۱۳۹۲ خرداد ۲۹, چهارشنبه

نامه وکیل خانواده ستار بهشتی به حسن روحانی







گیتی پورفاضل وکیل خانواده ستار بهشتی در طی نامه ای به حسن روحانی می‌نویسد: "پلیس فتا که کارش پرسه زدن درفضای سایبری وچک کردن سایتها و وبلاگهاست با نوشته های این جوان که مربوط به گرانی و تورم روزافزون، ویرانی اقتصادی کشور و تنگدستی مردم که همچنان ادامه دارد، برخوردکرده شناسایی می شود سپس چهارنفر ازماموران پلیس فتا به خانه اویورش برده و درنهم آبانماه سال گذشته بنا به گفته خانواده اش بدون نشاندادن حکم جلب دستگیرش میکنند وپس ازبازجوییهای نخستین بزندان اوین تحویل میدهند کسانی که درزندان با وی همبند بوده اند شهادت داده اند که بدن وی پرازکبودی و از نظر روحی دروضع نامناسبی بوده است، دوباره پلیس فتا ستار را از محوطه اوین بیرون برده ودرجایی نامعلوم هنگام بازجویی جانش ازدست میرود."
متن کامل این نامه که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته را در زیر می‌خوانید:
بنام خداوند جان و خرد
جناب آقای دکتر حسن روحانی
ریاست جمهور فرزانه و فرهیخته برگزیده مردم ایران
با خرسندی ازاینکه توانسته اید بیشترین مردم را با اندیشه ها و خواسته های همسان ونیز ناهمسان از پیر و جوان و از لایه های گوناگون جامعه گردآورده اید. رای دهندگان با رای خود ازشما نمادی استوار برای بانجام رسانیدن آرزوهایشان ساخته اند که بزرگترینش سرافرازی این سرزمین کهن درنگاه جهانیان است، سپس سامان بخشیدن به گسستهای اقتصادی و اجتماعی و ایجاد فضای بایسته فرهنگی بدور ازخرافات وخرافی زُدایی است تاباتوجه به دگرگونی اندیشه چگونه زیستن درجهان امروز قوانین ما به توانند همگام با هر دگرگشتی پویایی خود را در زمینه های گوناگون و به ویژه درهموارکردن ناهمواریها همپا با نیازهای جامعه خود را به شیوه ای رسا بنمایانند.
جوانان ما که آینده کشور را رقم میزنند بایسته است با شیوه ای که پسند زمان کنونی است و با روشی خردمندانه آموزش و با پرورشی کارسازببالند تابتوانند آفریده های ذهنی خویش را به منصه ظهور برسانند و این خاک اهورایی پُرگهر را که بَرماند نیاکانشان است از گزندباد وباران درامان نگهدارند. شما باواژه هایی استوار دیدگاههایتان را به تماشای همگان گذاشتید و دریافتید که مردم چگونه داوری کردند و گرویدند، ستایشگرانه به رویکردتان به اینکه همه دربرابر قانون یکسانند مینگرم و آنرا بدینگونه تعبیر میکنم که از این پس اصول قانون اساسی که در هشت سال گذشته تنها نامی از آن مانده و اصولش به عمد بفراموشی سپرده شده دوباره زنده خواهد شد، همچنین اشاره به حقوق شهروندی کردید و به امید ناامیدان جانی تازه بخشیدید تا برخی ازشهروندان فراموش شده که گاه نه تنها حقوق که همه هستی خویش را بدلیل باوری که دارند ازدست میدهند با آمدنتان چراغ عدالت را در دل فروزان کنند و آینده راروشن ببینند.
با پوزش ازاینکه ناگزیرم پنهانیهای دلم رابرایتان آشکارسازم تا بتوانم به زخمهای همچنان بازمردمی که با بی اعتنایی دولتهای پیشین بی مرهم مانده بپردازم و آن نابرابری در اجرای قانون وبیدادی است که برمردمانی ازکشورمان میرود.
اینکه میگویم اصول قانون اساسی سالهاست مهجور و حقوق شهروندی نیز زیرپا گذاشته شده بدین دلیل است که بعنوان یک وکیل دادگستری با لایه های گوناگون جامعه درپیوندهستم و  ودفاع ازپرونده های بی شماری را به عهده داشته ام، یکی ازآن بی شمار پرونده شادروان ستاربهشتی است.
هفت ماه ازمراجعه خانواده او به من وهشت ماه هم از تشکیل پرونده قتل این جوان ۳۲ ساله که در ۱۶ آبانماه ۱۳۹۱می گذرد لیکن تاکنون از بازپرسی به دادگاه برای ارسال نگشته است زیرا هیچ اخطاری ازهیچ شعبه ای برای زمان دادرسی دریافت نکرده ام.
پرونده پیچیده نیست، پلیس فتا که کارش پرسه زدن درفضای سایبری وچک کردن سایتها و وبلاگهاست با نوشته های این جوان که مربوط به گرانی وتورم روز افزون، ویرانی اقتصادی کشور و تنگدستی مردم که همچنان ادامه دارد، برخوردکرده شناسایی می شود سپس چهارنفر ازماموران پلیس فتا به خانه اویورش برده و درنهم آبانماه سال گذشته بنا به گفته خانواده اش بدون نشاندادن حکم جلب دستگیرش میکنند و پس ازبازجوییهای نخستین بزندان اوین تحویل میدهندکسانی که در زندان باوی همبند بوده اندشهادت داده اند که بدن وی پر از کبودی و از نظر روحی در وضع نامناسبی بوده است، دوباره پلیس فتا ستار را از محوطه اوین بیرون برده و درجایی نامعلوم هنگام بازجویی جانش ازدست میرود.
در شانزدهم  آبان به خانواده اش اطلاع میدهند که بیایند جسدش راتحویل بگیرند یعنی از زمان دستگیری تامرگ تنها یک هفته بدرازا می کشد.
بنا به گفته خانواده ستار بهشتی پلیس فتا پس از دفن وی با شتاب مادر، خواهر، برادر، شوهر خواهر ستار را با تهدید به اینکه اگررضایت ندهید جلب سحر(خواهرستار) را در جیب داریم و او را هم دستگیر خواهیم کرد مادرش بینوا که پسرش را از دست داده بود و می ترسید که دخترش راهم به همان سرنوشت دچار کنند انگشت خودراپای برگ رضایتنامه اجباری می گذارد، پلیس فتا خرسند از اینکه با این رضایتنامه دیگر مشکلی نخواهد داشت پرونده را ازشعبه سوم به شعبه اول بازپرسی میفرستند، غافل آنکه از نظر قانونی ایراد بسیار بر این رضایتنامه کذایی وارد و از جمله اینکه رضایتنامه پیش ازمشخص شدن قاتل گرفته شده و ارزش قانونی ندارد.
در تاریخ اول آذرماه ۹۱که وکالت پرونده رابعهده گرفتم برضایتنامه اجباری اعتراض کردم و برای آنکه جریان پرونده کند نشود وکالتنامه تنظیمی با پدر ستار را هم تسلیم بازپرسی کردم و چشم براه ارسال بدادگاه شدم تا باخوانش پرونده برای دفاع ازسوی اولیای دَم آماده شوم.
اینک هشت ماه ازتشکیل پرونده میگذرد و شخص قاتل هم که ازماموران پلیس فتاست معلوم گردیده است پرونده همچنان دربازپرسی خاک می خورد و به دادگاه فرستاده نمیشود.
باپوزش از اینکه وقت حضرتعالی را می گیرم به استحضارتان میرسانم که چگونه برخی از ارگانهای دولتی بابی اعتنایی آشکار به حقوق شهروندان باور بیداد را درجامعه میگسترانند و ستمگری را باهمه ابعاد ناخوشآیندش به تماشای مردم میگذارند، امید است در زمان ریاست جمهوری شما دیگر شاهد اینگونه کردارهای نا پسند از سوی هیچ ارگانی نباشیم که چنین بی رحمانه بذر یاس را درکشوربکارند.
پیروزی شمارا دربار سنگین تعهداتی که بعنوان رئیس جمهور به عهده گرفته اید خواستارم
با تقدیم احترام
گیتی پورفاضل – وکیل پایه یک دادگستری 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر