۱۳۹۳ تیر ۱۹, پنجشنبه

بیکاری چهار میلیون کارگر فصلی در ایران





روزنامه شرق در گزارشی نوشت: تعطیلی پروژه‌های عمرانی چهارمیلیون کارگر فصلی را بیکار و امرار معاش برای ۱۶میلیون‌نفر را دشوار کرده است.
تخصیص نامناسب بودجه‌های عمرانی در سال‌های گذشته سبب تعطیلی ۸۰ درصد از این پروژه‌ها شده است. در حالی که در بودجه ۹۲، دولت احمدی‌نژاد پیش‌بینی کرده بود به حوزه عمرانی ۵۶هزارمیلیاردتومان اعتبار تخصیص دهد اما این هدف طبق روال هرساله دولت او محقق نشد. دولت دهم هر زمان که بودجه کم می‌آورد بخشی که سرش بی‌کلاه می‌ماند بخش عمرانی بود.
در سال ۹۲ هم دست‌آخر ۵/۱۰هزارمیلیاردتومان به پروژه‌های عمرانی اختصاص یافت. نیمی از این اعتبار یعنی رقمی معادل چهارهزارو۸۱۰میلیاردتومان اواخر سال با تاکید رییس دولت یازدهم بابت معوقات پیمانکاران پروژه‌های عمرانی کشور پرداخت شد.
کم‌توجهی به بخش عمرانی به گفته عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس در سال‌های گذشته موجب شد چهارمیلیون کارگر فصلی بیکار و امرار معاش برای ۱۶میلیون‌نفر دشوار شود.

احضار و بازداشت دو فعال سایبری در اهواز





صالح تامولی طرفی و عادل سعدونی دو فعال سایبری پس از احضار به «عملیات کارون» بازداشت شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، صالح تامولی طرفی فرزند رمضان ٣٣ ساله، اهل کوی علوی و عادل سعدونی فرزند عبدالحسین ٢٣ ساله، دانشجو، اهل کوی علوی دو شهروند اهوازی هستند که به اتهام تاسیس صفحاتی در فیس بوک حکم ۳ سال زندان و ۵ میلیون ریال جزای نقدی برایشان صادر و به زندان کارون منتقل شده بودند.
این دو شهروند اهوازی طی هفته گذشته با تودیع وثیقه آزاد شدند اما روز شنبه ۱۴ تیر ماه مجددا توسط «عملیات کارون» احضار شده و از آن تاریخ خبری از ایشان در دست نیست.
این دو فعال عرب همراه نفر سومی بنام مهدی زرگانی ٣١ ساله، ساکن کوی علوی اهواز در تاریخ ٢٢ فروردین ماه ١٣٩٢ توسط اداره‌ی اطلاعات اهواز بازداشت شده بودند که این فرد فعلا با قرار وثیقه آزاد است.
این سه کاربر فیسبوکی در شعبه ۴ دادگاه انقلاب اهواز به ریاست قاضی «مصطفی شعبونی» هرکدام به اتهام «تبلیغ بر علیه نظام از طریق گرداندن چند صفحه در فیس بوک» و «فعالیت بر ضد نظام جمهوری اسلامی ایران در شبکه‌های اجتماعی» و «داشتن ارتباط از طریق فیس بوک با کاربران خارج از کشور» و «انتشار بعضی از خبرهای درگیری های سوریه در فضای مجازی» و «توهین به آیت الله خمینی و آیت الله خامنه‌ای در قالب عکس و کاریکاتور» و همچنین «نوشتن شعرهای محلی عربی» هرکدام به ۳ سال حبس تعزیری و پرداخت جریمه نقدی پنج میلیون ریالی محکوم شدند.
بعد از اعتراض متهمان این حکم در اردیبهشت ماه سال جاری در شعبه ۱۳ دادگاه تجدیدنظر اهواز به تایید رسید.
کریم دحیمی فعال حقوق بشر به گزارشگر هرانا گفت: «این فعالان در دوران بازجویی برای چندین ماه تحت فشار، اعترافات اجباری از آن‌ها گرفته شده است بطوری که جهت اخذ اعترافات همسر یکی از آن‌ها به بازداشتگاه اطلاعات احضار شد.»
وی در ادامه بیان داشت: «بستگان این زندانیان چندین روز به‌دنبال تامین وثیقه‌ها بودند که ایشان در عید فطر کنار خانواده و زن و بچه‌های خود باشند. اما دلیل احضار مجدد پس از آزادی و بازداشت ایشان برای خانواده‌ها روشن نیست.»

عدم رسیدگی پزشکی به وضعیت یک زندانی سیاسی





علی سلان‌پور زندانی سیاسی زندان رجایی شهر کرج که از ناراحتی مهره‌های گردن و ستون فقرات رنج می‌برد با عدم رسیدگی پزشکی از سوی مسئولان روبروست.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، علی سلان‌پور که در تاریخ ۲۸ آذر ماه ۱۳۸۹ بازداشت و در دادگاه انقلاب به ۵ سال زندان محکوم شد هم اکنون در سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج بسر می‌برد.
یک منبع مطلع که نخواست نامش فاش شود به گزارشگر هرانا گفت: «علی سلان‌پور صدماتی از ناحیه کمر و گردن داشته که باعث بروز دردهای شدید می‌شود و بهداری زندان تنها به تجویز داروهای مسکن اکتفا کرده و اقدامی برای درمان وی صورت نمی‌دهد.»
وی در ادامه بیان داشت: «این آسیب‌ها بر اثر استفاده از شوکر الکتریکی در هنگام بازداشت پدید آمده و مسئولین زندان باوجود درخواستهای مکرر زندانی و همچنین مراجعه خانواده تاکنون از انجام معاینات پزشکی در مراکز تخصصی سرباز زده‌اند.»
وی در پایان خاطر نشان کرد: «علی سلان‌پور اردیبهشت ماه سال جاری به دلیل وخامت وضع جسمی به بیمارستان شهدای تجریش اعزام شد ولی با وجود تاکید پزشک متخصص مغز و اعصاب مبنی بر بستری شدن، بدون درمان لازم به زندان اوین عودت شد.»
گفتنی است، علی سلان‌پور در تاریخ ۱۱ خرداد ماه سال جاری به همراه ۶ زندانی سیاسی دیگر از زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج تبعید شد. این تبعید گروهی در واکنش به وقایع ۲۸ فروردین ماه در بند ۳۵۰ که به پنج‌شنبه سیاه معروف شد صورت گرفت.
از اتهامات دقیق و دلیل محکومیت علی سلان‌پور اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی یکی از نزدیکان وی اتهام وی را» اقدام علیه امنیت کشور از طریق هواداری از سازمان مجاهدین «عنوان کرده است.

بازداشت یک شهروند بهایی در مشهد





ساقی فدایی شهروند بهایی مشهد توسط ماموران اداره اطلاعات این شهر بازداشت شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حوالی ظهر روز سه شنبه ۱۷ تیر ماه ماموران اداره اطلاعات شهر مشهد با در دست داشتن حکم بازداشت به منزل یک شهروند بهایی به نام «ساقی فدایی» مراجعه کرده و نامبرده را بازداشت کردند.
تا لحظه تنظیم این خبر از وضعیت و محل نگهداری شهروند بهایی بازداشت شده هیچ اطلاعی بدست نیامده است.
یاداوری می‌شود پیش از این هم در تاریخ ۱۲ خرداد ماه منزل نامبرده مورد تفتیش ماموران امنیتی قرار گرفت که «می‌ خلوصی» (مادر وی) به همراه دو شهروند بهایی دیگر به نام‌های «شایان تفضلی» و «دری امری» بازداشت شدند که نامبردگان همچنان در بازداشت و تحت بازجویی قرار دارند.

نامه محمدعلی طاهری به احمد شهید





محمدعلی طاهری، بنیانگذار عرفان کیهانی (حلقه) و دو طب مکمل فرادرمانی و سایمنتولوژی که هم‌اکنون در زندان اوین بسر می‌برد نامه‌ای به احمد شهید (گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران نگاشته که مشروح آن را در زیر می‌خوانید:
بنام خدا
ریاست محترم/ گزارشگر محترم حقوق بشر
جناب آقای احمد شهید، احتراما اینجانب محمد علی طاهری فرزند محمد متولد ۱۳۳۵ بنیانگذارعرفان حلقه (کیهانی)، فرادرمانی و سایمنتولوژی که از طرف سازمان اطلاعات سپاه، سال ۸۹ به اتهام اقدام علیه امنیت کشور دستگیر شده و پس از ۶۷ روز حبس در سلول انفرادی در اوین، بند ۲ الف (بازداشتگاه اختصاصی سازمان اطلاعات سپاه)، مجددا اوایل سال ۹۰ با پاپوش‌های امنیتی و اتهامات ساختگی ارتداد، محاربه با خدا و رسول خدا، توهین به مقدسات، مفسد فی الارض و سب النبی دستگیر و به سلول انفرادی‌‌‌ همان بند منتقل شده و در خلال بازپرسی و بازجویی، تخلفات و جرایم زیر از سوی بازپرس شعبه پنجم دادسرای اوین (آقای اسدی) و ۶ نفر از بازجو‌ها اعمال گردید که برخی از موارد آن جهت هرگونه بررسی و اقدام تقدیم می‌گردد (و آماده دادن شهادت حضوری هستم):
۱) اعمال فشار و شکنجه روانی توسط بازپرس و بازجو‌ها از طریق ارائه مدارک جعلی مبنی بر صدور حکم اعدام اینجانب از سوی ۱۵ تن از مراجع تقلید؛ با این ادعا که کتاب‌ها، مقالات، مجلات و CDهای کلاس‌هایم را جهت بررسی، مطالعه و اظهارنظر و صدور حکم برای مراجع ارسال نموده و آن‌ها نیز پس از بررسی‌های لازم، همگی آن‌ها فتوا به ارتداد و … داده و همگی برایم حکم اعدام صادر کرده‌اند که بدون نیاز به هیچگونه تشریفات قانونی، باید فورا اجرا شود. بنا براین، هر روز می‌گفتند که برای اعدام آماده باشم و حتی یکی از آن‌ها می‌گفت که بر فرض محال اگر از اینجا هم‌‌‌ رها شوم، به خانه نرسیده ترور می‌شوم، زیرا مسلمانان زیادی هستند که به محض صدور حکم از سوی مراجع تقلید، آمادهٔ اجرای آن هستند. سرانجام پس از ۹ ماه از بازداشت دوم و به دنبال ۲ بار اعتصاب غذا، به منظور رسیدگی فوری به اتهامات وارده در دادگاه و مشخص شدن علت صدور چنین احکامی از سوی مراجع تقلید، به دادگاه غیرعلنی اعزام و در آنجا از طریق وکیلم متوجه شدم که احکام اعدام ارائه شده جعلی بوده و فقط بازپرس با طرح شش فرض نامربوط از مراجع تقلید استفتاء نموده و آن‌ها نیز براساس آن فرضیات فتوی داده‌اند که هیچکدام از آن فرضیات نیز در مورد من صادق نبوده است و اصولا هیچ حکم اعدام لازم الاجرایی صادر نشده و آن‌ها قصد داشته‌اند تا با صحنه سازی‌ها و ارائه مدارک جعلی اعدام و اعمال فشار و شکنجه روانی مرا وادار به قبول اتهامات فوق بخصوص ارتداد نموده و می‌گفتند که در صورت قبول و اعتراف به این اتهامات می‌توانم توبه نموده و در آنصورت مورد بخشش قرار گرفته و آزاد می‌شوم.
۲) ارائه پیشنهاد مبنی بر قبول و اعتراف به ارتباط با امریکا به منظور رهایی از اعدام؛ که اگر این پیشنهاد را بپذیرم، آن‌ها حکم اعدام را لغو و به جای آن ۸ سال حبس را بعنوان جزای ارتباط با امریکا را جایگزین کنند تا با این ترفند و مرتبط نمودنم با آمریکا بتوانند عرفان حلقه (کیهانی) را خدشه دار و ساخته دست آمریکا جلوه بدهند.
۳) تهدید مبنی بر صدمه رسانیدن به همسرم و در نتیجه بی‌سرپرست شدن فرزندانم؛ بدنبال نتیجه نگرفتن بازجو‌ها و بازپرس از گرفتن اعتراف مرتد بودن و… (بند۱) و پیشنهاد (بند ۲)، یکی از بازجو‌ها مرا تهدید نمود که در صورت عدم همکاری (ارائه اعترافات دیکته شده کذب) افرادی را دارند که به همسرم صدمه وارد نمایند و… که در نتیجه بر اثر فشار روانی وارده ناشی از این تهدید و صدور حکم (جعلی) اعدام از یکطرف و عدم تمایل به ارائه اعترافات کذب دیکته شده از طرف دیگر، باعث شد برای در امان ماندن خانواده‌ام و عدم اعتراف دروغین، چهار بار اقدام به خود کشی نمایم که با مرگ من، این ترفند شیطانی خنثی شود.

