کانون صنفی معلمان ایران به مناسبت روز معلم بیانیه ای صادر کرده و طی آن میگوید: "ما میپرسیم که مسئولیت وضعیت نابهنجار کنونی آموزش پرورش و معلمان به عهده چه کسانی است و چرا اقشار زحمتکش و محرومی همچون معلمان میبایست تاوان این بی تدبیریها و سو مدیریت هارا پرداخت نمایند؟"
این بیانیه همچنین ادامه میدهد: "ما حق خود میدانیم در حالی که منابع رسمی تورم را بیش از ۳۰ درصد اعلام میکنند و آموزش پرورش با کسری چند هزار میلیارد تومانی بودجه در ساله ۹۲ مواجه است و در پرداخت حق التدریس معلمان و پاداش بازنشستگان تاخیر میکند نسبت به افزایش ۲۵ درصدی حقوق درآستانهٔ انتخابات ریاست جمهوری مشکوک باشیم و آن را سیاسی و انتخاباتی تلقی نماییم."
متن کامل این بیانیه را که در در زیر میخوانید:
به نام خداوند جان و خرد
از میرزا حسن خان رشدیه، بنیانگذار مدارس جدید در ایران که کلاس هایش مورد هجوم کهنه پرستان بود، تا دکتر خانعلی که در تجمع اعتراضی معلمان (۱۲ اردبهشت سال ۴۰) به ضربه گلوله استبداد به شهادت رسید. از ۱۲ اردیبهشت ۵۸ که استاد مطهری با تیر جهل و تعصب مذهبی در خون غلتید تا اسفند ماه ۸۵ که تجمعات اعتراضی معلمان با نام حفظ امنیت مورد هجوم قرار گرفت، معلمان یکی از بازیگران اصلی رو در رویی تاریخی آگاهی و جهل، عدالت و نابرابری، راستی و نادرستی محسوب میشوند.
ما ضمن گرامیداشت تلاشهای همه معلمانی که برای رشد و آگاهی فرزندان این کشور گام برداشتهاند مطالبی را به عرض میرسانیم.
شاید باور این سخنان کمی دشوار باشد اما طی سالهای اخیر و در ورای شعارها و وعدههایی که هر ساله تکرار میشود، نه تنها وضعیت آموزش و پرورش، فضاهای آموزشی، کیفیت تعلیم و تربیت و معیشت و منزلت معلمان بهبود نیافته، بلکه با انجام برخی اقدامات نسنجیده و کم اهمیت، از جمله اجرای شتاب زده طرح به اصطلاح تغییر ساختار آموزشی، اعلام پر سر و صدای گسترش مدارس قرآنی که در حد نصب یک تابلو در ورودی مدارس باقی ماند، حذف مردودی به منظور کاهش آماری افت تحصیلی، تعطیلی پنجشنبههای مدارس، حذف پیک نوروزی و... که توسط وزیر آموزش پرورش با نام پر طمطراق تحول بنیادین به خورد جامعه داده میشود، فضای بی ثبات و نگران کنندهای ایجاد گردیده که بیم آن میرود که ادامه این روند هزینههای جبران ناپذیری را به نظام تعلیم و تربیت و معلمان که در خط مقدمه این جبهه هستند تحمیل نماید.
بارها گفتهایم و باور داریم که مقام و منزلت معلمان با وعده و شعار ارتقا نمییابد و آنچه در روزهای هفته معلم در تریبونها، رسانهها و برنامه های رسمی این هفته، تحت عنوان گرامیداشت هفته معلم عنوان میشود از آنجایی که با نادیده گرفتن حقوق واقعی و حتی حداقلی این قشر همراه است حاصلی جز یاس و بدبینی به دنبال نخواهد داشت.
ما معتقدیم که نمیتوان از مقام و منزلت معلمان سخن گفت اما در تصمیم گیریها و تصمیم سازیها کوچکترین توجهی به رای و نظر کارشناسانهٔ آنها ننمود.
ما معتقدیم که نمیتوان از مقام و منزلت معلمان سخن گفت اما حق حضور در تشکلهای صنفی مردم نهاد و سندیکاها را که از حقوق مسلم و مصرح در قانون اساسی است از آنها سلب نمود.
ما معتقدیم که نمیتوان از مقام و منزلت معلمان سخن گفت اما حق حضور در تشکلهای صنفی مردم نهاد و سندیکاها را که از حقوق مسلم و مصرح در قانون اساسی است از آنها سلب نمود.
ما معتقدیم که نمیتوان از مقام و منزلت معلمان سخن گفت اما با حذف سرانه مدارس و درگیر نمودن معلمان و مدیران با مسائلی همچون مشکل آب، برق و گاز مدارس موجب تحقیر، تخفیف و تضعیف جایگاه معلمان و مدیران مدارس گردید.
ما معتقدیم که نمیتوان از مقام و منزلت معلمان سخن گفت اما آنها را از حق انتخاب مدیران به صورت شورایی، تشکیل مجلس معلمان و یا ایجاد نظام معلمی محروم نمود.
ما معتقدیم که نمیتوان از مقام و منزلت معلمان سخن گفت اما با ایجاد و گسترش فضای امنیتی و حراستی، راه هرگونه انتقاد و حتی نو آوری را به صرف مغایرت با دیدگاه مدیران ارشد مسدود نمود.
ما معتقدیم که نمیتوان از مقام و منزلت معلمان سخن گفت اما با ادامه اجرای لجوجانه و برنامه ریزی نشدهٔ اردوی راهیان نور که تا کنون هیچ بررسی علمی برای تعیین میزان تاثیر گذاری معنوی و اخلاقی آن صورت نگرفته است، دانش آموزان و آینده سازان این کشور را به کام مرگ فرستاد.
ما معتقدیم که نمیتوان از مقام و منزلت معلمان سخن گفت اما با بی تدبیری و تامین نکردن نیازهای حداقلی مدارس موجب بروز حوادث دل خراش هم چون آتش سوزی بروجن و شین آباد شد که اثر مخربش به این زودیها از تن و جان پسران و دختران معصوم و قلب مادران داغدار و دل میلیونها ایرانی زدودنی نخواهد بود.
ما معتقدیم که نمیتوان از مقام و منزلت معلمان سخن گفت اما برای انتخاب وزیر آموزش پرورش شأن جامعه آگاه و بزرگ فرهنگیان را مورد ملاحظه قرار نداد.
ما معتقدیم که نمیتوان از مقام و منزلت معلمان سخن گفت اما آنان را از حق نظارت بر بزرگترین بنگاه اقتصادی یعنی صندوق ذخیره فرهنگیان که از سرمایههای خود آنان شکل گرفته است محروم نمود.
ما معتقدیم که نمیتوان از مقام و منزلت معلمان سخن گفت اما با تحمیل شرایط نامطلوب و اسفبار اقتصادی، تورم لجام گسیخته و در نتیجه کاهش قدرت خرید که هر ساله بلکه هر روز شاهد آن هستیم، این قشر فرهیخته را به فعالیتهایی که هیچ سنخیتی با پیشه معلمی ندارد وادار نمود و در نهایت گناه افت تحصیلی و هزاران مصیبت اجتماعی و آموزشی دیگر را به گردن این قشر مظلوم انداخت.
ما میپرسیم که مسئولیت وضعیت نابهنجار کنونی آموزش پرورش و معلمان به عهده چه کسانی است و چرا اقشار زحمتکش و محرومی همچون معلمان میبایست تاوان این بی تدبیریها و سو مدیریت هارا پرداخت نمایند؟
ما حق خود میدانیم در حالی که منابع رسمی تورم را بیش از ۳۰ درصد اعلام میکنند و آموزش پرورش با کسری چند هزار میلیارد تومانی بودجه در ساله ۹۲ مواجه است و در پرداخت حق التدریس معلمان و پاداش بازنشستگان تاخیر میکند نسبت به افزایش ۲۵ درصدی حقوق درآستانهٔ انتخابات ریاست جمهوری مشکوک باشیم و آن را سیاسی و انتخاباتی تلقی نماییم.
ما شعارهای برخی مسئولان را که با ادعای ایجاد رفاه، آوردن پول نفت بر سر سفرههای مردم، کمک به اقشار محروم و کم درامد، رفع تبعیض و... اقتصاد کشور را به بنبست کشاندند از یاد نبردهایم لذا باور داریم که خروج از بن بست کنونی جز با اصلاح جهت گیریهای موجود از جمله، اصلاح مدیریتها و رهایی از ساختار متمرکز و یک سویه کنونی، احترام گذاردن حقیقی به علم و مقام معلم، فراهم نمودن زمینههای لازم برای مشارکت سازمان یافته معلمان در امر آموزش پرورش، دور شدن از سیاست زدگی، اجرای بی نقص قوانین به ویژه قانون نظام هماهنگ (مدیریت خدمات کشوری)، رفع تبعیض، رفع موانع فعالیت تشکلهای صنفی و در نهایت آزادی بی قید و شرط همکارانی همچون رسول بداقی، سید محمود باقری، محمد داوری، عبداله مومنی و... که هدفی جز اعتلای آموزش و پرورش و دفاع از حقوق همکارانشان نداشتهاند امکان پذیر نمیباشد
کانون صنفی معلمان ایران (تهران) اردیبهشت ۹۲
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر