۱۳۹۲ اسفند ۲۰, سه‌شنبه

نامه زندانیان اهل‌سنت به کنفرانس بین المللی اسلامی





جمعی از زندانیان اهل‌سنت رجایی شهر، قزل‌حصار و اوین طی نامه‌ای به شرکت کنندگان در کنفرانس بین المللی اسلامی می‌گویند: “حال سوال این است که آیا میتوان تا زمانی که این رگه در ایران حاکم باشد وحدتی در حکومت ایران صورت پذیرد، آیا وظیفه آزاد اندیشان و وحدت طلبان این نیست که بیدار باشند و وسیله‌ای برای توجیه ظلم این حکومت از اهل سنت نشوند.”
متن کامل این نامه که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته را در زیر می‌خوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
نامه‌ای به کنفرانس بین المللی اسلامی
سپاس پروردگار بلند مرتبه عادل و حکیم درود و سلام بر پیامبر نیکی و رحمت که راه راست و روشن را بر ما نشان داد. شکر خدا هنوز کسانی صادق و دلسوز وجود دارند که وحدت مسلمانان را انگونه که شایسته است می طلبند و فریب کسانی را نمی خورند که زیر نقاب وحدت در فکر خنثی کردن فعالیت دیگر مسلمانان هستند و از هر نقشه‌ای برای حذف آنان استفاده می کنند همه شما ستمهای حکومت ایران به اهل سنت از اول انقلاب تا به حال به کرات شنیده اید، اما شنیدن کی بود مانند دیدن ، ما که خود از قربانیان این ستم‌ها هستیم از نزدیک شاهد هستیم که هر آنچه در باره آنان می گویند صحیح و بلکه قطره‌ای از دریای ستم آنان است بوضوح اجرت شدن برنامه ۵۰ ساله حکومت بر ضد اهل سنت را می بینیم، شهرهای اهل سنت اماج هجوم سیاست تهجیر قرار گرفته و بودجه‌های ملی صرف ان می شود، زمینهای ملی و وامهای مسکن به شیعه هایی داده میشود که حاضر به مهاجرت به این شهرها شوند، و مساجد وحسینیه و فاطمیه و مهدیه با بودجه ملی برای آنها در این شهرها ساخته میشود و به اهل سنت که بومی آنجا بوده و قرنها است در آنجا سکونت دارند اجازه ساخت و گسترش مساجد را نمی دهند و در صورت ساخت، بعضا آن را ویران کرده اند.

