۱۳۹۲ آذر ۷, پنجشنبه

نگاهی به پدیده‎ی یهودی ستیزی در ایران/ جورج هارونیان








توضیح: این نوشتار صرفاً معرفی ‌موضوع از سوی یک فعال اجتماعی یهودی ایرانی است. برای بحث مفصل این مبحث احتیاج به مقالات و حتی کتب متعدد می‌باشد.
یکی ‌از بازده‌های قابل توجه از تغییر حکومت در ایران در طی‌این سی‌و اندی سال، این بوده که ایرانیان به صورت اهم و روشنفکران و سیاسیون به صورت اخص وادار گردیدند که دیدگاه و باورهای خود را بار دیگر مورد مرور و پرسش قرار بدهند. تاریخ معاصر و حتی گذشتهٔ ایران می‌باید بازنگری بشود و اعتقاداتی که هیچ‌گاه مورد سوال قرار نگرفته‌اند، بار دیگر مورد بررسی‌جدی قرار بگیرند. به هر حال یک جامعهٔ پویا و پیشرو می‌باید که از خود انتقاد کند و اگر این انتقاد وارد باشد، در مقام بهینه نمودن خود برخاسته است.
از تابو‌هایی‌که بر خلاف جوامع غربی درباره‎‌ی آن کمتر در ایران به صورت باز بحث شده، مسئلهٔ یهودی ستیزی است. مقوله‌ای که به خاطر حضور تاریخی و طولانی یهودیان در ایران و مسئلهٔ روابط ایران و اسرائیل در عصر حاضر، ابعاد گسترده‌ای دارد و لازم است علاقمندان به ایران دموکرات دربارهٔ آن بدانند و بگوید و بشنوند.
از دید نگارندهٔ این سطور، جامعهٔ یهودیان ایرانی خصوصاً آنانی‌ که خارج نشین هستنند و می‌توانستد آزاد‌تر سخن بگویند، باید با چنین مقوله‌ای قاطعانه‌تر برخورد می‌نمودند. شاید ملاحظات تاریخی در برنینگیختن دولتمردان ایران که همواره از جامعهٔ آسیب پذیر ما به عنوان یک حربهٔ تبلیغاتی استفاده کرده‌اند و در گذشته نیز از وارد کردن ضربات به آن‌ها ابائی نداشته‌اند، از دلایل عمدهٔ این کوتاهی بوده است.
به این نکته نیز لازم است در آغاز اشاره شود که، هستند در میان روشنفکران ایران که همواره منکر وجود «آنتی‌سمی‌تیزم» در میان دولتمردان ایرانی می‌باشند و آن‌را یک پدیدهٔ صرفاً غربی مختص جوامع مسیحی ‌می‌دانند. این ادعا بر مبنای نادیده گرفتن واقعیات جامعهٔ ایرانی و تاریخ گذشتهٔ آن می‌باشد. مسلماً تفاوت‌هایی‌میان روال یهودستیزی در ایران و اروپا وجود دارد ولی نمی‌توان منکر وجود این بیماری اجتماعی بود.
تعریف یهود ستیزی
یهود ستیزی به معنای‌ اذیت و آزار و تبلیغات دروغین و ناعادلانه بر علیه یهودیان، صرفاً به دلیل دین آنان است.
بدون شک ظهور و نفوذ اسلام به عنوان فرهنگ غالب در جامعهٔ ایران، خصوصاً پس از احراز قدرت توسط صفویان و به رسمیت شناختن مذهب شیعهٔ اثنی عشری به عنوان دین رسمی‌کشور، نقطهٔ عطفی در موقعیت یهودیان ایران می‌باشد؛ گرچه قبل از قدرت گرفتن شاه اسماعیل و از میان بردن مخالفین، شواهدی از بدرفتاری بر ضد یهودیان بوده است، ولی‌در این زمان است که فتوای روحانیون شیعه در گوشه و کنار ایران بر علیه غیر مسلمانان اعلام می‌شود و برای کافر جزیه تعیین می‌گردد و قوانین دیه و قصاص نیز، ریشه از این دوران دارند. در این دوران، کسانی‌ که پیامبر اسلام را به عنوان رسول خدا نپذیرفته بودند، دشمن اسلام شمرده شدند که می‌باید تحت پرچم اسلام زندگی‌نمایند؛ تبلیغات منفی در ایران آغاز شد، رواج گفتارهای کذبی چون اجازهٔ حضور ندادن به یهودیان در اماکن عمومی در روزهای بارانی به زعم نجس بودن آنان در این دوران پدیدار شد و دیگر فتاوی علما که بعد‌ها با اشاره به احادیث اسلامی، موقعیت یهودی و دیگر غیر مسلمانان را در جامعهٔ اسلامی تعیین می‌نمود. (رجوع کنید به درد اهل ذمه، تالیف یوسف شریفی)
بخشی از روحانیون شیعه که همواره یک مرکز قدرت سیاسی و اجتماعی در میان ایرانیان در تقابل با دولت مرکزی یا محلی بوده‌اند، محدود کردن یهودیان را در فهرست دستورات خود به طرفدارانشان داشته‌اند. از اسناد مهم در دوران قاجار و در راستای درک بهتر اوضاع ایران، سفر نامه‌های جهانگردان اروپایی ست که مشاهدات خود را از حال و احوال ایرانیان نگاشته‌اند. در این یادداشت‌ها یهودیان ایران در قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی به عنوان ضعیف‌‌ترین قشر اجتماعی آن زمان بر شمرده شده‌اند. در همین دوران گزارشات نمایندگان دولی مانند انگلیس، روسیه و یا عثمانی و آلمان و یا خاطرات دست اندرکاران امور سیاسی ایران این واقعیت را تایید می‌کند.
رمان «جهود کشان» که به عنوان قدیمی‌‌ترین رمان فارسی ‌محسوب می‌گردد و نسخهٔ دست خطی ‌آن، در کتابخانهٔ مرعشی قم یافت شده و دوران قبل از وقوع مشروطیت را ترسیم می‌کند، به تفصیل رفتار ناهنجار با یهودیان، چه از سوی مقامات دولتی و یا روحانیون را، نشان می‌دهد؛ از جمله چگونگی برنامه ریزی برای تشویق توده‌های ناآگاه برای حمله به محلهٔ یهودیان، چپاول خانهٔ آن‌ها و تصاحب دختران و زنانشان.
شاید مشهور‌ترین نمونهٔ رسوخ یهود ستیزی در فرهنگ مذهبی ‌و در نتیجه فرهنگ سیاسی ایران را بتوان در خطابهٔ معروف آقای خمینی در خرداد ۱۳۴۲ یافت. وی در اعتراض به محمد رضا شاه، از او می‌پرسد: «مگر شما یهودی هستید؟» یعنی‌چون یهودی هستید دارید این گرفتاری‌ها را برای مردم ایران ایجاد می‌کنید. همینطور از یاد نبریم که همین چند سال، در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد، فردی به دلیل درگیری‌های درون جناجی و صرفاً جهت مطرح نمودن خویش در میان طیف اصلاح طلب، مسئلهٔ واهی «یهود الاصل» بودن احمدی‌نژاد را مطرح نمود. تو گویی از میان تمام ضرر و زیانی که چه از نظر اقتصادی و یا سیاسی و یا آزادی‌های مدنی احمدی‌نژاد به ملت ایران زد، یهودی الاصل بودن اوست که این مسائل‌را باعث شده است.
امروزه سخنان به غایت ضد یهودی به سادگی‌ ‌از سوی بسیاری از مسئولین جمهوری اسلامی مطرح می‌گردد، سریال‌های تلویزیونی در سیمای جمهوری اسلامی که در راستای ضدیت با یهودیان ساخته می‌شوند، دیگر اتفاقی نیست و در بسیاری دفعات تکرار گردیده؛ و با یک پوزش توخالی و گاهی اوقات هم هیچ، مسئله فیصله داده شده است.
آن‌چه که قابل ذکر است، تغییر روبنایی در یهود ستیزی ایرانی است؛ به این معنا که اگر در فرهنگ غالب اسلامی، یهودی مانند دیگر کفار می‌باید دشواری‌هایی را متحمل شود و جزیه بپردازد، حال با تاثیرات یهودستیزی اروپایی در ایران، ما شاهد فرم دیگری از یهود ستیزی می‌باشیم و آن نشان دادن تصویری وارونه و کذب از هم وطنانمان است به عنوان موجوداتی توطئه‌گر و مال دوست که نقشهٔ کنترل جهان را در سر دارند؛ او اصولاً امپریالیسم و سیاست جهان‌خوارگی را هدایت می‌کند و برای تصاحب ثروت مردم جهان سوم، جنگ‌ها و بحران‌ها به راه می‌اندازد،‌‌ همان یهودی که می‌باید برای زندگی در این کشور صدایش درنیاید و برای «ماندن» محدودیت‌ها را بپذیرد، حال تغییر حالت داده و تمام جهان غرب و سیاست مداران و سیستم بانکی و فرهنگی آن‌را با دسیسه‌ای خاص و پوشیده در واقع حاکمیت می‌کند. چاپ و پخش وسیع کتاب سراسر دروغ «پروتکل‌های مشایخ صهیون» توسط جمهوری اسلامی را در همین راستا باید دید. کتابی که سال‌هاست جعلیت آن ثابت گردیده و زمانی از روسیهٔ تزاری و سپس توسط ضد یهودیانی مانند هنری فورد و آدولف هیتلر مورد استفاده قرار گرفت، حال جای خود را در ایران جمهوری اسلامی یافته است.
نمونهٔ دیگر از رسوخ افکار و در نتیجه رفتار یهودستیزانهٔ دولتی و یا نیمه دولتی، تبلیغات دربارهٔ مقبرهٔ تاریخی «استر و مردخای» در همدان است. این محل که حاکی از حضور طولانی یهودیان و رابطهٔ نزدیک آنان با ایرانیان است و طبق نوشتارهای تاریخی، گویای آن روابط است، با سو استفادهٔ برخی از فرصت طلبان به مثابهٔ «دشمنی یهود با ایرانیان» مورد معرفی و تبلیغ قرار گرفته؛ تا آن‌جا که گروهی را برانگیخته و نسبت به خرابی آن محل که یکی از میراث تاریخی است، اقدام کنند.
در ایران، آن‌چه که موجب شده، هزاران تن از اینجامعه تن به مهاجرت ندهند، عشق بی‌اندازه به ایران و ایرانیان و عزتمندی ایران است که شاید هرگز شایان توجه نبوده و امید است که در آینده مورد توجه قرار بگیرد. یهودیان ایرانی از قدیمی‌ترین، قانون مدار‌ترین، و ایران دوست‌ترین دگرکیشان می‌باشند و خوب است اجازه داده شود در صلح و آرامش زندگی کنند. مسئلهٔ یهودیان در ایران، جدا از جویان برقراری دموکراسی و احترام به حقوق کلیهٔ افراد نیست. هنگامی که روا داری و تحمل دگراندیشان به عنوان روال حاکم در جامعه‌ای باشد، آن‌گاه حذف هرگونه دگر ستیزی و برقراری تفاهم میان آحاد ملت، امکان پذیر خواهد شد.

نویسنده: جورج هارونیان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر