۱۳۹۲ شهریور ۱۳, چهارشنبه

مسؤولیت جان حسین رونقی ملکی را متوجه آقای خامنه‌ای می‌دانیم








 ۱۲۰ تن از فعالان سیاسی و حقوق بشری طی بیانیه ای نگرانی خود را نسبت به وضعیت جسمی حسین رونقی اعلام کرده و می‍نویسند: "ما امضاء کنندگان این نامه که تلاش‌های حسین رونقی ملکی جهت گسترش جریان آزاد اطلاعات را مورد احترام می‌دانیم، ضمن اعلام حمایت از خواسته‌ها و مطالبات بر حق او اعلام می‌کنیم که مسؤولیت هرگونه پیامد جسمانی در خصوص وی، بر عهدهٔ مسؤولین جمهوری اسلامی، به ویژه شخص اول آن، آقای خامنه‌ای است زیرا که این سهل انگاری‌ها و قانون شکنی‌ها در نهاد‌ها و مراجعی مانند قوۀ قضاییه صورت می‌گیرد که رؤسای آن طبق قانون اساسی منصوب ایشان هستند."
متن کامل این بیانیه که یک نسخه از آن در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته را در زیر می‌خوانید:
مسؤولیت جان حسین رونقی ملکی را متوجه آقای خامنه‌ای می‌دانیم
"حسین رونقی ملکی"، وبلاگ نویس و فعال حقوق بشر محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین، از ۱۸ مرداد ماه سال جاری، در اعتراض به وضعیت نامساعد سایر هم‌بندیان خود و هم‌چنین عدم رسیدگی پزشکی مسؤولان به وی، در اعتصاب غذا به سر می‌برد. آقای رونقی که از بیماری‌های متعددی منجمله نارسایی کلیوی در رنج است، تاکنون نتوانسته دورهٔ درمانی خود را تکمیل کند.
این در حالیست که «زلیخا موسوی» مادر این زندانی سیاسی هم از ۲۹ مرداد ماه دست به اعتصاب غذا زده است.
عدم رسیدگی پزشکی به زندانیان بیماری که نیاز مبرم به مراقبت‌های ویژه دارند و در غیر این صورت وضعیت جسمی آنان روز به روز به وخامت می‌گراید و حتی در برخی موارد فجایعی چون مرگ زندانی را به همراه دارد؛ با بسیاری از مفاد پیمان نامه‌های حقوق بشری در تضاد است. در این خصوص بایستی اشاره کرد که مادهٔ ۲۲ کنوانسیون حقوق زندانیان بر لزوم انتقال زندانیان بیمار نیازمند به معالجات ویژه به موسسات تخصصی یا بیمارستان‌های غیرنظامی در خارج از زندان دلالت می‌کند. بیمارستان مورد اشاره باید تجهیزات لازم، تخت کافی، لوازم دارویی مناسب و پزشک متخصص و آموزش دیده برای مراقبت‌های پزشکی و درمانی از زندانی بیمار را داشته باشد. در این زمینه هم چنین مادهٔ ۱۰۳ آئین‎نامهٔ اجرایی سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی جمهوری اسلامی نیز بیان می‌دارد که در موارد ضروری خروج محکوم از زندان برای معالجه، بایستی با تایید بهداری زندان و اجازۀ رئیس مؤسسه یا زندان و موافقت قاضی ناظر باشد. اما این ماده که مربوط به قوانین داخلی نظام جمهوری اسلامی و زندان‌های کشور است، در بسیاری از موارد با مخالفت دادستانی و ماموران اطلاعاتی نقض می‌شود. باید متذکر بود بند ۳ ماده ۷ کنوانسیون منع شکنجه و دیگر رفتار‌ها یا مجازاتهای بیرحمانه، غیر انسانی یا ترذیلی آمده است افرادی که به اتهام ارتکاب جرمی تحت تعقیب قرار می‌گیرند باید در کلیۀ مراحل دادرسی از رفتاری عادلانه برخوردار شوند اما زندانی نامبرده در هیچ یک از مراحل دادرسی از روند حقوقی عادلانه‌ای برخوردار نبوده است.