نامه مادر بهرام احمدی به مادر سعید زینالی





 مادر بهرام احمدی زندانی سیاسی اهل‌سنت که در تاریخ ۷ دی ماه ۱۳۹۰ در زندان قزل‌حصار کرج اعدام شد و دیگر فرزندش شهرام احمدی هم اکنون در زندان رجایی شهر کرج در انتظار اجرای حکم اعدام بسر می‌برد طی نامه‌ای به مادر سعید زینالی می‌نویسد: «از خداوند متعال می‌خواهم که هر چه زود‌تر فرزند عزیزتان و شهرام من هم به خانه باز گردند و روشنایی چشمان پر از اشکمان شوند.»
متن کامل این نامه که یک نسخه از آن در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته را در زیر می‌خوانید:
یوسف کم کشته باز آید به کنعان غم مخور
واقعا درک چنین جریان خیلی سخت است که فرزندت صبح به دانشگاه برود و الان که پانزده سال از آن گذشته هنوز چشم به راه پارهٔ تنت باشی.
هر روز، هر شب، هر لحظه که صدای زنگ در بیاید؛ خدایا، خدایا سعیدم باشد. وقتی در را باز کنی…….
واقعا سخت است من که یک فرزندم را این رژیم اعدام کرده و یکی دیگر را حکم ظالمانه اعدام داده است درکت می‌کنم اما احساسم این را می‌گوید که وضعیت تو مادر چشم به راه سخت است چون من اطمینان دارم که بهرام اعدام شده و دیگر بر نمی‌گردد و و چشم به راه شهرام هستم شاید جای خالیه بهرامم را پر کند.
هر چند جنازه بهرام را هیچ وقت ندیدم و اکنون یک سال است به علت فلج شدنم بعد سکته کردن در زندان هنگام خبر اعدام بهرام و تصادف شدید بعد از ترخیص از بیمارستان نتوانسته‌ام شهرام را هم ببینم و در دلم اتش زبانه می‌کشد، اما با شنیدن درد و رنج خانواده زینالی واقعا درد و غمم چند برابر شده.
از خداوند متعال می‌خواهم که هر چه زود‌تر فرزند عزیزتان و شهرام من هم به خانه باز گردند و روشنایی چشمان پر از اشکمان شوند. اگر می‌توانستم شخصا به دیدار این خانواده عزیز می‌رفتم اما متاسفانه توان جسمی‌ام را از دست داده‌ام تا با همدردیم لا اقل در کمی از دردتان شریک می‌شدم.
قدمخیر فرامرزی مادر شهرام احمدی
***
گفتنی است، سعید زینالی دانشجویی بود که در جریان اعتراضات دانشجویی پس از حمله به کوی دانشگاه در تیر ۱۳۷۸ توسط نیروهای امنیتی در منزل بازداشت شد و تاکنون پس از گذشت ۱۵ سال خبری از وی به دست نیامده است.

صدور کیفرخواست برای صبا آذرپیک





وکیل‌مدافع صبا آذرپیک از صدور کیفرخواست برای موکلش خبر داد.
محمود علیزاده‌طباطبایی در گفت‌وگو با ایسنا در این باره گفت: برای خانم صبا آذرپیک به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام و نشر اکاذیب کیفرخواست صادر شده است.
وی افزود: پس از صدور کیفرخواست پرونده آذرپیک به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران ارسال شده و این شعبه دوشنبه – ۳۰ تیرماه – را برای رسیدگی به این پرونده تعیین کرده است.
علیزاده طباطبایی با بیان این‌که این کیفرخواست در پرونده مربوط به سال ۹۱ صادر شده است، گفت:‌ در پرونده اخیر مربوط به خانم آذرپیک کیفرخواست صادر نشده در حالی که این دو باید با هم تجمیع می‌شدند.
صبا آذرپیک صبح روز هفتم خرداد ۱۳۹۳ توسط نیروهای امنیتی که در دفتر هفته‌نامه تجارت فردا محل کار وی بازداشت شد..
این خبرنگار که در روزنامه اعتماد نیز فعالیت می کرد یک بار دیگر در بهمن سال ۱۳۹۱ در بازداشت جمعی، تعدادی از روزنامه نگاران نیز بازداشت شده بود.

انتقال مرضیه رسولی به بند نسوان اوین





مرضیه رسولی روزنامه نگار روز گذشته برای گذراندن دوران حبس خود به زندان اوین رفت.
به گزارش کلمه او هم اکنون به بند عمومی منتقل شده است. اتهامات مرضیه رسولی تبلیغ علیه نظام و اخلال در نظم عمومی از طریق شرکت در تجمعات از اتهاماتی است و به گفته ی وی پیش از آن که تایید حکم اولیه در دادگاه تجدیدنظر به او ابلاغ شود، اجرای حکم به او اعلام شده است.
مرضیه رسولی روزنامه نگار منتقد دولت که دی ماه سال ۹۰ در منزل خود بازداشت شده بود، اسفند ماه همان سال پس از حدود یک ماه و نیم با تودیع وثیقه آزاد شد.
همان زمان گزارش شده بود که بر اساس گزارش ها ماموران امنیتی هنگام بازداشت مرضیه رسولی حکمی ارائه کرده بودند که در آن اتهام خانم رسولی «اقدام علیه امنیت ملی» ذکر شده بود.
مرضیه رسولی خبرنگار حوزه کتاب و موسیقی بود که سابقه کار در چندین روزنامه از جمله شرق و اعتماد را در پرونده ی خود دارد.
او دومین روزنامه نگاری است که در دو هفته گذشته برای گذراندن حکم خود به اوین فراخوانده می شود. پیش از مرضیه رسولی ، ریحانه طباطبایی به اوین منتقل شده بود.

بازگشت فرهاد صدقی از مرخصی





فرهاد صدقی از اساتید دانشگاه آنلاین بهایی در پی عدم تمدید مرخصی به زندان بازگشت.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، فرهاد صدقی از اساتید دانشگاه آنلاین بهاییان که به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شده است، پس از ۵ روز مرخصی و عدم تمدید آن به زندان بازگشت.
گفتنی است، حکم بدوی این استاد دانشگاه آنلاین بهائی ایران که توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب صادر شده بود، درشعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران تائید شد.
بهائیان پس از انقلاب ایران از حق تحصیل در دانشگاه‌ها و مشاغل دولتی محروم بوده و به همین دلیل در دانشگاهی که خود تاسیس کرده‌اند به تحصیل می‌پردازند.
این دانشگاه نیمه حضوری و غیرانتفاعی در اواسط دهه ۱۳۶۰ خورشیدی با هدف تامین نیازهای تحصیلی جوانان بهایی که پس از انقلاب از ورود به دانشگاه‌های دولتی محروم بوده‌اند تاسیس شد و رشته‌های آن به تدریج گسترش پیدا کرده است.
ماموران امنیتی در بهار ۱۳۹۰ ده‌ها تن از اساتید این دانشگاه را بازداشت کردند.

بیهوش شدن دو زندانی اعدامی در زندان قزل‌حصار





دوتن از چهار زندانی اهل‌سنت محکوم به اعدام در زندان قزل‌حصار کرج که از ۲۷ روز پیش در اعتصاب غذا بسر می‌برند بر اثر افت فشار خون از هوش رفته و به بهداری زندان منتقل شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حامد احمدی، کمال ملایی، جمشید دهقانی و جهانگیر دهقانی از نیمه شب جمعه ۲۳ خرداد ماه پس از آنکه فهمیدند قرار است جهت اجرای حکم اعدام از زندان رجایی شهر کرج به زندان قزل‌حصار منتقل شوند دست به اعتصاب غذا زدند.
یک منبع نزدیک به خانواده این زندانیان به گزارشگر هرانا گفت: «سه‌شنبه هنگام غروب حامد احمدی و جهانگیر دهقانی به علت افت فشار ناشی از اعتصاب از هوش رفته و به بهداری زندان منتقل شدند. در بهداری به ایشان سرم وصل کرده و پس از ۶ ساعت این دو زندانی به‌داخل سلولهای خود بازگشتند.»
وی در ادامه گفت: «پزشکان وضعیت جسمی ایشان را خطرناک ارزیابی کرده و گفته‌اند بدنشان رو به تحلیل است و ممکن است هرچهار نفر دچار مشکل و عارضه جبران ناپذیری شوند.»
وی در خصوص علت ادامه اعتصاب غذا گفت: «این چهار زندانی معتقدند مسئولین می‌خواهند پس از ماه مبارک رمضان اعدامشان کنند. ایشان خواستار تجدید محاکمه در دادگاهی عادل و علنی هستند تا اگر جرمی مرتکب شده‌اند مرد بدانند. همچنین خواستهٔ مقطعی ایشان این است که اگر گفته مسئولین درست است و حکم اعدامشان متوقف شده باید به زندان رجایی شهر بازگردند.»
گفتنی ست که آقایان حامد احمدی، کمال ملایی، جمشید دهقانی و جهانگیر دهقانی، به اتهام «محاربه از طریق هواداری از گروه‌های سلفی» در طی دادگاهی بدون حق داشتن وکیل تعیینی در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه‌ای به اعدام محکوم شده‌اند.
این افراد اتهام انتصابی را در تمام طول دادرسی تکذیب کرده‌اند.