سام کرمانیان در حال حاضر مشاور ارشد فدراسیون یهودیان ایرانی است که پیشتر نیز ریاست این سازمان را بر عهده داشت. فدراسیون یهودیان ایرانی، در امریکا و اندکی پس از انقلاب بهمن ۵۷ و با آغاز فشارها بر این اقلیت مذهبی، تشکیل شده است.
از آقای کرمانیان در رابطه با تاریخچهٔ فدراسیون و رابطهٔ جامعهٔ یهودی با سازمانهای حقوق بشری پرسیدیم…
لطفاً در ابتدا فدراسیون یهودیان ایران را به صورت مختصر از باب ماهیت و اهداف تعریف بفرمائید؟
فدراسیون یهودیان ایرانی، در سال ۱۹۸۰ در لس آنجلس تشکیل شد و شرایطی که باعث به وجود آمدنش شد، این بود که برخوردهای نظام جدید با جامعهٔ یهودیان ایرانی به اعدام رئیس جامعهٔ آن موقع] حبیبالله القانیان [، منجر شد و این یک زنگ خطری بود برای تمام یهودیان ایرانی؛ برای آنکه مرحوم القانیان خودش در تمام طول عمرش واقعاً جز خدمت به ملت ایران کاری نکرده بود و برداشتی که از این برخورد در جامعهٔ یهودی ایران به وجود آمد، این بود که احتمالاً نظام جمهوری اسلامی یک نظام ضد یهودیست و در نتیجه یهودیان در ایران، در خطر هستند. در آن موقع که چندین ماه بعد از انقلاب بود، تعدادی از فعالین جامعهٔ یهودی ایرانی و رهبران اینجامعه که از ایران خارج شده بودند و در خارج زندگی میکردند، دور هم جمع شدند و برای رو در رویی با این برخوردها، به تنها نتیجهای که رسیدند این بود که توجه جامعهٔ جهانی را به وضعیت یهودیان ایرانی جلب بکنند. این نقطهٔ مشترکی شد که سایر سازمانهای یهودیان ایرانی (در آن موقع یکی-دو سازمان کوچک در لس آنجلس وجود داشتند)، حول این محور حلقه بزنند و یک سازمان مرکزی را به وجود بیاورند. در آن موقع بیشتر به مسائل امنیتی جامعهٔ یهودیان داخل کشور پرداخته میشد ولی بعد از آن در طی این چند دهه، این سازمان استحاله پیدا کرده، چرا که تعداد مهاجرین خیلی بیشتر شد، مسائل داخل امریکا مطرح شد و بسیاری از مسائل از قبیل اجتماعی، فرهنگی، هنری، رسیدگی به سالمندان، مسائل مربوط به کودکان و بانوان در دستور کار ما قرار گرفت. از طرفی هم چندین و چند سازمان دیگر در لس آنجلس در میان جامعه به وجود آمد و اکثریت قریب به اتفاق اینها به فدراسیون پیوستند؛ البته هر کدام از این سازمانها در رابطه با اهدافی که دارند مستقل هستند و کار خودشان را انجام میدهند، ولی در ارتباط با مسائل کلی جامعه، همه با فدراسیون یهودیان ایران، زیر یک سقف قرار دارند.
جمعیت ایرانیان یهودی داخل کشور حدود بیست هزار نفر تخمین زده میشود، آیا شما آماری از جمعیت یهودیان خارج از کشور هم دارید؟
آمار دقیقی نه برای داخل ایران و نه برای خارج وجود ندارد؛ به خصوص در خارج چون وقتی شما میخواهید از یک جامعهای آمار بگیرید، اول باید آنجامعه را تعریف کنید؛ به طور مثال فرض بفرمایید که الان کسانی هستند در جامعهٔ ما که خودشان در امریکا متولد شدند و بچههای چهار-پنج ساله دارند که نسل دوم امریکاییها محسوب میشوند و در واقع از یک پدر و مادر یهودیزادهٔ ایرانیزاده هم متولد شدهاند. حالا موقع آمار باید اینها را حساب بکنیم یا نکنیم؟ اگر میخواهیم آمار را این گونه بگیریم باید اسمش را بگذاریم جامعهٔ ایرانی تبار که از لحاظ فرهنگی یا تاریخی خودشان را ایرانی میدانند ولی در واقع نه هرگز ایران را دیدهاند و نه متولد ایران هستند و بعضیهایشان حتی به فارسی نمیتوانند صحبت کنند. در داخل ایران هم آمار دقیقی وجود ندارد چرا که علیرغم اینکه در بعضی آمارگیریهای رسمی مذهب هم سوال میشود بعضیها یا دوست ندارند مذهبشان را بگویند یا از گفتن آن میترسند و مذهبشان را اشتباهی ذکر میکنند. پس آمار دقیقی وجود ندارد، اما آماری که ما داریم، در مورد داخل این هست که قبل از انقلاب حدود صدهزار یهودی در ایران زندگی میکردند و از آن تعداد الان حدود بیست هزار نفر یا کمتر باقی ماندهاند. با توجه به این موارد، میتوان فقط تخمین زد؛ به آن تعداد صد هزار نفر باید رشد طبیعی جامعه را اضافه کرد که به طور مثال فرض کنید تا الان ممکن است صدو بیست هزار نفر شده باشند که بیست هزار نفر در ایران هستند و مابقی در خارج از ایران. البته همان طور که گفتم این اعداد تخمینی هست.
آقای کرمانیان؛ به نظر نمیتوان محرومیتها و مشکلات جامعهٔ یهودیان ایران، به خصوص در داخل کشور را نفی کرد؛ با این حال چرا در این رابطه کمتر صدایی به گوش میرسد؟
این قضیهٔ به گوش رسیدن صدا، شمشیر دو دم است؛ محرومیتها و مشکلات را باید به یک صورت نسبی بررسی کرد. به طور مثال ما میدانیم که اقلیتهای دیگر نیز در داخل کشور مورد ستم هستند و شاید یهودیان چون هموطنان دیگرشان بیشتر مورد اذیت و آزار قرار میگیرند، در نتیجه آنها کمتر به خود اجازه میدهند سر و صدا کنند. ولی این یک مساله است؛ در داخل ایران جدا از مسائل محرومیتهای مربوط به اقلیتهای مذهبی، متاسفانه مشکلات حقوق بشر در همهٔ سطوح جامعه هست الان ما میشنویم که حتی مثلاً در همین سه چهار ماه گذشته بیش از صد نفر اعدام شدهاند. وقتی که آدم صحبت از محرومیت میکند باید به نسبت جامعهای که در آن زندگی میکند، خود را بسنجد. سوای این مسائل آدم اگر بخواهد در مورد هر مسئلهای سر و صدا کند، بعد از مدتی حالت این پیش میآید که آن جوامعی که شما میخواهید توجهشان را جلب کنید، تمایلشان را از دست میدهند. بنابراین برای هر موضوعی، سر و صدا کردن یک شمشیر دودم است، بایستی آدم بداند که چه موقع از این شمشیر استفاده کند و چه موقعی با دشواریهای خود بسازد و ساکت بماند.
تا چه حد میتوانیم اظهارات افرادی مانند آقای مره صدق، که نمایندهٔ کلیمیان در مجلس شورای اسلامی هستند را بازتاب دهندهٔ نظر کلیمیان داخل ایران بدانیم؟ آیا ساز و کار این انتخابات شفاف و قابل پذیرش است؟
در این رابطه چند نکته را باید توضیح بدهم: آقای مره صدق در خارج از ایران و در میان جوامع یهودی خارج از ایران، اعتباری ندارند. ایشان توسط جامعهٔ داخل ایران انتخاب شدند، ولی اگر اشتباه نکنم تنها کاندیدایی بودند که جامعه اجازه داشت به ایشان رای بدهد و خب مانند بقیهٔ انتخاباتی که در داخل ایران انجام میشود، کاندیداها از قبل تعیین شدهاند و هر کسی نمیتواند کاندید شود و این شامل جامعهٔ یهودیان ایرانی هم میشود. از طرفی در حال حاضر هم ایشان، و هم بخش عمدهای از رهبری جامعهٔ یهودیان ایرانی در داخل، افرادی هستند که مورد تایید نظام بودند و مطابق آن چارچوبی که نظام تعیین میکند، میتوانند که رفتار کنند.
تا چه حد میتوانیم اظهارات افرادی مانند آقای مره صدق، که نمایندهٔ کلیمیان در مجلس شورای اسلامی هستند را بازتاب دهندهٔ نظر کلیمیان داخل ایران بدانیم؟ آیا ساز و کار این انتخابات شفاف و قابل پذیرش است؟
آیا فدراسیون یهودیان ایران، حاضر به همکاری با فعالان و سازمانهای مدافع حقوق بشر هست؟ آیا محدودیتی در این رابطه وجود دارد؟
محدودیتی به هیچ وجه وجود ندارد ولی هر نوع همکاری البته باید در چارچوب سیاستهای دو طرف صورت بگیرد؛ فرض بفرمایید که سازمانهای حقوق بشری ممکن هست در یک موردی بخواهند خیلی تبلیغات انجام بدهند، ولی فدراسیون آمادگی آن کار را نداشته باشد به هر حال مسائلی هست که برای ما زنگ خطر دارد یا برعکس؛ مسائلی هستند که ما علاقهمندیم که مطرح کنیم ولی ممکن هست که شما به آن علاقهمند نباشید. به طور مثال در این چند دههٔ گذشته به خصوص در ده-پانزده سال گذشته، تعداد بیشماری محصولات فرهنگی از قبیل برنامههای تلوزیونی، فیلمهای سینمایی و یا روزنامهها و کتابهایی هستند که کاملاً جنبهٔ ضد یهودی دارد و مرتب با تائید نظام در ایران منتشر میشود. اینها واقعاً برای ما نگران کننده و ترسناک است و مسائلی هست که ما با دوستانمان در خارج مطرح میکنیم و دولت امریکا و یا سایر دولتهای اروپایی را، تا آنجا که دسترسی داشته باشیم، آگاه میکنیم. از دید شما ممکن است که این مسئله مستقیماً مربوط به حقوق بشر نباشد ولی برای جامعهٔ یهودیان به طور کل با توجه به سوابقی که یهودیان دارند، نتیجهٔ این تبلیغات ضد یهودی و سیستماتیک، حیاتی و خطر برانگیز است.
تشکر میکنیم از فرصتی که در اختیار ماهنامهٔ خط صلح قرار دادید.
ممنون از محبت شما و متشکرم از فعالیتهایی که میکنید و واقعاً دستتان را به گرمی میفشارم. کاری که شما میکنید، کار سادهای نیست، کاریست که خیلی به صداقت احتیاج دارد که حتماً شما این صداقت را دارید و برایتان آرزوی موفقیت میکنم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر