محمدامین آگوشی معلم بازنشسته و زندانی امنیتی که پیشتر به اعدام و سپس به ۱۰ سال حبس توام با تبعید محکوم شده است پس از تبعید به زندان مرکزی زاهدان به دلیل دوری مصافت زاهدان - ارومیه به خودی خود از ملاقات هفتگی با اعضای خانواده خود نیز محروم شده است.
این زندانی امنیتی طی نامه ای سرگشاده به کانون صنفی معلمان و کانون بازنشستگان کشور که یک نسخه از آن در اختیار خبر گزاری هرانا قرار گرفته است، از مصائب خود میگوید:
به نام خدا
خطاب به کانون صنفی معلمان و کانون بازنشستگان کشور
اینجانب محمد امین اگوشی معلم بازنشستهٔ که ۳۰ سال در محرومترین روستاهای کشور تدریس کردهام، از سوی دادگاه نظامی ارومیه به اتهام ناروای ارتباط با اقلیم کردستان عراق ابتدا به اعدام و سپس به ۱۰ سال زندان و تبعید به زندان مرکزی زاهدان محکوم گشتهام و ۴ سال از این حکم را در زندان ارومیه سپری کردهام.
من که خود دوران کودکیام را همچو اکثریت مردم پیرانشهر با فقر گذراندم و در دوران تدریس با فقر فرزندانم که لالههای نو رسیدهای هستند که زودتر از سنشان بزرگ میشوند و به جای کیف مدرسهای که باید بر دوششان باشد با آن قامتهای ریزشان که از رژیمهای اجباری و تحمیلی بر خود و خانواده یشان است با کوله باری بزرگ میشوند و کمر خویش را با بار سنگین زندگی آشنا میکنند ۳۰ سال زندگی کردم.
امروز نیز همچو تمام این سالها در دور دستترین نقطهٔ این کشور فقر سراسر زندگیام را پوشانده است به گونهای که تبعید من به زاهدان نه تنها ظلم بزرگی به من بوده است که ظلمیست بزرگتر به خانوادهام.
وقتی که همگان میدانند فشار اقتصادی ناشی از تحریمها و چپاول غارتگران اقتصادی و اختلاس کنندگانی که در راس قرار گرفتهاند و مردان این سرزمین را خجالت زدهٔ سفرههای خویش کرده است من نیز جدای از این شرایط نمیباشم به گونهای که بدلیل فشارهای روحی و روانی و مشکلات شدید اقتصادی که گریبانگیر خود و خانوادهام میباشد هرگز قادر نخواهند بود که برای ملاقاتم بیایند.
و بهتر که بدانید که فرزندم برای فراهم شدن شرایط دیدار خود و مادرش با من مجبور شد که بدنش را برای فروش کلیهاش به تیغ جراحی، نه تیغ جراحی پزشکی که تیغی از جنس پول و چپاول و غارتگران اقتصاد و انسانیت بسپارد که بتوانند یکباری به اینجا بیایند و دیگر مشکلات اقتصادی خانواده را مرحمی هرچند اندک زده باشد.
از آنجا که حکم نفی بلد خلاف شرع و قانون به ناحق بر من تحمیل گشته است، این نامه فریاد مظلومیت معلمی است که با فقر بزرگ شد و با فقر زندگی گذراند و فقر، خانوادهاش را بار دیگر قربانی کرده است. از نهادهای بین المللی و حقوق بشری تقاضا دارم که در راستای برگشتن من و تمام عزیزانی که به ناحق دربند این رژیم گرفتار شدهاند از هیچ تلاشی دریغ نکنند.
۲۴ در زندان مرکزی زاهدان۱۳۹۱
معلم و زندانی سیاسی دربند
محمد امین آگوشی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر