۱۳۹۱ آذر ۱۹, یکشنبه

تعطیلی دو کارخانه، بیکار شدن ۳۷۰ کارگر و پنج تجمع اعتراضی در طول یک هفته








در هفته ای که پشت سر گذاشته ایم دو کارخانه در کشور تعطیل شده اند و تعداد زیادی کارگر نیز بیکار شده اند. رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی سراسر کشور نیز از اخراج یک میلیون کارگر قراردادی از ابتدای سال جاری تاکنون در واحدهای تولیدی کشور خبر داده بود.
به گزارش تارنمای کلمه ، به گفته فتح الله بیات ۸ میلیون کارگر قراردای در کشور وجود دارند که اولین قربانیان بحران در تولید هستند و همواره در ناامنی شغلی به سر می برند و بیکاری و عدم تمدید قرارداد مثل بختکی شوم بر بالای سر آنها سایه افکنده است.
دولت نیز لایحه تغییر قانون کار را در هفته گذشته تقدیم مجلس کرده است. این لایحه در راستای بهره کشی و استثمار بیشتر از نیروی کار و کارگران تنظیم شده است و جامعه کارگری در تهیه این لایحه نقشی نداشته است و حتی نمایندگان حقوقی کارگران که حاکمیت آنها را پذیرفته است و اعضای شورای عالی کار می باشند به این لایحه و روند تهیه آن اعتراض دارند.
بیکاری کارگران و تعطیلی کارخانه ها
خرم آباد یخچال سازی بوژان خرم آباد با ۲۴۲ کارگر رسمی و قراردادی طی سال های گذشته تولید خوبی داشت، اما هم اکنون به دلیل افزایش نرخ ارز در واردات کمپرسورهایی که از عمده قطعات برای تولید این محصول محسوب می‌شوند، دچار بحران شده و تعطیل شده است. قیمت کمپرسور‌ها حدود ۵۷ هزار تومان در سال گذشته بود ولی رقم خرید این قطعه در سال جاری به ۱۴۵ هزار تومان رسیده است.
قزوین کارخانه تیک تاک تولید کننده سیم‌های جوش و میخهای پرچ با ۶۰ کارگر تعطیل شده است. کارفرمای این کارخانه افزایش قیمت مواد اولیه تولید به تبع افزایش قیمت دلار را دلیل تعطیلی عنوان کرده و گفته است که تولید این کارخانه دیگر صرفه اقتصادی ندارد. ۳۵ کارگر رسمی این کارخانه با سوابق بیش از ۲۲ سال، حقوق مهر و آبان ماه خود را دریافت نکرده‌اند و تنها در شهریور ماه مبلغی به صورت علی‌الحساب به آنان پرداخت شده است. این کارگران پس از خاتمه مدت قرارداد کار هم اکنون از سوی کارفرما برای دریافت بیمه بیکاری به اداره کار معرفی شده‌اند و حقوق آنان نیز یک ماه به تعویق افتاده است. تعدادی از کارگران رسمی که در شرف بازنشستگی قرار دارند به سبب پرداخت نشدن چند ماه از حق بیمه‌شان شرایط بازنشستگی ندارند.
قزوین کارخانه قطعه‌سازی مارلیک سان از ابتدای سال تا کنون تعداد ۲۸۱ کارگر کارخانه قطعه سازی مارلیک سان بیکار شدند. در این کارخانه اوایل امسال ۴۷۰ نفر کارگر مشغول به کار بودند، هم اکنون به علت پرداخت نشدن مطالباتش از سوی دو خودروسازی بزرگ کشور، علاوه بر اخراج ۲۱۰ کارگر با سوابق بالای ۱۸ سال سابقه طی فصل بهار، با ۷۰ کارگر دیگر خود با سوابق زیر ده سال در پایان آبان‌ ماه تمدید قرارداد نکرده است. این کارگران با آنکه ماهانه مبلغ زیادی اجاره بها پرداخت می‌کنند، به دلیل بیکاری در وضعیت بدی از لحاظ معیشتی به سر می‌برند و اکثر آنان به سبب بدهی‌هایی که به بانک‌ها دارند هر روز نامه‌های اخطار و کسر از حقوق از این بانک‌ها به دستشان می‌رسد و تهدید به مصادره اموال می‌شوند. بیکاری این کارگران با سوابق بالا در شرایطی است که با افزایش سن این کارگران در هیچ کارگاهی برای ادامه فعالیت و رسیاندن سابقه خود به حد نصاب بازنشستگی پذیرفته نمی‌شوند.
تجمعات اعتراضی کارگران
اهواز روز سه شنبه ۱۴ آذر آذرکارگران کارخانه قند و تصفیه شکر اهواز مقابل استانداری خوزستان تجمع کردند. این سومین تجمع متوالی اعتراضی این کارگران بود که در روز سوم این تجمع خانوده های کارگران نیز آنها را همراهی کردند. این کارگران ۲۲ ماه است که حقوقی دریافت نکرده اند. یکی از کارگران قند اهواز درباره علت همراهی خانواده‌های کارگری در این تجمع گفت: معمولا بعد از این تجمع‌ها، وقتی به خانه می‌رسیم خانواده منتظر شنیدن اخبار خوب درباره رفع مشکلات و تاریخ پرداخت حقوق هستند اما از آنجا که مسئولان هیچ‌وقت جواب مشخصی به ما نمی‌دهند ما هم جوابی برای خانواده‌هایمان نداریم و شرمنده‌شان می‌شویم. امروز آن‌ها را به همراه آوردیم تا خود شاهد باشند.
تهران روز دوشنه ۱۳ آذر حدود ۲۰۰ نفر از کارگران کارخانه نساجی مازندران به نمایندگی از ۸۰۰ کارگر این کارخانه برای ششمین بار طی یک سال اخیر در اعتراض به پرداخت نشدن ۲۷ ماه حقوق و مطالبات معوقه و همچنین عدم بازگشایی این کارخانه در مقابل نهاد ریاست جمهوری تجمع کردند. در اواخر ماه گذشته کارگران کارخانه نساجی مازندران، نماینده سرمایه گذار و خریدار خارجی کارخانه با اطلاع برخی مسئولان کشوری و استانی در خصوص بازگشایی کارخانه و پرداخت مطالبات معوقه کارگران و بازگشایی کارخانه توافق کرده بودند. مهلت تعیین شده در این توافق تمام شده است اما هیچ یک از تعهدات تا کنون عملی نشده است. این کارگران مازندارانی بعد از اتمام تجمعشان مقابل دفتر نهاد ریاست جمهوری در تهران ماندند و فردای آن روز مقابل مجلس نیز تجمع اعتراضی برپا کردند.
سیرجان روز سه شنبه ۱۴ آذر کارگران شرکت نگهداری خط و ابنیه فنی راه آهن سیرجان (تراورس)، به علامت اعتراض به وضعیت حقوق، مزایا و عدم پرداخت بیمه مقابل راه آهن سیرجان تجمع کردند. این کارگران چندین روز قبل از تجمع نیز اعتصاب کرده بودند.
تهران روز سه شنبه ۱۴ آذر بیش از ۳۰ نفر از کار‌شناسان و کارمندان موزه‌های تهران در مقابل ارگ آزادی تجمع کرده و خواستار رسیدگی به وضعیت مالی خود شده‌اند. ماه‌های گذشته حقوق بسیاری از آن‌ها داده نشده و هیچ مسئولی هم پاسخگو نبوده است .موزه‌های تهران که زیر نظر ستاد مرکزی سازمان میراث فرهنگی بودند، چند سال پیش استانی شده و موزه‌های تهران هم زیر نظر اداره میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران قرار گرفتند. کارمندان و کار‌شناسان که معترض به وضعیت مالی نابسامان شان شدند. بیشتر آن‌ها نزدیک ۱۴ و ۱۵ سال سابقه کاری دارند.
فعالان سندیکایی زندانی
رضا شهابی فعال کارگری محبوس در زندان اوین پیش تر در دادگاه انقلاب اسلامی به شش سال زندان،‌ پنج سال محرومیت از فعالیت سندیکایی و پرداخت هفت میلیون تومان جریمه محکوم شده بود. او در خرداد سال ۸۹ در کرج بازداشت شده بود. در هفته گذشته رضا شهابی در نامه ای از آنچه مرگ تدریجی زندانیان و فرسودگی فیزیکی و ذهنی آنها نامیده سخن گفته و به رییس دستگاه قضاء هشدار داده که “اگر به خاطر بی توجهی های بعدی اتفاق و حادثه ای برای من و کسان دیگری چون من در زندان روی دهد، مسئولیت آن با قوه قضائیه و سازمان زندان ها و البته در راس آن مسئولین بلند پایه کشور خواهد بود.”
این فعال سندیکایی در بخشی از نامه خود به لاریجانی، رئیس قوه قضاییه نوشت: دفاع بنده از حقوق عده ای کارگر مظلوم و زحمتکش و مورد تهدید واقع شده در شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، کدام قسمت امنیت ملی را به خطر انداخته است؟ مگر نه این است که همین صدا و سیما هر روز تصاویر میلیون ها کارگر و شهروند اعتصابی و اعتراضی اروپا را با افتخار نشان داده، از آنها تجلیل می کند، آیا آنها با ما تفاوت دارند؟ چه شده است که همان عمل در یک نقطه ای این ارض جرم و در نقطه ای دیگر افتخار محسوب می شود؟ آیا این مصداق معیارهای دوگانه حقوق بشری نیست که هر روز دیگران را بدان متهم می کنیم؟ چرا خانواده ای باید به خاطر یک ملاقات ۲۰ دقیقه ای کابینی آنهم در هفته یکبار، مدام آزار و اذیت شده و مورد هتاکی و بی احترامی قرار گیرند؟ چرا مسئولان زندان و دادستانی به خواسته های خانواده های زندانیان بی توجهی می کنند؟ آیا ویران کردن بنیان اقتصادی و مالی و شغلی ما کافی نبوده است؟ با کدام معیار انسانی تیشه به ریشه خانواده هایمان می زنید؟ جرم آنها چیست؟ چرا می خواهید خانواده ها را آنقدر اذیت کنید که بازدارنگی را به چاردیواری خانه ها بکشانید؟
رضا شهابی در این نامه نسبت به حذف حقوق و مزایای کاری اش اعتراض کرد و نوشت: من به عنوان یک کارگر شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و عضو سندیکای کارگران شرکت واحد از همان اولین روز دستگیری با قطع حقوق و مزایا و بیمه تامین اجتماعی توسط مسئولان شرکت واحد که ظاهرا با درخواست وزارت اطلاعات بوده است مواجه شده ام. در حالیکه هیچ منبع درآمد دیگری نداشته و ندارم. خانواده ام در سخت ترین شرایط اقتصادی به سر می برند و توان تهیه پول پیش خانه و اجاره منزل و هزینه های سرسام آور افسارگسیخته زندگی را ندارند. من نسبت به موارد فوق و چنین مواردی اعتراض دارم. جرم من دفاع از حقوق خودم و همکارانم و هم طبقاتی هایم بوده و هست و خواستار رسیدگی مسئولان باوجدان به این وضعیت هستم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر