبانان با زندانیان با اتهام‌های متفاوت بوده‌ام واین رفتار، در مرحلهٔ اعزام و برعکس، بیش از موارد دیگر مشهود بوده و تحمل دیدن آن راندارم که جوان ایرانی به هر دلیل، زیر رگباری از فحش‌های رکیک، ضرب و شتم وحشیانه و یا بدرفتاری قرار بگیرد.
۳. طی ۲۰ سال گذشته که بدلیل انجام رسالت مطبوعاتی، حقوق بشری، تشکیلاتی و سیاسی با محاکم قضایی به ویژه دادگاه‌های امنیتی موسوم به «دادگاه انقلاب» سرو کار داشته‌ام، به جز رفتار و احکام ظالمانه، حاصلی برایم نداشته است. به همین دلیل همواره اعلام کرده‌ام تا دادگاه صالحه، علنی با حضور هئیت منصفه و داشتن حق وکیل، تشکیل نگردد، در چنین محاکمی شرکت نکرده و احکام آن رابه رسمیت نمی‌شناسم.
اینک اضافه تا صلاحیت عام دادگستری اعاده نشود، استقلال کامل قوهٔ قضاییه تضمین نگردد و دادگاههای ویژه مثل دادگاه انقلاب منحل نشود، هیچ اصلاحی در کشور بوجود نخواهد آمد و تا آن زمان، من درهیچ محکمه‌ای شرکت نخواهم کرد.
۴. سال گذشته در هنگامی که در مرخصی و بیرون از زندان به سر می‌بردم، اجرای احکام دادگاه انقلاب، بدون اخطار یا احضاریه قانونی، بصورت دزدانه به درون خانهٔ من یورش آورد و مطابق معمول، در بین اعضای خانواده‌ام، ایجاد هراس و وحشت کرده‌اند. این درحالی است که دزدان، آدم کشان، عوامل نا‌امن کننده جامعه، سرکوبگران و سلب کنندگان حقوق اساسی ملت، نه تنها آزاد که در امنیت کامل بسر می‌برند. اما گویا حکومت تلاش می‌کند، حتی امنیت حداقلی من در تبعیدگاه زندان رجایی شهر را نیز سلب کند تا مبادا، زبان بگشایم و از حقوق ملتم دفاع کنم، به همین دلیل، به آن‌ها در هر رده‌ای که هستند هشدار می‌دهم، اگر به این رفتار غیر قانونی از طریق فشاربرمن، ادامه دهند، ناگزیر خواهم شد برای رساندن پیام مظلومیت زندانی، دست به اعتصاب غذای نامحدود بزنم که بدون تردید، خواسته‌ام، «یا مرگ یا آزادی خواهد بود».
در زندان یا بیرون از زندان، به دفاع از حقوق اساسی ملت و افشای نقض سیستماتیک حقوق بشر از سوی رژیم، آن گونه که در افشاگری زیر عنوان «سال حقوق بشر و حقوق شهروندی بهایی‌ها» انجام دادم خواهم پرداخت.
امتناع ازرفتن به دادگاه، در اعتراض به رویه‌های غیر قانونی فوق است.
۵. پرونده نقض سیستماتیک حقوق بشراز سوی رژیم جمهوری اسلامی، در حالی بسیار قطور شده که حتی متحدین غربی‌اش و مماشات کنندگان دیروزی، مجبور شده‌اند علیه رژیم موضع گیری کنند و برنامه راهبردی تصویب نمایند. به حق پرونده حقوق بشری رژیم، شیشه عمر او نام گرفته و سران رژیم نیز به خوبی از این امر آگاه وبه آن معترف هستند. به همین دلیل سال ۹۳ سال حقوق بشر و سال طرح مطالبات ملی حقوق بشری نامیده شده است.
۶. یکی از این مطالبات اساسی حقوق بشری، حق کار، حق آموزش، حق بهداشت و حق رفاه و امنیت است. این درحالی است که به دلیل بی‌لیاقتی سران رژیم در کلیه زمینه‌ها، انحصار طلبی و رانت خواری دستگاههای حکومتی و برنامه‌های بلند پروازانهٔ هسته‌ای یا دخالت‌های غیر قانونی در سایر کشور‌ها، موجب شده است تا کشور با تحریم‌های بین المللی روبرو شود و مردم در فقر، تنگدستی و تنگناهای شدید اقتصادی فروبروند. رانت خواری، اختلاس، دزدی و فسادهای عظیم مالی واداری مملکت را در بر گرفته و مردم می‌بایست هزینه آن را بدهند. اجرای برنامه تحقیر آمیزموسوم به «سبد کالا» و اخیرا اجرای نمایش مضحک و تاسف انگیزی به نام «انصراف از دریافت یارانه» به خوبی استیصال حکومت برای اداره کشور را نشان می‌دهد.
۷. روز اول ماه می‌ روز جهانی کارگر و نیز روز ۱۲ اردی‌بهشت که زمانی برای گردهمایی فرهنگیان است، فرصت تاریخی برای اتحادیه‌ها، سندیکا‌ها، انجمن‌ها و سایر تشکل‌های کارگری و فرهنگی است تا با گرد هم آمدن در متینگ‌ها و جلسات به طرح مطالبات طبقاتی، صنفی و ملی به ویژه در شرایط فعلی بپردازند.
بدون تردید تنگنا‌های شدید اقتصادی بیش از هر فرد و گروه بر طبقهٔ زحمتکش و ستمدیده و حق طلب کارگر و فرهنگیان، فشار وارد می‌آورد. به همین دلیل خواست صنفی و طبقاتی مثل بوجود آمدن شرایط انسانی محیط کار، حداقل دستمزد، متناسب با گرانی و تورم موجود، پرداخت حقوق و معوقات و تامین امنیت شغلی، بیمه بیکاری و شرایط آموزشی و رفاهی همهٔ مزد بگیران از جملهٔ این مطالبات به ویژه برای زحمتکشان است.
حتم دارم همهٔ شخصیت‌ها، احزاب، سازمان‌ها، رسانه‌ها وسندیکا‌ها در پشتیبانی از مطالبات کارگران و فرهنگیان به پا می‌خیزند. همچنین همگان با تاکید بر مطالبات دموکراتیک ملی از جمله نه به اعدام آزادی کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی و استقلال قوه قضاییه، نه به پوشش اجباری و تامین حداقل دستمزد برای کلیه مزد بگیران، روز جهانی کارگر را به یک رستاخیز ملی تبدیل خواهند کرد.
حشمت الله طبرزدی
زندان رجایی شهر- ۲۵ فروردین ماه ۱۳۹۳ خورشیدی