ما امضاء کنندگان این نامه که تلاش‌های حسین رونقی ملکی جهت گسترش جریان آزاد اطلاعات را مورد احترام می‌دانیم، ضمن اعلام حمایت از خواسته‌ها و مطالبات بر حق او اعلام می‌کنیم که مسؤولیت هرگونه پیامد جسمانی در خصوص وی، بر عهدهٔ مسؤولین جمهوری اسلامی، به ویژه شخص اول آن، آقای خامنه‌ای است زیرا که این سهل انگاری‌ها و قانون شکنی‌ها در نهاد‌ها و مراجعی مانند قوۀ قضاییه صورت می‌گیرد که رؤسای آن طبق قانون اساسی منصوب ایشان هستند.
۱)     احد وکیلی
۲)     احمد باطبی
۳)     احمد مشعوف
۴)     اردشیر زارع‌زاده
۵)     ارسلان کهنمویی‌پور
۶)     اشکان یزدانچی
۷)     اکبر کریمیان
۸)     الاهه شکرایی
۹)     امیر حسین اعتمادی بزرگ
۱۰)     امیر حسین محمدی
۱۱)     امیر رضا امیر بختیار
۱۲)     امیر صحتی
۱۳)     ایرج مصداقی
۱۴)     آباذر نوری زاد
۱۵)     آذین می‌رسیاح
۱۶)     آرش ازرحیمی
۱۷)     آرش نراقی
۱۸)     آرنوش ازرحیمی
۱۹)     آریا خسروی
۲۰)     آویده مطمئن فر
۲۱)     آیدا سعادت
۲۲)     آینده آزاد
۲۳)     بابک اجلالی
۲۴)     بنفشه پورزند
۲۵)     بهروز جاوید تهرانی
۲۶)     بهروز ستوده
۲۷)     بهزاد مهرانی
۲۸)     بهمن امینی
۲۹)     بهناز مهرانی
۳۰)     بورگان نظامی نرج آباد
۳۱)     پروین کهزادی
۳۲)     پرویز مختاری
۳۳)     پویا جهاندار
۳۴)     جمال حسینی
۳۵)     حامد ابراهیمی‌نژاد
۳۶)     حسن ماسالی
۳۷)     حسن نایب هاشم
۳۸)     حسین رئیسی
۳۹)     حسین ماهوتی‌ها
۴۰)     حمیدرضا مسیبیان
۴۱)     حنیف حسین دوست
۴۲)     دامون روزبه
۴۳)     درسا صبحانی
۴۴)     رایان عباس‌زاده
۴۵)     رحیم همتی
۴۶)     رضا طالبی
۴۷)     رضا علوی
۴۸)     رضا قاضی نوری
۴۹)     رضا مبین
۵۰)     رضا هوشمند
۵۱)     روح الله زم
۵۲)     روح الله میرزاخانی
۵۳)     رویا شمس
۵۴)     ریحانه گلی
۵۵)     سید مجتبی واحدی
۵۶)     سام محمودی سرابی
۵۷)     سپیده پورآقایی
۵۸)     ستاره حسن‌پور
۵۹)     سعید وفا
۶۰)     سلمان سیما
۶۱)     سهیل اعرابی
۶۲)     سوگند علیخواه
۶۳)     سیاوش بهمن
۶۴)     سیاوش جلیلی
۶۵)     سیاوش صفوی
۶۶)     سید احمد شمس
۶۷)     سهیل پرهیزی
۶۸)     سید ضیاء خلیلی
۶۹)     سالار پاشایی
۷۰)     سیمین روزگرد
۷۱)     سیروس زارع‌زاده
۷۲)     شیرین نجفی
۷۳)     عالیه مطلب‌زاده
۷۴)     عباس حکیم‌زاده
۷۵)     عرفان ثابتی
۷۶)     علی اشتری
۷۷)     علی فتوتی
۷۸)     علی کلایی
۷۹)     علی منفرد
۸۰)     علیرضا پورپیرعلی
۸۱)     فاطمه خردمند
۸۲)     فرخ زندی
۸۳)     فرناز کمالی
۸۴)     فریبا داودی مهاجر
۸۵)     فریبا راد
۸۶)     فرید اشکان
۸۷)     کاوه شیرزاد
۸۸)     کوروش پارسا
۸۹)     کوروش صحتی
۹۰)     کیانوش سنجری
۹۱)     لادن بازرگان
۹۲)     لهراسب زینالی
۹۳)     مازیار یارگاری
۹۴)     مجید نیکنام
۹۵)     محسن سازگارا
۹۶)     محمد اولیایی فرد
۹۷)     محمد بهبودی
۹۸)     محمد رضا شکوهی فرد
۹۹)     محمد صادقی
۱۰۰)     محمد مصطفایی
۱۰۱)     مریم افشاری
۱۰۲)     مریم اکبری
۱۰۳)     مریم اهری
۱۰۴)     مریم ضیا
۱۰۵)     مریم مقدم
۱۰۶)     مریم ملک‌پور
۱۰۷)     مسعود علی‌زاده
۱۰۸)     مسعود لواسانی
۱۰۹)     مسعود مسجودی
۱۱۰)     منوچهر محمدی
۱۱۱)     مهدی جلالی کیهانی
۱۱۲)     مهدی عربشاهی
۱۱۳)     مهدی وزیری
۱۱۴)     مهناز علیزاده
۱۱۵)     میثم بیگ محمدی
۱۱۶)     میثم مهرانی
۱۱۷)     ناهید فرهاد
۱۱۸)     نسرین الماسی
۱۱۹)     هومان موسوی
۱۲۰)     یاسان موسوی

آیت الله عبدالحمید معصومی تهرانی با جمعی از فعالین بهائی کشور دیدار و گفتگو نمودند







 در این دیدار که در دفتر معظم له برگزار گردید، ایشان ضمن شنیدن سخنان حاضرین در جلسه و مصائب و مشکلات موجود در جامعه برای اقلیت بهائی و نقض مستمر حقوق آنان، خود نیز در این باره نظراتشان راعلام کردند.
در ابتدای جلسه، یکی از حاضرین به مسئله قتل فجیع یکی از شهروندان بهائی در شهر بندرعباس طی روزهای اخیر پرداخته و به نبود اراده قوی نزد مراجع انتظامی برای پیگیری حادثه اشاره کرد.
آیت الله معصومی نیز در این مورد اشاره کردند که:
قتل دلخراش و ناجوانمردانه هم‌وطن بهایی مرحوم عطاالله رضوانی باعث تاسف و تاثر است و بنده به نوبه خود به خانواده، دوستان و تمامی همکیشان ایشان، بخصوص شما عزیزان که این کمترین را قابل دانسته و قدم رنجه کرده و تشریف آوردید تسلیت عرض کرده و امیدوارم با گسترش عقل‌گرایی و پرهیز از تعصبات کور دینی در جامعه‌ی ایرانی دیگر شاهد چنین اتفاقات دهشتناکی نباشیم و صد البته امیدوارم که مسئولین امر، آمرین و عاملین چنین جنایاتی را شناسی کرده و به مجازات برسانند، زیرا اگر جلوی چنین جنایتهای غیر انسانی گرفته نشود جدای از اینکه چهره دستگاه‌های ذیربط را در اذهان جهانی خدشه‌دار می‌نماید باعث جری شدن آمرین و عاملین دیگری نیز خواهد شد.
در ادامه جلسه حاضرین به شرح محرومیت خود از بسیاری از حقوق شهروندیشان از جمله حق تحصیل و حق اشتغال و تفتیش عقایدشان پرداختند. سپس ضمن اشاره به برخوردهای امنیتی و انتظامی متعدد و سازمان یافته با بهائیان، از نگاه غیر خودی حاکمیت به این بخش از شهروندان کشور گلایه نمودند. آنان، ریشه اصلی این برخوردها را در سونظر حاکمیت نسبت به اصل این دین دانسته و اشاره کردند که برخوردهای تنگ نظرانه با پیروان این دین، در حالیست که آنها مطابق قوانین و اصول مسلم حقوقی و اخلاقی، که حتی دین اسلام نیز به آنها اشاره کرده است، مختارند که هر دینی را برای خود اختیار کنند؛ به علاوه، ایشان اشاره کردند که همه ما قبل از بهائی و مسلمان و مسیجی بودن، ایرانی هستیم و همگی علاقه مند به کشور خود بوده و این را در طول تاریخ نیز نشان داده ایم.
پس از این سخنان، آیت الله معصومی تهرانی در پاسخ به این مسئله اشاره کردند که :
ایران یک کشوری متشکل از اقوام و ادیان و مذاهب مختلف است که تمامی آنها در کنار یکدیگر ملیت ایرانی را بوجود آورده و می‌آورند. ایران متعلق به یک قشر یا قوم و دین و مذهبی خاص نیست، متعلق به همه ایرانیان است؛ و نمی توان و نباید افراد را به جهت تعلقات دینی و مذهبی و قومیشان از حقوق اولیه انسانی و اجتماعی محروم و محدود کرد. انسان فی النفسه دارای ارزش است و جان و حیاتش حرمت دارد. نمی‌توان به انسانی که به حقوق فردی و اجتماعی دیگران تعدی نکرده تنها به صرف آنکه دارای دین و آیین دیگریست تعرض کرد.
بنده از افکار و عقاید آیین بهائیت اطلاع دقیقی ندارم؛ اما بحث بر سر حق و ناحق بودن یا ضاله و هادی بودن ادیان یک بحث مطول است که اساسا هیچ نتیجه‌ای در طول تاریخ نداشته و تنها منتج به هم‌نوع‌کشی شده است.
ایشان سپس با اشاره به سابقه تاریخی مناقشات مذهبی کورکورانه و بی تاثیر بودن آن برای تخریب دیگر ادیان افزودند:
طبق افکار و عقاید یهود، عیسی مسیح(ص) در ادعای خود دروغگو بوده و به همین جهت او را به صلیب کشیدند. امروزه نیز علما یهودی ده‌ها دلیل بر ضاله بودن عقاید و افکار مسیحیت اقامه می‌کنند. در رم باستان نیز مسیحیان مورد تعرض و اذیت و آزار قرار می‌گرفتند. در دوران امپراطوری نرون برای اینکه مسیحیان را قتل عام کنند آتش‌سوزی تعمدی ایجاد کردند و آن را به گردن مسیحیان انداخته و مردم را تحریک کردند تا آنان را قتل عام کنند. نهایت این ضاله دانستنها و آن اقدامات چه شد؟؟ مسیحیت از بین رفت؟؟
در دنباله این ماجرا؛ علما یهودی و مسیحی پیامبر اسلام(ص) را کذاب و دینش را با ده‌ها دلیل ضاله‌ی مضله که جز خشونت و خون‌ریزی چیزی برای جوامع بشری به ارمغان نیاورده است می‌دانند. در میان امت اسلامی نیز چندین فرقه بوجود آمد و هر دسته‌ای دیگری را به ضلالت و گمراهی متهم کرد، در صورتی که کتاب و پیامبرشان یکیست. خوب که نگاه کنیم این یک داستان کش‌دار است که حداقل سه دین بزرگ سامی یکدیگر را قبول ندارند و افکار و عقاید یکدیگر را یا ضاله قلمداد می کنند یا تحریف و منسوخ شده. هر طرف هم قصد داشت تا ریشه افکار و عقاید طرف مقابل را به هر طریق بخشکاند. هیچ کدام هم تا امروز نتوانسته دیگری را نابود کند یا متقاعد نماید. تنها در این میان کلی انسان جانشان را از دست دادند و حقوق انسانی‌شان پایمال شد فقط بخاطر اینکه این، آن را قبول نداشت. اینها تجربه‌ایست که از تاریخ جوامع و ادیان بدست می‌آوریم.
ایشان همچنین اضافه کردند که این مناقشات مذهبی شاید در گذشته توجیهی می داشت، لکن امروز با توجه به گسترش فرهنگ حقوق بشر و رشد فرهنگ جوامع بشری با هیچ بهانه و مستمسکی قابل توجیه نیست:
آن رفتارها و تعدیات به جان و مال و ناموس و حیثیت دیگران به بهانه‌های تعلقات دینی و مذهبی در قرون گذشته، بخاطر اینکه بشر درک درستی از حقوق فردی و اجتماعبیش نداشته قابل توجیه است. اما امروزه که بشر به حقوق فردی و اجتماعی خود پی‌ برده و برای احقاق آن کوشش می‌کند، تعدی به جان و مال و ناموس و آبروی یک انسان تنها بخاطر تعلقات دینی، مذهبی، قومی، نژادی و جنسیتی هیچ توجیه عقلانی ندارد.  ما حق نداریم حقوق فردی و اجتماعی هیچ انسانی را که متعدی به جان و مال و ناموس و حیثیت دیگران نیست محدود کنیم و یا بدان تعرض نماییم. در دنیای امروز حقوق فردی و اجتماعی و در یک کلام حقوق شهروندی انسان بر اساس تعلقات دینی، مذهبی، قومی یا جنسیتی تعریف نمی‌شود. انسان به ما هو انسان بدون در نظر گرفتن تعلقات عقیدتی، قومی یا جنسیتی دارای حقوق انسانی است و هیچ کسی حق ندارد این حقوق را برای انسانی که متعرض به حقوق دیگران نشده محدود کند. هر حاکمیتی هم موظف است که از حقوق فردی و اجتماعی همه شهروندان بدون هیچ گونه استثناء قایل شدنی بصورت بی‌طرفانه دفاع کند و با هر کسی که به هر بهانه و عقیده‌ای حقوق شهروندی انسانی را مورد تعرض قرار میدهد برخورد نماید.
آیت الله معصومی در ادامه اشاره کردند که نه صرف نام دین و آیین افراد، بلکه عملکرد افراد و پیام و آموزه های مکاتب است که ضاله بودن هر اندیشه را به اثبات می رساند:
در هر کجای این کره خاکی، پیروان هر دین و آیینی –حتی گاو پرستان هندوستان- دین آیین خودشان را حق مطلق می‌دانند و مابقی ادیان را ضاله‌ی مضله.  این حرفهای قرون وسطایی که من هدایت شده‌ام و دینم حق مطلق است و مابقی گمراه و ناحق مطلق هستند، امروزه در عصر ارتباطات و دهکده جهانی وجه درست و عقلانی ندارد. انسانی که به جان مال و ناموس و حیثیت دیگران تعدی نکرده و نمی کند باید محترم شمرده شود حال به هر دین و آیینی که می‌خواهد باورمند باشد. بنده فکر نمی‌کنم که در عصر حاضر تفکر و اندیشه‌ای ضاله و مضله‌تر از این مسلمانان خشک مغز و افراطی که با آرامش آدم می کشند یافت شود. به نظر بنده آن تفکر و دین و مذهبی ضاله‌ی مضله است که آسایش و امنیت را از دنیای دیگران سلب می‌کند و برای حیات انسان ارزشی قایل نیست، والا نشستن و اتهام زدن و چوب و چماق حق و باطل بر فرق یکدیگر کوفتن، در طول تاریخ جز خون‌ریزی و هم‌نوع‌کشی هیچ نتیجه‌ای نداشته.
آیت الله معصومی تهرانی در نهایت سخنان خود را با این مطلب به پایان رساندند که:
بنده از پژوهش در سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام این را فهمیده‌ام که پیام و چکیده‌ی آموزه‌های این ادیان آن است که ما به هم آزار نرسانیم، به هم ظلم نکنیم، به حقوق هم تعدی و تجاوز نکنیم؛ حالا خدا را با هر زبان و عملی که می خواهیم عبادت نماییم. فردای قیامت خدا خودش می داند که چگونه با بندگانش رفتار کند، اما یقین دارم که خدا کسی را به صرف مسلمان بودن یا مسیحی و یهودی و زرتشتی و بهایی و... بودن به بهشت یا جهنم نمی‌فرستد، به عمل و رفتارش جزا و پاداش می‌دهد. هیچ کسی را هم در گور دیگری نمی‌گذارند و عمل هر کسی به گردن خود اوست. بقول حافظ شیرازی:
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت        که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش        هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
همه کس طالب یارند چه هوشیار و چه مست         همه جا خانه‌ی عشقست چه مسجد چه کنشت
نا امیدم مکن از سابقه‌ی لطف ازل           تو پس پرده چه دانی که چه خوبست و که زشت
بنده امیدوارم که روزی در این کشور شعیه، سنی، زرتشتی، مسیحی، یهودی، بهایی و حتی خداناباوران از حقوقی یکسان و کرامتی هم‌سطح برخودار باشند؛ در چنین جامعه‌ایست که استعدادها شکوفا می‌گردد و کشور قدرتمند می‌ شود. البته این اتفاق مبارک در جامعه‌ی ایرانی خوشبختانه در حال گسترش و نهادینه شدن است و انشاءالله روز به روز بیشتر نیز خواهد شد.
عبدالحمید معصومی تهرانی

خود کشی یک زندانی در زندان رجایی شهر کرج







یکی از زندانیان بند ۱ زندان رجایی شهر کرج در پشت در نگهبانی و زیر دوربین مداربسته خود را حلقه آویز کرد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، علی فرخی ۴۰ ساله که مدت ۸ سال را به اتهام سرقت مسلحانه در زندان سپری کرده بود روز سه‌شنبه ۱۲ شهریور ماه در پشت در نگهبانی و در زیر دوربین مداربسته دست به خودکشی زد.
یکی از زندانیان بند ۱ زندان رجایی شهر کرج طی تماسی به گزارشگر هرانا گفت: "علی فرخی بتازگی از بند ۷ به بند ۱ منتقل شده بود. وی از طریق قلاب بافی در زندان امورات خود را می‌گذراند و از زمانی که فروش نخ در فروشگاههای زندان ممنوع شد همیشه از مسئولین تقاضا نخ برای قلاب بافی را داشت. مسئولین به وی گفته بودند اگر به بند ۱ منتقل شوی نخ در اختیار تو قرار خواهیم داد که به وعده خود عمل نکردند. وی با قلاب بافی هم سرگرم می‌شد و هم برایش منبعی بود تا مایحتاج خود را تهیه نماید. ولی مسئولین به این بهانه که با نخ طناب درست می‌کنند از تهیه نخ برای وی شانه خالی می‌کردند. علی ساعت ۹ صبح برای آخرین بار به نگهبانی مراجعه کرد و تقاضای نخ نمود و وقتی جواب منفی شنید، چند دقیقه بعد در اعتراض به این موضوع در پشت در زیر هشت (نگهبانی) با طنابی که از پاره کردن ملافه تهیه کرده بود، خود را حلق آویز کرد. مکانی که وی این کار را کرد کامل در دیدرس دوربین‌های مداربسته قرار داشت، اما زندان بان‌ها برای نجات علی هیچ اقدامی انجام ندادند."

مصادره ۱۰ دستگاه اتومبیل زندانیان سیاسی اهل سنت







 اتومبیل ۱۰ نفر از زندانیان سیاسی اهل سنت در زندان رجایی شهر به نفع دولت مصادره شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی احکامی جداگانه از دادگاه انقلاب که به ۱۰ تن از زندانیان سیاسی اهل سنت در زندان رجایی شهر کرج ابلاغ شده است، اتومبیل‌های ایشان به نفع دولت مصادره شده است.
اسامی این ۱۰ زندانی سیاسی و نوع اتومبیلهای مصادره شده عبارت است از: مختار رحیمی (پیکان)، محمد غریبی (پیکان)، عمر قادر عبدالهی (پژو)، فواد احمدنوری (پژو)، امید محمودی (پیکان)، بهمن رحیمی (جیپ سیمرغ)، محمد یاوررحیمی (پژو)، کیخسرو شرفی‌پور (پیکان)، عالم برماشتی (پیکان)، تیمور نادرزاده (وانت پیکان).
گفتنی است، اکثر این زندانیان را افراد فقیر و بی بضاعت ساکن مناطق کردنشین تشکیل می‌دهند.

امان الله ‌مستقیم به مرخصی درمانی اعزام شد







 امان الله مستقیم، یکی از همکاران موسسهٔ علمی بهاییان ایران که در زندان رجایی شهر کرج بسر می‌برد به مرخصی استعلاجی اعزام شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امان الله مستقیم ساعاتی پیش جهت درمان نارسایی قلبی خویش در مراکز درمانی خارج از زندان به مرخصی درمانی اعزام شد.
این شهروند بهایی ساکن شیراز که به ۵ سال زندان محکوم شده است، به بیماری دیابت مبتلا و هم‌چنین دچار نارسایی قلبی است و به همین علت پزشکان تحمل زندان و شرایط پراسترس را برای وی خطرناک اعلام کردند.
لازم به یادآوری‌ست که موسسهٔ علمی بهائیان ایران در سال ۱۳۶۶، چند سال پس از انقلاب فرهنگی در ایران که اخراج دانشجویان بهایی و دگراندیشان سیاسی از دانشگاه‌های کشور را در پی داشت، تاسیس شد. هدف این آموزشگاه، ادامه تحصیل دانشجویان بهایی بوده است.

دیدار رئوفی و ماشاء الله حائری به مرخصی اعزام شدند







 ماشاء الله حائری و دیدار رئوفی به مرخصی اعزام شدند؛ مرخصی ماشاء الله حائری درمانی بوده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ماشاء الله حائری و دیدار رئوفی شب شنبه ۹ شهریور ماه به مرخصی اعزام شده‌اند.
ماشاءالله حائری، زندانی سیاسی بیمار بند ۴ سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج جهت درمان بیماری قلب خود به مرخصی درمانی اعزام شد.
وی که یک بار تحت عمل جراحی قلب باز قرار گرفته از مشکلات قلبی و تنفسی رنج می‌برد.
دیدار رئوفی شهروند بهایی زندانی که به ۳ سال حبس محکوم شده است و ۱۵ مرداد ماه سال گذشته از زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج تبعید شد دیگر زندانی سالن ۱۲ است که روز شنبه ۹ شهریور ماه به مرخصی اعزام شد.

وضعیت نا‌مساعد جسمی امیررضا عارفی و مخالفت با مرخصی درمانی وی







امیررضا (پیمان) عارفی زندانی سیاسی زندان مسجدسلیمان که از مشکلات فک و دندان رنج می‌برد همچنان از مرخصی درمانی محروم است.
مادر این زندانی سیاسی به گزارشگر هرانا گفت: "مرخصی حق قانونی، شرعی و عرفی هر زندانی است. من فکر می‌کنم پسر من کاملا فراموش شده و کسی به فکر حق و حقوق وی نیست. پسرم از مشکلات دندان رنج می‌برد و بدلیل کمبود امکانات پزشکی در زندان باید به مرخصی پزشکی اعزام شود تا مورد درمان قرار گیرد."
وی ضمن تشکر از مسئولین زندان مسجد سلیمان گفت: "مشکل ما با مسئولین تهران است. مسئولین زندان مسجد سلیمان در برای مرخصی وی مانعی ایجاد نمی‌کنند ولی مسئولین در تهران با مرخصی درمانی وی موافقت نمی‌کنند. اکنون ۵۳ ماه است پیمان در زندان است و حتی ۱ ساعت هم مرخصی نداشته است. پسرم زن جوان دارد و شرعا هم مسئولین باید با مرخصی وی موافقت نمایند."
مادر پیمان عارفی همچنین گفت: "ما این هفته موفق شدیم بعد از ۵ ماه به ملاقات پیمان برویم. دوری راه و مشکلات مالی مانع می‌شود که از تهران به مسجدسلیمان برویم و ملاقات کنیم. تبعید پیمان به مسجدسلیمان عملا ما را از ملاقات با وی محروم کرده است."
گفتنی است، بعد از چهار سال و نیم پیمان عارفی از حق مرخصی محروم بوده و هیچ گونه عفوی شامل وی نشده است. پیمان با وجودی که بار‌ها تقاضای مرخصی خود را کتبا اعلام نموده با مخالفت دادستان و وزارت اطلاعات روبرو می‌شود.
پیمان عارفی که دو ماه پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ در سن ۲۱ سالگی و به همراه همسر خود به اتهام هواداری از انجمن پادشاهی بازداشت شد، ابتدا به اعدام و سپس به ۱۵ سال حبس در تبعید زندان مسجدسلیمان محکوم شده است.
لازم به یادآوریست، پیمان عارفی هم پرونده با آرش رحمانی‌پور بوده که به اتهام عضویت در انجمن پادشاهی ایران در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۸۸ با حکم دادگاه انقلاب اعدام شد.

چهار ماه حقوق معوقه کارگران در پارس جنوبی/ تجمع اعتراضی کارگران مقابل دفتر شرکت نفت و گاز








 یک فعال کارگری در منطقه پارس جنوبی از تعویق ۴ ماه حقوق ۱۵۰ کارگر شرکت "آذر خاک" از شرکتهای پیمانکاری فاز ۱۳ پارس جنوبی خبر داد.
"عبدالرضا روحی" با اعلام این خبر به ایلنا گفت: شرکت پیمانکاری آذر خاک از پیمانکاران وابسته به شرکت "پتروپایدار ایرانیان" که مجری طرح توسعه فاز ۱۳ منطقه پارس جنوبی است، ۴ماه است که به دلایلی نامشخصی حقوق کارگران را نپرداخته است.
روحی با بیان اینکه این کارگران با سوابق۴ تا ۱۳ سال کار در بخشهای لوله گذاری، جوشکاری، نگهداری از ماشین آلات و انبارداری با شرکت آذر خاک قرار داد همکاری دارند افزود: گفته می‌شود یکی از دلایل تاخیر در پرداخت حقوق کارگران، کمبود منابع مالی به سبب کم شدن تعداد پروژهای در دست اجرای این شرکت پیمانکاری است.
این فعال کارگری افزود: بی‌توجه‌ای مسئولان شرکت آذر خاک به معوقات حقوقی کارگران باعث شد ۱۲۰ کارگر این شرکت در روزهای هشتم و نهم شهریور ماه در مقابل دفتر شرکت پتروپایدار و شرکت نفت و گاز پارس تجمع کنند.
او در خاتمه سخنان خود با بیان اینکه ۶۰ درصد از اجرای پروژهای گازی در فاز ۱۳ منطقه پارس جنوبی متعلق به شرکت پتروپایدار ایرانیان است، اظهار داشت: در بین کارگران شایعه شده است که این شرکت پیمانکاری علاوه بر تاخیر چهارماهه در پرداخت حقوق کارگران، قصد دارد تعدادی از نیروهای کار را نیز پس از پایان قرارداد‌کاریشان تعدیل کند.

حسن صارمی آزاد شد / فرزندانش به بند عمومی منتقل شدند








حسن صارمی که به همراه دو فرزندش در خرداد ماه سال جاری بازداشت شده بود، آزاد شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، صبح روز پنج شنبه ۱۶ خرداد ماه سال جاری، مامورین وزارت اطلاعات ۳ تن از اعضای خانواده‌ی علی صارمی، زندانی سیاسی‌ای را که در سال ۸۹ اعدام شد؛ در خانه و محل کارشان بدون هیچ توضیحی دستگیر کردند.
حسن صارمی برادر علی صارمی طی هفته گذشته در حالی از زندان آزاد شد که دو فرزند وی حامد صارمی ۳۳ ساله و شهلا صارمی ۲۹ ساله به بند عمومی زندان اوین منتقل شدند.
گفتنی است، حامد صارمی به بند ۳۵۰ و شهلا صارمی به بند نسوان زندان اوین منتقل شده‌اند.
حسن صارمی (غلام حسین صارمی) متولد سال ۱۳۳۸، دانشجوی رشتهٔ علوم اجتماعی و فعال در زمینهٔ حقوق کودک است. هم‌چنین حامد صارمی متولد سال ۱۳۶۰ و فارغ تحصیل مقطع کار‌شناسی ارشد در رشتهٔ مدیریت صنعتی می‌باشد.
شهلا صارمی نیز که از وضعیت بد جسمی رنج می‌برد و به همین خاطر دارو مصرف می‌نماید، متولد سال ۱۳۶۴ و دانشجوی رشتهٔ صنایع است.

رضا اکوانیان از سلول انفرادی به سلول سه نفره منتقل شد








 رضا اکوانیان پس از ۲۲ روز سلول انفرادی در بند ۲۰۹ اوین به سلول ۳ نفره در همین بند منتقل شد، از وضعیت طاهر اکوانیان اطلاعی در دست نیست.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، "رضا اکوانیان" و "طاهر اکوانیان" در پی سخنان "بزرگواری" نماینده کهکیلویه و بهمئی که از "چماق لری" در سخنان خود استفاده کرده بود، عصر روز سه‌شنبه ۲۲ مرداد ماه تجمعی اعتراضی در مقابل مجلس برگزار کرده و بازداشت شدند.
پس از ۲۲ روز سلول انفرادی در بند ۲۰۹ اوین روز گذشته سه‌شنبه ۱۲ شهریور ماه "رضا اکوانیان" به سلول‌های سه نفره همین بند منتقل شد.
یکی از بستگان این دو زندانی سیاسی که نخواست نامش فاش شود به گزارشگر هرانا گفت: "رضا روز گذشته با منزل تماس گرفت و این خبر را به ما داد. اما طاهر هنوز تماسی با خانه نداشته است و رضا از وضعیت وی بی‌اطلاع بود. رضا و طاهر همچنان ممنوع الملاقات هستند و برادر رضا که روز گذشته به زندان اوین مراجعه کرد، اجازه ملاقات با وی را پیدا نکرده است."
رضا اکوانیان وبلاگ نویس، شاعر و از اعضای پیشین مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران بوده که سابقه بازداشت در سال ۱۳۸۸ را داشته و همچنین طاهر اکوانیان دانشجوی فلسفه دانشگاه بهشتی تهران، شاعر و سابقه بازداشت در سال ۱۳۸۸ را داشته است.

امدادگران کمپ سرند در دادگاه تجدید نظر تبرئه شدند








 دادگاه تجدید نظر استان امدادگران کمپ سرند را از اتهامات وارده تبرئه و برایشان قرار منع پیگرد صادر کرد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پیشتر شعبه ۱ دادگاه انقلاب تبریز به ریاست قاضی حملبر  برای امدادگران بازداشت شده در کمپ سرند، مجموعا ۱۸ سال زندان صادر کرده بود.
طی حکم این شعبه بدوی سیدحسین رونقی ملکی به دو سال حبس تعزیری، بهروز علوی به دو سال و سه ماه حبس تعزیری،حمیدرضا مسیبیان به دو سال و شش ماه حبس تعزیری، واحد خلوصی به دو سال حبس تعزیری، بهرام شجاعی به دو سال حبس تعزیری و فرید روحانی، سیدحسن رونقی ملکی، شایان وحدتی، مسعود وفابخش، هومن طاهری، سپهر صاحبان، دانیال حسنی، علی محمدی، مرتضی اسماعیل‌پور، محمد ارجمندی راد، محمداسماعیل سلمان‌پور، محمدامین صالحی، میلاد پناهی‌پور و امیر روناسی هر کدام به به شش ماه حبس تعزیری محکوم شدند.
شعبه ۱۷ دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان شرقی به ریاست قاضی خیرالهی و قاضی ستارزاده طی حکمی که به وکلای متهمین ابلاغ شد، کلیه متهمین را از اتهامات انتسابی تبرئه و برایشان قرار منع تعقیب صادر کرد.
با این حال یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفت: "طی حکمی که به وکیل فرید روحانی ابلاغ شده آمده است که اتهام توهین به رهبری برای وی همچنان مفتوح است. این در حالی است که این اتهام هرگز به وی تفهیم نشده و در کیفرخواست نیز چنین بحثی نبوده است."