کارهای دولتی در شهرهای اهل سنت به شیعیان مهاجر داده میشود و اهل سنت مجبور به تجارت در مرزها به صورت قاچاق میشوند و بعضا با مرگ آنها همراه میشود، در شهرهای اهل سنت مدارس اهل سنت برچیده شده و تنها در شهر یک مکان با ریاست یک شیعه مجوز تدریس دارد که به دلیل جو سیاسی شیعی آنجا کسی حاضر به تحصیل نمیشود در نتیجه طالبان علوم دینی به تعداد بی‌سابقه‌ای تقلیل یافته است .
هیچ جوان اهل سنتی حق تبلیغ در مساجد خود را به بهانه مجوز ندارد و با کسانی که فعالیت بدون هماهنگی وزارت اطلاعات داشته باشند به شیوه‌های گوناگون برخورد میشود، مظلومیت اهل سنت در ایران به حدی رسیده است که آزادیخواهان شیعه نیز آن را درک کرده اند اما به دلیل برخوردهای شدید جز از کانالهای غیر رسمی قادر به اعتراض به این خفقان نیستند، هیچ آزادی بیانی در ایران وجود ندارد، هیچ کس حق انتقاد از نظرات اجتهادی آنان را ندارد هیچ شیعه‌ای حق تحقیق ندارد؛ اگر شیعه‌ای به نکات مثبتی پی برده در موردی اهل سنت را به عنوان صاحب حق معرفی کرده، مورد اذیت و آزار قرار میگیرد و او را محارب و مفسد فی الارض می نامند، و اگر فردی سنی مذهب به دلیل فشار اجتماعی و حکومتی شیعه شود اعلام میدارند که به دین اصیل اسلام مشرف شده است.
این حکومت از مردم خود جدا است شیعیان حق طلب ایران به اهل سنت احترام میگذارند و با اهل سنت زندگی خوبی دارند، اما این حکومت اهل سنت را از مومنان نمی داند و به همین دلیل دست به چنین کارهایی می زند و ادامه این سیاست خصمانه باعث شعله ور شدن جنگ شیعه و سنی در کشور مثل کشورهای همسایه میشود کسانی که آزاد اندیش و اهل تحقیق باشند از حقوق اجتماعی و اشتغال در ارگانهای دولتی محروم هستند و یا روانه زندان میگردند و جرمهایی که عاملانشان پیدا نشده اند به انها نسبت داده میشوند و تحت شکنجه‌های کاملا غیر انسانی مدرک محکمه پسند هم جمع و جور می کنند و حکمهای اعدام و زندانهای طولانی مدت را بر آنها تحمیل می کنند و مظلومانی مانند مولوی نقشبندی و همراهانش و کردهای زندان رجایی شهر که ۳۵ نفر از آنها به اعدام محکوم شده اند که لیستش را در آخر نامه اضافه میکنم نمونه هایی از این سناریوست.
همچنان که همه میدانیم این کار از اول انقلاب ایران تا به حال وجود داشته است و اهل سنت بزرگانی همچون مولانا عبدالعزیز، شیخ ضیایی ، دکتر مظفریان، کاک فاروق فرساد، کاک ناصر سبحانی، مامومستا محمد ربیعی و بسیاری دیگر را به شهادت رسانده اند و کسانی ماننداستاد دامنی مولوی خیر شاهی، کاک حسن امینی را سالها در زندان نگه داشته و همچنان این سیاست را در قبال اهل سنت ادامه میدهند و ایجاد محدودیت برای بزرگان اهل سنت که نمونه آن مولانا عبدالحمید اسماعیل زهی میباشد و در حال حاضر هم که ندای وحدت را سر میزنند مبلغانی را در زندان نگه داشته است که تنها جرم آنها فعالیت مذهبی‌فرهنگی در شهرهای خود بوده.
چه سناریوهایی در چند سال اخیر به بلوچها و کردها و عربها درست کرده تا بتواند آنها را سرکوب کند. از تبعیض‌های دیگر در مورد اهل سنت در ایران با وجود یک سوم جمعیت حقی در رسیدن به مقامهای دولتی مانند ریاست جمهوری و یا وزارت و حتی معاون وزیر را ندارند؛ هیچ سهمی در بیست شبکه ایران حتی برای چند دقیقه ندارند، تنها هر چند ماه یکبار چند نفر از امام جماعت اهل سنت را از استان گلستان، خراسان و بلوچستان و بندر عباس ومناطق کردستان روی برنامه‌ای آورده تا کلماتی را بر زبان آورده برای محکوم کردن فعالان اهل سنت و خارج از کشور و با توضیح کارشناسان خودشان آن را طوری به مردم نشان می دهند که اینها عده‌ای شورشی هستند که مورد تایید عالمان اهل سنت نیستند.
حال سوال این است که آیا میتوان تا زمانی که این رگه در ایران حاکم باشد وحدتی در حکومت ایران صورت پذیرد، آیا وظیفه آزاد اندیشان و وحدت طلبان این نیست که بیدار باشند و وسیله‌ای برای توجیه ظلم این حکومت از اهل سنت نشوند.
در آخر تقاضا دارم تا زمانیکه این زندانیان در بند به سر می برند و اهل سنت از حقوق خود محروم میشوند به این حکومت مانند دوست نگاه نکنید و از مظلومین دفاع کنید و به ندای مظلومیت برادرانتان در زندانهای ایران جواب دهید تا خداوند حاجت و نیازتان را برآورده سازد و تقاضامندم از تمام شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ای مخصوصا شبکه‌های اهل سنت به طور جدی برای رسیدن به حق اهل سنت و آزادی زندانیان در بند تلاش مضاعف کنند و در این زمینه از کوتاهی و تقصیر پرهیز نمایند و این رنجنامه جوانان اهل سنت را به کنفرانس بین المللی کشورهای اسلامی برسانند و از تمام کسانی که دلسوزانه برای رسیدن صدای این مظلومیت تلاش کرده اند تشکر می نماییم.
اسامی زیر نمونه هایی کوچکی از جوانان زیر تیغ اهل سنت هستند که در زندان رجایی شهر اوین و قزلحصار به سر می برند که دلخوش دفاعیات شما عزیزان هستند. پس برای نجات جانشان هر تلاشی از دستتان بر می آید انجام دهید.
اسامی بعضی از محکوم به اعدام‌های اهل سنت ایران:
وریا قادری فرد
احمد نصیری
کمال ملایی
طالب ملکی
حامد احمدی
بهروز شانظری
سید هادی حسینی
صدیق محمدی
شهرام احمدی
عبدالرحمن سنگانی
محمد غریبی
جمشید دهقانی
پوریا محمدی
فرزاد شانظری
کاوه ویسی
کاوه شریفی
مختار رحیمی
محمد یاور رحیمی
جهانگیر دهقانی
عالم برماشتی
آرش شریفی
بهمن رحیمی
ادریس نعمتی
سید جمال موسوی
برزان نصر الله زاده
کیوان مومنی فرد
تیمور نادری زاده
فرزاد هنرجو
فرشید ناصری
شاهو ابراهیمی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر